بررسی تاثیر افسردگی روی بدن جزو درک علائم افسردگی است. بدین ترتیب، چشم انداز خاصی از تاثیر افسردگی روی تصمیم گیری، از انتخاب غذا گرفته تا انجام وظایف روزانه، به دست می آوریم. با این روش نگاه دقیق تری به تاثیر افسردگی روی جنبه های روحی و جسمی فرد می اندازیم که گاهی منجر به رفتار و افکار ناسالم (مثل خودآزاری و فکر به خودکشی) میشود. ممکن است فردی که با افسردگی دست و پنجه نرم میکند از جنبه های روحی آن به ستوه آید. فرد افسرده رفتار یا احساسی از خود بروز میدهد که نشان دهنده ی تلاش طاقت فرسای آنها برای کنار آمدن با این احساس است. در ادامه مروری بر افسردگی و نمونه تاثیرات آن داریم که برای درک بهتر تاثیر افسردگی روی بدن لازم است. برای درمان افسردگی به اینجا بروید.
چیزهایی که باید درمورد افسردگی بدانید
افسردگی به عنوان اختلال روحی تعریف میشود که احساس مداوم اندوه را به همراه دارد. نوع شدید افسردگی، افسردگی بالینی یا اختلال افسردگی عمده نامیده میشود. فرد افسرده علائم جسمی و روحی را تجربه میکند که باعث میشود زندگی روزمره تبدیل به چالش جدی شود. گاهی وقتی افسردگی در پی یک رویداد رخ دهد که زندگی شما را تغییر داده، مثل فقدان یا یک رویداد غیر منتظره مانند آسیب روحی، مدت زمان آن کوتاه و موقتی است. زمانیکه علائم افسردگی بیش از دو هفته طول بکشد، اختلال افسردگی در فرد تشخیص داده میشود. علائم افسردگی دو قطبی و اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD) مشابه با علائم افسردگی است.
فرد دارای علائم افسردگی موارد زیر را تجربه میکند:
- احساس پوچی و اندوه در اکثر روز ها
- عدم تمایل به فعالیت هایی که قبلا از آنها لذت میبرد
- کاهش یا افزایش وزن در اثر تغییر اشتها
- احساس کندی، تنبلی یا پریشانی
- خستگی به علت پایین بودن انرژی
- تمرکز پایین یا عدم توانایی در تمرکز و تصمیمگیری
- فکر به خودآزاری، مرگ یا خودکشی
- علائم افسردگی در زنان را اینجا بخوانید.
زمانیکه فرد ظرف دو هفته چند مورد از علائم بالا را تجربه کرده باشد، متخصص روانشناسی یا متخصص روانپزشکی افسردگی را در او تشخیص میدهد. ممکن است تجربه ی این علائم به مرور زمان تغییر کند و بسته به موقعیت های فردی متغیر است.
مشاهده بیشتر : رزرو نوبت آنلاین پزشک روانپزشک
نمونه تاثیرات فیزیکی افسردگی
تاثیر افسردگی روی بدن روی چند تحقیق نشان داده شده است. گاهی ممکن است فرد علائم فیزیکی را تجربه کند ولی نداند که مربوط به افسردگی است. گاهی علائم افسردگی در افرادی که مدت طولانی قبل از تشخیص علت دچار ناراحتی جسمی میشوند نسبت به دیگران زود تر رخ میدهد. از جمله مشکلات فیزیکی که افراد مبتلا به افسردگی با آن رو به رو میشوند عبارت است از:
التهاب ناشی از افسردگی
التهاب که منجر به افزایش خطر ابتلا به بیماری های قلبی، دیابت و اختلال گوارشی میشود. در بعضی از موارد افسردگی منجر به بروز التهاب میشود که احتمال ابتلا به بیماری های مربوط به التهاب مزمن مانند دیابت نوع 2 و سندرم روده ی تحریک پذیر (IBS) را بالا میبرد. مشکلات معده مانند تهوع، اسهال و یبوست دردسرساز است. خطر بیماری قلبی به خاطر کمبود علاقه و انگیزه برای گرفتن تصمیمات بهتر درمورد سبک زندگی، مثل عادات غذایی بهتر، افزایش می یابد. تحقیقات برای پیدا کردن ارتباط میان افسردگی و التهاب و تاثیر آن روی سیستم ایمنی ادامه دارد.
اختلالات مزمن سلامتی بر اثر افسردگی تشدید میشود.
ممکن است علائم افرادی که از قبل دچار بیماری مزمن مانند دیابت بودند درصورت ابتلا به افسردگی بدتر شود. فرد مبتلا به افسردگی اقدامات مهم برای کنترل علائم بیماری مزمن را انجام نمی دهد. ممکن است آنقدر احساس درماندگی، انزوا و اضطراب کند که دیگر نتواند برنامه ی درمان را دنبال کند.
تغییر در ظاهر بعلت تغییر وزن و تنبلی ناشی از افسردگی
فرد افسرده که از هجوم احساسات ناراحت کننده به زانو درآمده است، به سراغ غذا میرود. گاهی تاثیر احساس افسردگی برعکس است و فرد کمتر احساس گرسنگی میکند. درنتیجه، اگر فرد وزن کم یا اضافه کند، فورا در ظاهرش دیده میشود. از حالت ایستادن هم میتوان افسردگی را تشخیص داد. این افراد معمولا کند هستند، شانه هایشان افتاده، سرشان پایین است و به ندرت با دیگران ارتباط چشمی برقرار می کنند یا اصلا نمی کنند.
بروز درد مزمن بر اثر افسردگی
افسردگی منجر به درد و کوفتگی بی دلیل میشود. با این حال، درد بدون دلیل می تواند علت بروز افسردگی در فرد شود. این درد های فیزیکی شامل درد عضلانی، سردرد و درد مفصل است. اگر فرد افسرده دچار درد ناشی از منبع مشخص مانند صدمه یا بیماری پزشکی باشد، درد بیشتری تجربه میکند.
اختلال خواب و تغییر انرژی به علت افسردگی
احساس ناراحتی مداوم و تغییر خلق و خو روی توانایی بدن برای استراحت تاثیر می گذارد. برخی دچار بی خوابی و تغییر الگوی خواب می شوند. بخواب رفتن یا بیدار ماندن در طول روز برای فرد دشوار می شود. کمبود خواب روی توانایی بدن برای تولید انرژی طبیعی اثر میگذارد و باعث میشود فرد افسرده احساس خستگی کند.
اضطراب و پریشانی ناشی از افسردگی
احساس بیقراری باعث می شود بدن نتواند آرام بگیرد. ممکن است فرد اتاق را بالا و پایین کند یا هنگام بی خوابی سر جا غلت بزند. بعضی از افراد احساس میکنند ممکن است هر لحظه از کوره در بروند و دچار انقباض عضلانی و دیگر مشکلات بیش فعالی میشوند. گاهی اضطراب ناشی از اختلال اضطراب است.
[sibwp_form id=1]
کاهش میل جنسی در اثر افسردگی
افسردگی روی میزان صمیمیت و نزدیکی فرد با شریک جنسی تاثیر میگذارد. مشارکت در امر نوازش، بوسه و یا هرگونه رابطه ی صمیمانه به خاطر پایین آمدن شهوت دشوار میشود. برخی کمتر لذت میبرند، به ارگاسم نمی رسند یا دچار اختلال نعوظ میشوند.
نمونه تاثیرات روحی افسردگی
علائمی نظیر احساس ناراحتی، درماندگی و بی ارزشی مداوم در افسردگی معروف است. این افکار سپری کردن روز را برای فرد به چالش تبدیل می کند زیرا روحیه ی مثبت در او فروکش کرده است. از آنجایی که تاثیر عاطفی افسردگی روی افراد متفاوت است، حتما باید از انواع آن و دیدگاه دیگران نسبت به آن مطلع باشید. نشانه های عاطفی مربوط به افسردگی شامل موارد زیر است:
ناراحتی همراه با اشک و گریه
فرد افسرده به خاطر وضعیت زندگی و نحوه ی ارتباط خود با دیگران احساس بدبختی و نارضایتی میکند. بعضی به دلایل شخصی مانند ظاهر یا پیش نرفتن اوضاع باب میلشان چنین احساسی دارند. گاهی افسردگی به صورت ناگهانی و بدون دلیل رخ میدهد.
ناامیدی یا پوچی
گاهی فرد احساس میکند برای کسی مهم نیست یا اوضاع هیچ وقت تغییر نمی کند. درحالی که گاهی افسردگی در روحیه ی فرد تغییر ایجاد میکند، برخی میگویند حتی زمانیکه دیگران دست به ابراز احساسات میزنند چیزی حس نمیکنند.
از کوره در رفتن
ممکن است فرد در یک موقعیت غیر منتظره عصبانیت خود را بروز دهد و همه را غافلگیر کند. فرد افسرده به خاطر یک موضوع کوچک یا بی اهمیت عصبانی میشود. انواع مختلفی از خشم نشان دهنده ی بروز مشکل است مثل خشمی که باعث خسارت مالی، خشونت یا خسارت جانی میشود. فوران احساسات در اثر فروخوردن احساس یا رنجش خاطر که توسط فرد دیگر ایجاد شده رخ میدهد.
دلسردی و کج خلقی
زمانیکه فرد نتواند به خاطر پایین بودن انرژی تمرکز کند، انجام وظایف ساده ی روزمره دلسرد کننده به نظر می رسد. وقتی فرد افسرده نخواهد کنار دیگران باشد و درعوض دوست دارد تنها باشد، بد اخلاق و زود رنج میشود.
کمبود انگیزه به دلیل بی میلی
بسیاری از افراد احساس کسلی و بی حسی عاطفی میکنند یا وجود خود را زیر سوال میبرند. گاهی احساس میکنند یک چیزی در زندگی کم است اما انگیزه و روحیه ی مثبت برای پیدا کردن آن را در خود نمی یابند یا صرفا دست از تلاش برمیدارند. دیگران درحالی که از درون خالی شده اند و احساس میکنند اشتیاق چیزی را ندارند تا برایش قدردان باشند، حوصله شان از انجام وظایف تکراری روزمره سر میرود. ترس از شکست، طرد شدن یا حتی تلاش برای فائق آمدن بر شکست منجر به بی میلی میشود.
مشاهده بیشتر : رزرو نوبت انلاین دکتر روانشناس
احساس گناه همراه با سرزنش خود و شکست های گذشته
فرد نسبت به اعمالی که خارج از کنترل او بوده احساس گناه میکند. گاهی وقتی فرد احساس میکند باید کار بیشتر یا بهتری انجام میداد تا نتیجه ی بهتری به دست آید، دچار عذاب وجدان میشود. سرزنش یعنی فرد به جای نگاه کردن به جنبه ی مثبت قضیه، حتی اگر شرایط طبق انتظار پیش نرود دید منفی نسبت به خود داشته باشد.
افکار منفی به دلیل عزت نفس پایین و کمبود اعتماد به نفس
فرد افسرده در پیدا کردن ویژگی و خصیصه های خود به مشکل برمیخورد و نظر دیگران درباره ی خود را ارزشمند می بیند. فورا تشویق و تحسین دیگران را رد میکند.
احساس بی ارزشی همراه با فکر به خودکشی
فرد افسرده از روی خشم، عذاب وجدان یا تادیب احساس مبرمی برای آسیب زدن به خود دارد. وقتی کسی حس میکند چیزی برای عرضه ندارد یا دنیا بدون او جای بهتری است، دچار فکر به خودکشی میشود.
کمک و پشتیبانی برای افسردگی
نادیده گرفتن علائم افسردگی تاثیر بدی روی بدن دارد که منجر به بیماری جسمی و روحی میشود. گزینه های درمان افسردگی شامل همکاری با متخصص روانشناسی یا روانپزشکی، دوست، خانواده و روش های کنار آمدن است تا به کنترل علائم کمک شود. حالا که متوجه عواقب خطرناک و مضر افسردگی هستید، پیشنهاد می کنیم تست افسردگی را امتحان کنید.
اگر شک دارید که کسی افسرده است، به او بگویید مایلید درمورد چیزی که آزارشان میدهد صحبت کنید یا برای دریافت کمک به او یاری دهید. اگر از گزینه هایی مانند تراپی، گروه های حمایتی آنلاین و تالار های گفتگو و دارو به عنوان مجموعه ای از برنامه ی درمان استفاده کنید، موثر واقع خواهد شد. یاد گرفتن روش های بهتر زندگی درکنار حمایت مناسب به کنترل جنبه های جسمی و روحی تاثیر افسردگی کمک میکند.
سلام من حدود دوسال احساس میکنم توان هیچ کاری ندارم وقتی از خواب بیدار میشم دائم خسته ام دائم فکر های بد به سرم میزنه نزدیک دو هفته هست که خانوادم خیلی عذیت میکنم سرشون داد میکشم آخه دست خودم نیست ،بلکه من تو زندگیم روزی نبود که استرس نداشته باشم هر کاری که باهام کرده استرس بوده وقتی استرس میگیرم احساس میکنم قلبم داره تیکه تیکه میشه از خودم حالم بهم میخوره بعضی موقع ها پرخوری میکنم بعضی موقع ها بی اشتها روزی نیست که غمگین نباشم فکر بعد به ذهنم میاد
همه میگن برای اینکه خوب بشی برو باشگاه با رفیقات برو بیرون برو تفریح
ولی نمیدونن من سالیان زیادی از افسردگی رنج میبرم برای همین از هیچ چیزی لذت نمیبرم قوای جنسیم از بین رفته و هرگز دوست و همدمی نداشتم فکر کنم آخرامه کسی که مثل من بیش از 15 ساله هر روز اضطراب و استرس داره خوب نمیشه آخرشم خودکشیه
منم حداقل ۱۵ ساله که همین شرایط شمارو دارم .
نخیر دوست عزیز زندگی هیچ ارزش انرا نداردک که خود را قربانی بدی های آن کنی حالا که روی خوشی خود را برایت نشان نداد تو هم همین کار را میکنی آیا به مرد بودن ات شرم نیست تو یک انسان هستی جامعه به تو نیاز دارد همه چیز خوب می شود فقت در زمان ان کار ما وشما چی است زحمت کشیدن و بیخیال شدن بیخیال زندگی شو تو زحمت ات را بکش دیگر اش را بگذار به خداوند(میگن اگر خوب شد که خو اگر نه یک وانت روسی میخرم ومیرم) خلاص هیچ خود را آزار ندی هیچ کس حق ندارد برای تو بگوید که چرا پیشرفت نکردی ببین ،تنبل ترین آدم نیز جایزه دریافت کرد واسم اش توی گینس ثبت شد تو که بسیار از اون خوب تری فقت کافی است یک ماه به خودت زمان دهی شب وقت بخواب از انترنت دوری کن صبح وقت بیدار شو یکم تمرین کو خوراک سالم صرف کن هیچ کار دیگه هم نکن نه دنبال کار باش نه دنبال درس واینا فکر کن همین یک ماه فرصت داری در این زندگی حالا بسته گی به خودت دارد چی گونه زندگی میکنی
فقط میدونم آدم افسرده اصلا سر گوشیم نمیتونه برع ارتباط خود را با خدا از راهی ک بلدید بالا ببرید مطمااا ب کمک پروردگار خوب میشید
برای کسی که افسردگی شدید داره و حاضر نیست پزشک مراجعه کنه و افکار خودکشی هم داشته چه کنیم
من سه سال افسردگی داشتم از وقتی کرونا اومد شروع شد دارو دکتر تاثیر نداره زیاد دو کار خوبش میکنه 1 باشگاه هر رشته که دوست داشتی 2غذا هایه مختلفو امتحان کن و بیرون بچرخ اگه خوب نشدی گردن من
منم از موقعی که سوزن کرنا زدم متاسفانه افسردگی استرس گرفتم
باسلام. من تمام علائم و مشکلاتی که در این صفحه گفتید را دارم. به ۱۰ تا پزشک و روانپزشک مراجعه کردم و صدها دارو خوردم. آر تی ام اس و نورو فیدبک هم رفتم داروی گیاهی هم خوردم و همه کار کردم.
اما بهتر که نشدم هیچ هر روز بدتر میشم طوری که مثل یک پیرمرد ۸۰ ساله شدم و دیگه قادر به ادامه زندگی نیستم. نمیدونم باید چه کار کنم همه میگن مشاور یا روانپزشک که دهها بار رفتم و فایده نداشته. الان مدتی است که توی رختخواب افتادم و هیچ کاری ازم بر نمیاد فقط روزی یک بار غذا میخورم و دستشویی میرم. یکی به دادم برسه دارم میمیرم.
میخوای خوب بشی باشگاه و غذا و بازار گردی تاثیر داره یا آشنا شدن با آدمای جدید تو مغازه و اینا
سلام من قبلن مصرف اعتیاد شیشه داشتم الان شیش ماه که پاک هستم اما الان ویضت جسمانیم خوب نیست اصلان میلی به انحام کاری ندارم حوصله هیچ کاری ندارم حتی این که تا دم دربرم بدنم جون ندارن انگار که یکی دست پاهام بسته باشه یا حوصله نه بیرون رفتن دارم نه سرکاری خواستم راهنمایی کنید.اما دوباره که مصرف کردم انگا. بهم انرژی داد یه بارم مصرف کردم میگه چی تواین هست کخ بهم روح انگیز میده حوصله میده
سلام میکرودوز انجام بده
سلام خسته نباشید من قبلنه یه فرد مصرف کننده بودم رفتم خوب شدم حالا دوباره شروع کردم فکرکردم که بدنم کم میاره باید این کارو انجام بدم تا بتونم یه کاری انجام بدم حالا خواستم کمک کنید مشاوره بهم بدین
سلام من دخترم 15 سالمه حدودا دو ساله مشکل اضطراب دارم و امسال از وقتی مدارس باز شدن نمیدونم اما فکر میکنم افسردگی گرفتم. اصلا نمیدونم دارم چیکار میکنم ساعت مدرسه خیلی طولانی هست و من همش توی اون تایم به اینکه بیام خونه فکر میکنم و وقتی میام خونه همش از شدت سردر و خستگی واسم خونه هم جهنم میشه و تازه توی خونه دیگه برعکس به فکر مدرسه ام
شاید بگین باید توی حال باشی اما واقعا سر کلاس درس اونم هفت ساعت که یه نفر میاد و هی وراجی میکنه از چی لحظه حال میشه لذت برد
سلام دوست من.مشکلاتی که مطرح کردید مخصوص سنین نوجوانیه و بسیار هم شایعه.اما برای حل اونها بهتره حتما از یه مشاور مشورت بگیری تا به بهترین شکل کمکت کنن.میتونی از مشاورهی آنلاین با روانشناس درمانکده استفاده کنید و ازشون کمک بگیری.امیدوارم همیشه سلامت باشی.
من چی بگم که چندین بار بیمارستان وشوک وکتامین درمانی کردم خوب نشدم درد های روانی از داخل داره نابودم میکنه مثه یه مرده متحرک هستم فقط الان منتظر مرگم. همچی تمام بشه
سلام من ادرینا هستم 13 سالمه دوساله از وقتی پدرم مرده افسردگی شدید گرفتم مادرم رو دلداری میدادم ولی خودم داغون بودم الانا مادرم خیلی سخت گیری میکنه من میخوام برم سر کوچه زورم میاد همش کلم تو لپ تاپه یا دارم اهنگ گوش میکنم چون مادرم همش داره سر من و خواهر کوچکم داد میزنه منم اصلا حوصله هیچی روندارم هر روز به خودم میگم من چرا به دنیا اومدم یا هیچ کس بهم اهمیت نمیده همه بهم میگن بهش فکر نکن ولی خودشون یهو میان تو ذهنم واقعا خسته شدم یه بار نزدیک بود خودکشی کنم ولی منصرف شدم مادرمم نمیدونه افسردگی دارم اشتهامم خیلی کم شده تهش مثلا فط ناهار بخورم
سلام ادرينا. مرگ يك چيز طبيعي در حيات هست . بايد سعي كني كم كم مرگ پدرت رو قبول كني و فراموش كني و شادي رو وارد زندگي خودت و خانوادت كني عزيزم. مثلا براي نهار خوري بريد طبيعت.وبرنامه هاي ديگه . بايد تلاش كني. ٢ براي خودت يك برنامه درست كن يا برو باشگاه ورزشي يا كلاس سرگرمي ثبت نام كن.بايد تفريحات سالم براي خودت پيداوكني.٣ به مادرت حق بده وازاينكه عصبي و افسرده شده از دستش غمگين نشو اون داره توي مرحله ي سختي بسر ميبره .هر انساني براي هدفي افريده شده ووقتي بزرگ ميشه ميفهمه .تلاش كن كه اين دوره نوجواني رو به سلامت و درستي بگذروني عزيزم.
از فاميلها كمك درخواست كن وبه اونها درمورد حالت مادرت توضيح بده تاكمي بهت كمك كنن.مثلا خاله يادايي.ديگه نگو چرا بدنيا اومدم.اومدن تو بدنيا قشنگترين اتفاق زندگيه. زندگي همينه اتفاقات داره بايد از اتفاقات وشرايط سخت به خوبي و پرقوت بگذري.
اگر مدرسه تون مشاور داره برو پيش اون و حالت رو براش توضيح بده.ياميتوني حتي پيش يك روانشناس بري اگه ميتوني.اون بهتر كمكت ميكنه.شادي رو وارد زندگيتون كن . شادي و زندگي حق هرانسانيه . اينطور نيست اگه كسي از دنيارفت زندگي تموم بشه . نه
سلام من یک مرد ۶۱ ساله هستم مدت زیادی است احساس میکنم افسردگی دارم راه علاج چسیت
سلم من افسردع نیستم
اولا بعنم
دوما خوشبحالت
بتخمممم
سلاممن ۲۰سالمه همش فکر های بد به فکرم میاد ولم نمیکند یک جای ازبدنم درد کنه همش به فکرم میاد که سرطان دارم ممیرم چیکار کنم نمیدنم افسرده شدم یا نه
من ۱۵ سالمه حدود دوماهه افسردگی گرفتم عصبانیتم قابل کنترل نیست، همش ناراحتم و احساس گناه میکنم. درس خوندن برام عذاب شده تمرکز ندارم. ولی پدر و مادرم میگن تو این عادیه و دکتر فایدهای ندارع چیکار کنم
برو ازدواج کن
سلام عزیز، پیاده روی روزی یک ساعت ویا ورزش روزی یک ساعت و و صحبت باهم سن یا همکلاسی روزی۱-۲ ساعت وگوش دادن به آهنگهای فقط شاد و رقصیدن یا بالا و پایین پریدن، خوردن قرص منیزیم ویا خوردن تخم شربتی که منیزیم فراوان دارد و یا خوردن دکونش گل بابونه با لیموترش خیلی خیلی مفید هست حتما با همین ویا همکلاسی باتلفن حرف بزنید و هر روز حتی یک ساعت بیرون از خونه به هواخوری برید عزیز، امیدوارم مفید بوده باشد.
سلام من 16سالمه افسردگی دارم
دقیقا همین حسایی را گفتی دارم
متخصص مراجعه کردم قرص داده معلوم نیس چی هست میخرم سر درد میکنه معدم یجوری میشه گیج میشم معلوم نیست قرصه ضد افسردگیه یا کوفتی دیح
خسته شدیم باواا
سلام من 17 سالمه. و دخترم از لحاظ خانواده و قیافه. مشکلی ندارم . و تاالان هیچوقت حرف دیگرون برام مهم نبوده
بچگی خیلی شادی داشتم از اول علاقه به هیچ چیزی نداشتم
تقریبا یک سال پیش حالم خیلی بد بود کار هرروزم گریه بود و سردرد ولی. هیچ کس جز دوست صمیم نفهمید ولی بعد از اون زود زود. گریم میگیره انگار شک عصبی بهم وارد میشه. ولیمن دیگه ظرفیتش رو ندارم
سلام وقت بخیر استرس مزمن باعث افسردگی هم میشه؟
برو سیگار بکش روزی دو پاکت هم بکش
ننه بابا بفهمن که گورمون کندس صد دفعه رفتم بکشم مکانش نبوده سیگار دم دستم نبوده
سلام خسته نباشید خدمت شماعرض کنم که بنده خیلی بی اشتها هستم استرس دارم ترس دارم کم خواب استم به کوچک ترین حرف ناراحت میشوم جلوی خودرا نمیتونم بیگرم وقتیکه عصابم خراب است اسلن اشتها ندارم ۳۰ سال سن دارم وزنم ۵۰ کیلواست همیشه درفکرهستم غصه میخورم باید چکارکنم اگرکمکم کنید ممنون میشم
سلام ✋ ، بی مقدمه بگم : اول از همه چیز به این درک برس که هیچ خبری نیس کلا هیچ خبری نیس ، نه با گفته ی کسی جایگاهت بالاتر میره نه پایین تر ، همه چیز تو خودت خلاصه میشه به دیدگاهی ک داری به خودت، بچسب به کارایی که دوس داری ولی بخاطر هرچی تجربه کردنش رو عقب انداختی ، دوست پیدا کن باهاشون حرف بزن برو بگرد واسه خودت ی شعری بخون ، سعی کن بدون مصرف داروها خودتو یا زندگیتو اونجوری ک دوس داری شکل بدی ، به قول ی رفیقم ادم اگ سرطان بگیره بخنده و شاد باشه بهتره یا ماتم بگیره ؟ تو هر وضعیتی زیبا ترین چیز لبخند و ی حال خوبه برا ادم ، فقط و فقط الان برای خودت زندگی کن همین خیلی خیلی راحت . هرچقدرم سعی کنی حرفای دیگران رو موشکافی کنی اخرش هیچی ازش درنمیاد باورکن ، منم ی دوران طولانی برام مهم بودن ولی الان زندگیرو پیدا کردم . سعی کن اول از همه به خودت نگا کنی و گوش بدی همین بیخیال مابقی چیزا be ur own hero lady
امروز و رد کنی به فردا نمیرسی روحت شاد
وای وای شما چقدر با مزه اید .. بیکاری میایی تو بحثی که عقلت نمیکشه حرف میزنی؟ برو خونتون بچه
احسنت
خاک برسرت آقای یوسفی
پس یعنی منم همینم ????
تو چه مرگته لعنتی
خیلی نادانی اگه خودت افسردگی داشته باشی اونوقت حالیت میشه و اینقدر چرت نخواهی گفت.
سلام بیماری اعصاب وروان ازسال 77تاحالا دارم، اضطراب شدیدی اونموقع داشتم که دراثر شب شب بیداری درنگهبانی بانک برایم ایجادشدتنها من این جورمشکل برایم پیش نیامد دراین موردخیلی مشکلات برایم پیش آمدزندگیه اولم به جدایی رسیدودومی که کمی زندگیه آرامی داشتیم مادری که بادخالتهایش ونامردی هم درمحل زندگیم وهم درمحل کارم ایجاد اشکال کرده بدون هیچ ناراحتی، جالبه درسال94 منزل پدریم انفجاری تعمدانه توسط خواهر کوچیکم 29ساله لیسانس حسابداری صورت پذیرفت که عللی بیشترمیشه گفت درمقابل لجبازی بادبگربرادروخواهران تفریبا وکمی کل کل درمورد فیتنس کردن باخانومهایی دراینستاگرام بود پدرم که زیاد موردی نداشت هم دربیمارستاان ته خط نازی آباد به گفته پزشکانش سکته کرد البته لازم بذکراست که تابحال هیچگونه مشکلی درمورد قلب نداشت واولین لتر. آخرین بارشنیدیم مشکلی داشته درواقع دروغ مسجل بود درادامه مادرم باوجود اخلال دذزنذگیم باعلم به اینکه میدونست بنده درجابجایی مکانی اعصابم بهم میریزه بنده راباوجوداین مشکلات کارهایی کرد که منوخانومم خانه ای اجاره کردیم ورفتیم ولی ولکنمانیست وباتفاق متاسفانه برادران وخواهران ازهیچ اذیتی فروگزاری نمیکنه بنده محل زمدگیم ثابت ولی پردردسر هست ومحل کارهم همکارانی باتوجه به این موضوع دنبال فرصتی بودند که اذیت وآزارشان بحدی رسید که شیرین عقلی آوردند یادش دادن که این مورد درگیری بشه دیسکهای گردنم پیش در4مهره را پاره کرده حالا هم منرادراختیار منابع انسانی که 13سال هستم با28سال سابقه واسیبی که زده شده ایکاش کسی مادرمنو میتونست بفهمونه بیماری اسیب دیدگی وبیماریم چیه تغییرمحل کاروزندگی کل ارامشو بهم میریزه