اختلالات افسردگی به صورت احساس بیارزش بودن و ناراحتی مداوم و فقدان انگیزه برای شرکت در فعالیتهایی که پیشتر برای فرد لذتبخش بودهاند، تعریف میشوند. افسردگی یک احساس غم گذرا که همه ممکن است هر از گاهی آن را تجربه کنند، نیست، بلکه یک بیماری جسمی/ذهنی پیچیده است که در عملکرد روزمرهی فرد اختلال ایجاد میکند. به همین دلیل پیشنهاد می کنیم حتما تست افسردگی رایگان درمانکده را امتحان کنید.
این بیماری نه تنها دیدگاه فرد را به زندگی تیره میکند، بلکه معمولا همراه با مشکلات خواب و تغییر در سطوح انرژی و اشتها است. افسردگی ساختار و عملکرد سلولهای عصبی را به گونهای تغییر میدهد که پردازش اطلاعات و تفسیر تجربیات توسط مغز مختل میگردد. علیرغم احساسات ناامیدی و بیارزش بودن، اختلالات افسردگی یک بیماری قابل درمان است. این بیماری میتواند توسط رواندرمانی یا دارو یا ترکیبی از هر دو درمان شود.
افسردگی یکی از بیماریهای شایع زندگی مدرن است. بر اساس اطلاعات موسسهی ملی سلامت، همه ساله بیش از ۱۶ میلیون بزرگسال در ایالات متحده حداقل یک اپیزود افسردگی شدید را تجربه میکنند. احتمال ابتلای هر فرد به افسردگی در مقطعی از زندگی خود، تقریبا ۱۰ درصد است.
اضطراب اجتماعی طولانیمدت و اختلالات عمده در روابط اجتماعی ریسک فاکتورهای شناخته شده برای ابتلای فرد به افسردگی هستند. اتفاقات منفی زندگی مانند از دست دادن عزیزان یا از دست دادن شغل نیز ریسک افسردگی را افزایش میدهند. ناملایمتهای زودهنگام در زندگی، از قبیل جدایی والدین یا بیتوجهی والدین یا مورد سواستفاده واقع شدن، ممکن است از طریق واداشتن سیستم عصبی به پاسخ دادن بیش از حد به استرس، باعث آسیبپذیری بعدی فرد نسبت به افسردگی شدید شوند.
تعریف اختلالات افسردگی
اختلالات افسردگی، یک بیماری است که خلق و افکار فرد را در بر میگیرد. این بیماری انگیزه را از بین برده و در عملکرد عادی زندگی روزمره تداخل ایجاد میکند. این بیماری معمولا باعث رنجش خود فرد افسرده میشود و هم افرادی که به او اهمیت میدهند را تحت تاثیر قرار میدهد.
اختلالات افسردگی همان احساس غم گذرا نیست. بر اساس تعریف، علائم حداقل باید به مدت دو هفته وجود داشته باشند تا بتوان گفت که فرد افسرده است.
افسردگی نه نشانهی ضعف شخصی است و نه وضعیتی است که به اراده و میل فرد از بین برود. افسردگی به صورت اپیزودی رخ میدهد. هر اپیزود آن هم هفتهها یا ماهها طول میکشد. گرچه علائم به طور خودبهخود در طول زمان بازمیگردند. اما برخی از اشکال درمان برای کاهش احتمال وقوع اپیزودهای عودشونده حائز اهمیت هستند. درمان مناسب میتواند به بسیاری از افرادی که از افسردگی رنج میبرند، کمک کند.
اختلالات افسردگی همچون سایر بیماریها از قبیل بیماری قلبی، انواع گوناگونی دارد. در ادامه برخی از رایجترین اختلالات افسردگی بررسی میشوند. با این حال، تمام انواع افسردگی، با تنوع در تعداد علائم افسردگی و شدت و تداوم آنها شناخته میشوند.
انواع رایج اختلالات افسردگی
۱) اختلال افسردگی شدید یا افسردگی ماژور
این نوع از افسردگی به صورت یک غم مداوم به همراه تعدادی از علائمی که با قابلیت کار کردن، مطالعه کردن، خوابیدن، غذا خوردن و لذت بردن از فعالیتهایی که قبلا خوشایند بودهاند، تداخل میکنند، در فرد ظاهر میشود.
اپیزود ناتوانکنندهی افسردگی ممکن است تنها یک بار اتفاق بیافتد ولی معمولا چندین بار در طول زندگی رخ میدهد. افسردگی بسیار بیشتر از یک اختلال است. این بیماری عملکرد بسیاری از سیستمهای بدن را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
بیشتر بدانید: افسردگی اساسی چیست؟
محققان دریافتهاند که عملکرد سیستم ایمنی در شرایط افسردگی لطمه میبیند. همین مختل شدن عملکرد ایمنی، خود ممکن است عامل بروز اختلالات دیگری از جمله بیماریهای قلبی باشد.
Dysyhimia (۲ یا افسردگی مزمن
افسردگی مزمن شامل علائم ناراحتی و دلسردی در بیشتر روزها در یک مدت طولانی است. ولی این خلق افسرده ناتوانکننده نیست، گرچه تا حدی عملکرد فرد را مختل میکند. البته بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی مزمن اپیزودهای افسردگی شدید را نیز در برههای از زندگی خود تجربه میکنند. برخی از اشکال افسردگی شامل تغییرات اندک در خلق و خوی فرد است و تحت شرایط خاصی ایجاد میشود.
۳) اختلال ملال پیش از قاعدگی
این نوع از افسردگی که به عنوان سندروم پیش از قاعدگی نیز شناخته میشود، در هفتهی پیش از شروع قاعدگی به وجود میآید. این حس در روزهای پس از شروع قاعدگی فروکش میکند و در هفتهی پس از اتمام قاعدگی بهبود مییابد. بر اساس اطلاعات موسسهی ملی سلامت، 3 تا 8 درصد زنان در سن باروری، اختلال پیش از قاعدگی را تجربه میکنند.
۴) افسردگی شدید همراه با خصوصیات سایکوتیک
افسردگی سایکوتیک، زمانی رخ میدهد که بیمار دچار افسردگی شدید همراه با توهم و هذیان باشد. علائم سایکوتیک ممکن است متجانس با علائم خلقی افسردگی باشند. علائم سازگار با پیشزمینههای افسردگی از قبیل احساس عدم کفایت، گناه، پوچگرایی یا مرگ و یا توهمها و هذیانها ممکن است در این نوع از افسردگی بروز کند.
۴) افسردگی بعد از زایمان
این نوع از اختلالات افسردگی زمانی تشخیص داده میشود که زنی در طول حاملگی یا چهار هفتهی پس از زایمان، دچار اپیزود افسردگی شدید شود. تخمین زده میشود که 3 تا 6 درصد زنان افسردگی بعد از زایمان را تجربه میکنند.
۵) افسردگی شدید با الگوی فصلی
اختلال خلقی فصلی (SAD) به صورت شروع بیماری افسردگی در طول زمانهای خاصی از سال تعریف میشود. معمولا، افسردگی در طول ماههای زمستان که آفتاب محدود است، ایجاد شده و به طور کامل در ماههای بهار و تابستان بهبود مییابد.
در تعداد کمی از موارد افسردگی فصلی، افسردگی درطول ماههای تابستان هم رخ میدهد. SAD میتواند به طور موثر توسط نوردرمانی بهبود یابد، اما تقریبا نیمی از افراد مبتلا به SAD، با نوردرمانی بهبود نمییاند. داروهای ضدافسردگی و رواندرمانی میتوانند علائم SAD را به تنهایی یا در ترکیب با نوردرمانی کاهش دهند.
بیشتر بدانید: افسردگی شدید و حاد چیست؟
علائم و نشانه های افسردگی
نشانهها و علائم زیر توسط DSM-5 به عنوان شاخصهای اختلالات افسردگی شدید یا ماژور ثبت شده است. برای تشخیص افسردگی حداقل ۵ مورد از این علائم باید در یک مدت طولانی به همراه خلق افسرده و از دست دادن علاقه و انگیزه نسبت به فعالیتهای لذتبخش پیشین در فرد وجود داشته باشند. همهی افراد تمام علائم را به یک اندازه تجربه نمیکنند. علائم نه تنها بین افراد مختلف، بلکه در یک فرد در طول زمانهای مختلف متفاوت هستند.
- خلق ناراحت و مضطرب در بیشتر روزها
- احساس بیارزش بودن یا احساس گناه بیش از حد
- از دست دادن علاقه یا انگیزه نسبت به فعالیتهایی که قبلا از آن لذت برده میشد، مانند رابطهی جنسی
- فقدان مداوم انرژی یا احساس کسالت
- مشکل در تفکر، تمرکز، به یاد آوردن یا تصمیمگیری
- بیخوابی، صبح زود بیدار شدن، یا پرخوابی
- تغییر قابلتوجه در اشتها که منجر به کاهش یا افزایش وزن ناخواسته شود
- آشفتگی سایکوموتور قابل مشاهده یا بیقراری، یا کندی سایکوموتور
- احساس ناامیدی یا بدبینی؛ افکار مکرر مرگ یا خودکشی، اقدام به خودکشی
علل و دلایل اختلالات افسردگی
تنها یک دلیل مشخص برای افسردگی وجود ندارد. شواهد نشان میدهد افسردگی ناشی از ترکیبی از فاکتورهای ژنتیکی، بیولوژیکی، محیطی و روانشناسی است.
تحقیقاتی که با به کارگیری تصویربرداری از مغز – مانند ام آر آی – و دیگر تکنولوژیها انجام گرفته است، نشان میدهد که مغز افرادی که افسردهاند، با افراد عادی متفاوت است. به نظر میرسد که بخشی از مغز که مسئول تنظیم خلق، تفکر، خواب، اشتها و رفتار عملکرد غیرعادی دارد. ولی این تغییرات دلیل وقوع افسردگی را توضیح نمیدهند.
مسیرهای زیادی برای وقوع اختلالات افسردگی وجود دارد. فاکتورهای ژنتیکی ممکن است نقش پیچیدهای در ایجاد سطحی از حساسیت به اتفاقات خاص از قبیل واکنشپذیری سیستم عصبی به اضطراب و دیگر چالشها داشته باشند. دانشمندان میدانند که تنها یک ژن در این پروسه دخیل نیست. احتمالا ژنهای بسیاری همراه با فاکتورهای محیطی و دیگر عوامل، نقشهای کوچکی در جهت ایجاد آسیبپذیری ایفا میکنند.
با این حال، افسردگی میتواند در افرادی که هیچگونه سابقهی خانوادگی از این بیماری ندارند نیز رخ دهد. شواهد قابل توجهی وجود دارد که قرار گرفتن در محیطهای خشن در اوایل زندگی – مخصوصا تجربهی ناملایمتیهای شدید مانند مورد سواستفاده قرار گرفتن یا مورد بیتوجهی واقع شدن – میتواند از طریق تغییر حساسیت سیستم عصبی به اتفاقات اضطرابآور یا تهدیدکننده، باعث آسیبپذیری فرد و مستعد شدن او به ابتلا به افسردگی در آینده شود.
تجارب شکست، عدم پذیرش، انزوای اجتماعی، از دست دادن یکی از عزیزان، یا درماندگی و ناامیدی در رسیدن به اهداف مورد نظر در زندگی یا روابط، اغلب زمینهی اپیزود افسردگی را فراهم میکنند. به همین دلیل است که بسیاری از محققان حالت خلقی منفی افسردگی را به عنوان یک سیگنال دردناک به این معنا که نیازهای روانی اولیهی فرد تامین نشده و نیاز به راهکارهای جدید وجود دارد، در نظر میگیرند.
بیشتر بخوانید:روش قطع قرص لیتیوم
محققان همچنین معتقدند که درجاتی از افسردگی به سبب فقدان مهارتهای لازم برای پردازش احساسات منفی ایجاد میشود. برخی از موثرترین درمانهای افسردگی، ابزارهای شناختی و احساسی برای مقابله با احساسات منفی را آموزش میدهند. تروما، که میتواند مکانیسمهای پردازش عاطفی را مختل کند، یکی دیگر از محرکهای ایجاد اپیزود افسردگی است.
علائم افسردگی در زنان
افسردگی در زنان حدود دو برابر مردان اتفاق میافتد. فاکتورهای بیولوژیکی، چرخهی زندگی و دیگر فاکتورها – از جمله، فاکتورهای تجربی – که مختص زنان هستند، ممکن است با این نرخ بالای افسردگی در ارتباط باشند. محققان دریافتهاند که هورمونها مستقیما آن نواحی از مغز را که بر احساسات و خلق تاثیر دارند، درگیر میکنند.
در حال حاضر دانشمندان در حال تحقیق بر روی این موضوع هستند که چرخههای هورمونی چگونه باعث ایجاد حالتهای افسردگی میشوند. برخی از زنان ممکن است مستعد نوع شدید سندرم پیش از قاعدگی که به آن اختلال ملال پیش از قاعدگی (PMDD) گفته میشود، باشند. زنان در معرض افسردگی پس از زایمان به سبب تغییرات هورمونی و فیزیکی همراه با مسئولیت جدید در نگهداری از یک نوزاد بیپناه، نیز هستند. بسیاری از زنان نیز با اضطرابهای مزمنی از قبیل شغلهای موقت و مسئولیتهای خانه، تک والد بودن، سواستفادهی خانگی و نگهداری از کودکان و والدین پیر، مواجهند.
تحقیقات جاری در حال بررسی علت این است که چرا برخی افراد در مواجهه با چالشهای بزرگ دچار افسردگی میشوند ولی سایر افراد در مواجهه با همان چالشها مشکلی پیدا نمیکنند.
علائم افسردگی در مردان
میلیونها مرد در کل دنیا از افسردگی رنج میبرند. تحقیقات و شواهد بالینی نشان میدهد که علیرغم اینکه مردان و زنان، هر دو میتوانند دچار علائم استاندارد افسردگی شوند، اغلب افسردگی را متفاوت از یکدیگر تجربه میکنند. از این رو ممکن است راههای متفاوتی برای مقابله با علائم داشته باشند.
مردان ممکن است بیشتری به علائمی همچون کسالت، تحریکپذیری، از دست دادن علاقه به کار یا تفریحات و اختلالات خواب را تجربه کنند. در مقابل علائمی از قبیل احساس ناراحتی، بیارزش بودن و احساس گناه بیش از حد به ندرت در آنها دیده میشود.
افسردگی میتواند سلامت فیزیکی مردان را نیز به شیوهی متفاوتی نسبت به زنان تحت تاثیر قرار دهد. یک مطالعه نشان میدهد که اگر چه افسردگی همراه با افزایش ریسک بیماریهای قلبی در زنان و مردان است، اما تنها نرخ مرگ و میر مردان در اثر این بیماریها رو به افزایش است.
مردان ممکن است به جای توجه به احساسات خود و کمک به درمان مناسب، در زمان ناراحتی به الکل یا سایر مواد مخدر روی بیاورند. همچنین، آنها ممکن است خشمگین، تحریکپذیر و گاهی به طور خشونتآمیزی بدرفتار شوند. برخی از مردان ممکن است از طریق تحمیل اجباری کار به خود برای پنهان کردن افسردگیشان از خود، خانواده و دوستان، با غم عاطفی خود کنار بیایند. سایر مردان نیز ممکن است با درگیر کردن خود در رفتارهای بیملاحظه، ریسک کردن و قرار دادن خود در معرض خطر، به افسردگی پاسخ دهند.
تحقیقات نشان میدهد که خودکشی اغلب مرتبط با افسردگی است. با وجود اینکه زنان افسرده بیشتر اقدام به خودکشی میکنند. نرخ بالای خودکشی در مردان ممکن است نشاندهندهی این موضوع باشد که بسیاری از مردان مبتلا به افسردگی به دنبال تشخیص و درمان مناسب نمیروند.
بیشتر بدانید: روش مقابله با افسردگی چگونه است؟
افسردگی در سالمندان
برخلاف تفکر عموم، افسردگی یک اتفاق عادی همگام با افزایش سن نیست. بالعکس، افراد سالمند سطح رضایت بیشتری از زندگی دارند. با این وجود، زمانی که سالمندان به افسردگی مبتلا میشوند، ممکن است به دلیل اینکه علائم بیشتر به صورت تحریکپذیری یا بیتفاوتی عمومی یا احساس خستگی و کمتر به صورت احساس ناراحتی و غم بروز پیدا میکند، بیماری نادیده گرفته شود.
افسردگی میتواند حافظه را نیز تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل است که در سالمندان، افسردگی میتواند به صورت گیجی یا مشکلات توجه، ظهور پیدا کند. افزایش سن تغییرات زیادی در زندگی ایجاد میکند که میتوانند محرک افسردگی باشند. از جمله این موارد میتوان به از دست دادن عزیزان، از دست دادن شغل و احساس هدف داشتن، از دست دادن قوت و یا سلامت و … اشاره کرد.
به علاوه، بیماریهایی که با افزایش سن بیشتر اتفاق میافتند، مانند بیماری قلبی، سکتهی مغزی و سرطان ممکن است باعث روز علائم افسردگی شوند. عوارض جانبی داروهایی که برای چنین بیماریهایی مصرف میشوند، نیز ممکن است به ایجاد افسردگی کمک کند.
البته نوعی از افسردگی وجود دارد که در اواخر زندگی ایجاد میشود و به آن افسردگی واسکولار یا عروقی، افسردگی آرترواسکلروتیک یا افسردگی ایسکمیک گفته میشود. این افسردگی ناشی از آسیب عروق مغزی است که در نتیجهی بیماریهای قلبی عروقی رخ میدهد.
مطالعات تصویربرداری از مغز نشان میدهد که نواحی آسیبدیدهی عروق مغزی، جریان خون به آن نواحی از مغز که در تنظیم عواطف و خلق دخیلند و یا مادهی سفید مغز، محدود میکند. کسانی که دچار افسردگی واسکولار میشوند اغلب سابقهی بالا بودن فشار خون را دارند.
افسردگی واسکولار ممکن است به صورت پارانویا، تمایلات پرخاشگرانه یا بیتفاوتی و کند شدن حرکات بروز یابد. در واقع نقصهایی در عملکرد اجرایی به وجود میآید. تشخیص ممکن است شامل ام آر آی برای شناسایی پاتولوژی عروق در نواحی به خصوصی از مغز باشد. افسردگی واسکولار به درمانهای دارویی پاسخ نمیدهد؛ بلکه، خط اول رویکرد درمانی میتواند اشکالی از حمایت روانی و یا رفتاردرمانی شناختی باشد.
اکثر بالغین سالمند مبتلا به افسردگی با دریافت رواندرمانی، داروهای ضدافسردگی و یا ترکیبی از این دو بهبود مییابند. تحقیقات نشان داده است که رواندرمانی به تنهایی میتواند در طولانی کردن دورههای بهبود افسردگی، موثر باشد.
راههای درمان افسردگی
افسردگی، حتی در شدیدترین موارد، اختلالی درمانپذیر است. هرچه درمان زودتر آغاز شود، موثرتر بوده و احتمال پیشگیری از عود بیماری بیشتر خواهد بود.
درمان مناسب افسردگی با معاینهی فیزیکی توسط پزشک آغاز میشود. تعدادی از داروها، برخی بیماریهای جسمی، از جمله عفونتهای ویروسی و اختلال تیروئید، میتوانند باعث علائم شبیه افسردگی شوند و باید احتمال وجودشان رد شود. زمانی که احتمال علل فیزیکی افسردگی رد شد، ارزیابی روانی توسط خود پزشک یا با ارجاع به متخصص سلامت روان، میتواند انجام شود.
این ارزیابی باید شامل پرسش دقیق در مورد سابقه و ماهیت علائم و اپیزودهای قبلی و مدیریت آنها و سابقهی خانوادگی افسردگی و درمان آن باشد. با استفاده از این اطلاعات، شدت علائم کنونی میتواند ارزیابی گردد. این اطلاعات به عنوان پایهای برای سنجش میزان بهبود فرد در طول زمان عمل کرده و دورهی درمان را هدایت میکنند.
زمانی که افسردگی تشخیص داده شد، میتواند توسط رواندرمانی، دارو یا ترکیبی از هر دو درمان شود. دارو درمانی میتواند علائم افسردگی فرد را کاهش دهد، درحالیکه رواندرمانی به افکار، احساسات و باورهای منفی که ایجاد ناراحتی کرده و نیاز به مدیریت با روشهای موثرتری دارند، میپردازد.
۱) رواندرمانی
برای افسردگی خفیف تا متوسط، عموما رواندرمانی بهترین گزینهی درمان در نظر گرفته میشود. رواندرمانی در کمک به بیمار برای یافتن استراتژیهای مقابله با موقعیتهایی که باعث افسردگی میشوند و برای مدیریت کارآمد افکار و احساسات منفی که ناراحتی را تشدید میکنند، حائز اهمیت است.
هم رفتاردرمانی شناختی (CBT) و هم رواندرمانی فردی (IPT) به طور گسترده مورد آزمایش قرار گرفتهاند و نشان داده شده است که هر دو در درمان افسردگی موثرند. CBT با آموزش راههای جدید تفکر و رفتار، به افراد مهارتهایی جدید برای خلع مدلهای منفی تفکر و رفتار میبخشد. IPT به افراد کمک میکند که روابط شخصی آشفتهی خود را که ممکن است سبب افسردگی شده و یا آن را تشدید کنند، درک کرده و بر روی آن کار کنند.
مطالعات نشان داده است که در بالغین، ترکیبی از دارو و رواندرمانی میتواند موثرترین رویکرد برای درمان افسردگی ماژور و کاهش احتمال عود بیماری باشد. دانشمندان طی تحقیقاتی که درمان افسردگی در بالغین مسنتر را بررسی کردهاند، دریافتهاند که بیمارانی که به درمان اولیه با دارو و IPT پاسخ دادهاند، اگر حداقل دو سال به درمان ترکیبی خود ادامه دهند، کمتر احتمال دارد که دچار عود افسردگی شوند.
۲) درمان دارویی برای اختلالات افسردگی
داروهای ضدافسردگی، پیامآورهای شیمیایی متنوعی در مغز را که در پخش سیگنالها در مدارهای مغزی نقش دارند، هدف قرار میدهند. با این حال، نحوهی کار این داروها و اینکه چرا هفتهها یا ماهها طول میکشد که اثر مثبتی ایجاد کنند، هنوز کاملا مشخص نیست. چرا که مغز اندام بسیار پیچیدهای است.
معروفترین داروها، مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) هستند. SSRI ها شامل فلوکستین (پروزاک)، سیتالوپرام (سلکسا) و سرترالین (زلفت) و سایر داروها هستند.
مهارکنندههای بازجذب سروتونین و نوراپینفرین (SNRI) مشابه SSRI ها و شامل ونلافاکسین (افکسور) و دولوکستین (سیمبالتا) هستند. SSRI و SNRI ها دهههاست که در کنار داروهای کلاسهای قدیمیتر مصرف میشوند.
سه حلقهایها – که به دلیل ساختار شیمیاییشان نامگذاری شدهاند – و مهارکنندههای مونوآمین اکسیداز (MAOI). SSRI وSNRI ها نسبت به داروهای قدیمیتر عوارض جانبی کمتری دارند. با این حال، داروها هر فرد را به طور متفاوتی تحت تاثیر قرار داده و هیچ دارویی که برای همه مناسب باشد، وجود ندارد. سه حلقهایها و MAOI ها هنوز ضدافسردگیهای مهمی هستند. یافتن یک رژیم دارویی مناسب برای یک بیمار بهخصوص نیاز به امتحان کردن بیش از یک نوع ضدافسردگی دارد.
ضدافسردگیها معمولا برای اثر کردن نیاز به زمان دارند. بیماران باید دوزهای منظم را برای حداقل 3 تا 4 هفته مصرف کنند تا اثر درمانی کامل دارو را ببینند. همچنین لازم است که بیماران باید به مصرف دارو ادامه دهند تا خلق بهبودیافته حفظ شده و از بازگشت افسردگی پیشگیری شود. گرچه ضدافسردگیها اعتیادآور نیستند و ایجاد وابستگی نمیکنند، قطع ناگهانی آنها میتواند باعث علائم ترک شده و یا به عود بیماری منجر شود. برخی افراد، مانند کسانیکه افسردگی مزمن یا بازگشتی دارند، ممکن است لازم باشد که تا آخر عمر دارو مصرف کنند.
علیرغم ایمنی نسبی و محبوبیت SSRI ها و دیگر ضدافسردگیها، برخی مطالعات نشان داده است که این داروها ممکن است بر روی برخی افراد، به خصوص جوانان و نوجوانان، اثرات ناخواستهای داشته باشند. سازمان غذا و داروی آمریکا، قرار دادن لیبل هشدار “جعبهی سیاه” بر روی بستهبندی تمام داروهای ضدافسردگی را برای هشدار به عموم در مورد افزایش ریسک تفکر یا اقدام به خودکشی در کودکان، نوجوانان و جوانان، اجباری کرده است.
افراد مصرف کنندهی MAOI باید به محدودیتهای دارویی و غذایی خاصی پایبند باشند – اجتناب از شراب و پنیر – تا از تداخلات بالقوه جدی جلوگیری شود. افراد مصرف کنندهی مهارکنندهی MAO باید یک فهرست کامل از غذاها، داروها و مواد ممنوعه در زمان مصرف دارو را دریافت کنند. شایعترین اثرات جانبی سه حلقهایها شامل خشکی دهان، یبوست، مشکل در دفع ادرار، مشکلات جنسی، تاری دید، سرگیجه و خوابآلودگی در طول روز است. رایجترین اثرات جانبی SSRI ها و SNRI ها شامل سردرد، تهوع، عصبانیت و بیخوابی، آشفتگی و کاهش میل جنسی است.
جدیدترین داروی ضدافسردگی کتامین است که برای مدت طولانی به عنوان یک داروی بیهوشی ایمن استفاده میشده است. در کارآزماییهای بالینی رندوم و کنترل شده، یک گونهی متفاوت مولکولی از کتامین، به نام اسکتامین، اخیرا برای درمان ایمن و موثر افسردگی تایید شده است. این دارو که به صورت اسپری بینی مصرف میشود، بسیار سریع خلق را بهبود میبخشد.
علاوه بر این، مطالعات نشان داده است که این دارو فکر کردن به خودکشی را نیز کاهش میدهد. هنوز کاملا مشخص نیست که اسکتامین چگونه اثرات ضدافسردگی خود را اعمال میکند اما مکانیسم عمل آن با سایر داروهای ضدافسردگی موجود متفاوت است. این دارو به رسپتورهای NMDA در مغز متصل شده و بازجذب نوروترانسمیتر تحریکی گلوتامات را مهار میکند که باعث افزایش سریع سطوح گلوتامات میشود.
افزایش ناگهانی گلوتامات مدارهای عصبی آن نواحی از مغز را که در انگیزه، حافظه و خلق دخیلند و با ابتلا به افسردگی دچار اختلال میشوند، تقویت میکند. داروی جدید، با نام تجاری اسپراواتو، در بالغین مبتلا به افسردگی مقاوم به درمان استفاده میشود و به دلیل پتانسیل سومصرف، در مطب پزشک تجویز و مصرف میگردد.
۳) گیاهدرمانی
در طول سالها، توجه زیادی به استفاده از گیاهان برای درمان افسردگی و اضطراب شده است. گیاه علف چای یا گل راعی (Hypericum perforatum)، که اغلب در اروپا استفاده میشود، یکی از بهترین گزینهها است. این گیاه قرنهاست که در بین بسیاری از اقوام مورد استفاده قرار گرفته است. تعدادی از مطالعات مدرن نیز گل راعی برای درمان افسردگی موثر میدانند.
طبق اطلاعات مرکز ملی بهداشت، گل راعی همواره برای بهبود افسردگی موثر نیست. بنابراین هرگز از آن برای جایگزینی درمان معمول خود یا به تاخیر انداختن مراجعه به پزشک خود استفاده نکنید. به علاوه، گل راعی اثر بسیاری از داروهای تجویزی را محدود میکند. ترکیب گل راعی و برخی داروهای ضدافسردگیهای خاص میتواند منجر به افزایش سروتونین شده و به عامل تهدیدکنندهی حیات فرد تبدیل شود.
بیشتر بدانید: فوبیای حفره چیست؟
۴) درمانهای تحریک عصبی
الکتروشوک درمانی (ECT) به خصوص برای افرادی که افسردگی شدید یا خطرناک دارند و یا افرادی که نمیتوانند دارو مصرف کنند، موثر است. ECT اغلب در مواردی که داروها به اندازهی کافی علائم را تسکین نبخشند، موثر است.
در سالهای اخیر، ECT بسیار پیشرفت کرده است. پیش از درمان یک شلکنندهی عضلانی به فرد داده میشود و درمان تحت یک بیهوشی کوتاه انجام میگیرد.
در این روش الکترودها در مناطق مشخصی از سر قرار داده میشوند تا پالسهای الکتریکی را به مغز برسانند. این تحریک یک تشنج کوتاه (حدود 30 ثانیه) در مغز ایجاد میکند. فرد دریافت کنندهی ECT تحریک مغزی را در حالت هوشیاری تجربه نمیکند. برای درمان کامل، حداقل چندین جلسه از ECT، معمولا سه بار در هفته، لازم است.
۵) تغییرات سبک زندگی
اختلالات افسردگی میتوانند باعث شوند که فرد احساس خستگی، بیارزش بودن، بیپناهی و ناامیدی کند. چنین افکار و احساسات منفی باعث میشوند که افراد احساس تسلیم شدن کنند. درک اینکه این دیدگاههای منفی بخشی از اختلال هستند و معمولا شرایط واقعی را بازتاب نمیدهند، مهم است. افکار منفی با شروع اثر درمان محو میشوند. تا آن زمان:
- سعی کنید با دیگران باشید و به کسی اعتماد کنید؛ این کار معمولا بهتر از تنها بودن و پنهانکاری است.
- در فعالیتهایی که حالتان را بهتر میکند، شرکت کنید.
- ورزشهای سبک، رفتن به سینما یا مسابقات ورزشی یا شرکت در فعالیتهای دینی، اجتماعی و دیگر فعالیتها میتوانند کمک کننده باشند.
- انتظار داشته باشید که خلقتان به تدریج بهبود یابد؛ بهبود خلق معمولا زمان میبرد.
- از آنجایی که افسردگی تفکر را منحرف میکند، توصیه میشود که تصمیمهای مهم تا پایان افسردگی به تعویق انداخته شود. قبل از تصمیم برای یک تغییر قابل توجه – تغییر شغل، ازدواج یا طلاق – با کسانی که شما را خوب میشناسند و نگاه واقعبینانهتری به موقعیت شما دارند، مشورت کنید.
- به خانواده و دوستانتان اجازه دهید که به شما کمک کنند.
خانواده و دوستان چگونه میتوانند به فرد افسرده کمک کنند؟
مهمترین کاری که هرکسی میتواند برای یک فرد افسرده انجام دهد، کمک به او برای دریافت تشخیص و درمان مناسب است. ممکن است لازم باشد که از طرف او قرار ملاقاتی با پزشک هماهنگ کرده و با او پیش پزشک بروید. تشویق فرد به ادامهی درمان کمک کننده است.
حمایت عاطفی نیز بسیار ارزشمند است. این حمایت شامل درک، صبر، محبت و تشویق است. با فرد افسرده وارد مکالمه شده و به دقت به او گوش کنید. احساساتی را که فرد ابراز میکند، کم اهمیت نشان ندهید بلکه به واقعیتها اشاره کنید و به او امید دهید. صحبتهای فرد در مورد خودکشی را نادیده نگیرید. چنین مواردی را به درمانگر فرد افسرده گزارش دهید.
فرد افسرده را به پیادهروی، گردش، سینما و دیگر فعالیتها دعوت کنید. به تلاش کردن ادامه دهید. گرچه تفریح و همراهی با دیگران لازم است، فشار و تقاضاهای بیش از حد احساس شکست را در فرد افزایش میدهد. به دوست خود یادآوری کنید که با گذشت زمان و درمان مناسب، افسردگی بهبود مییابد.
شما عزیزان برای درمان اختلالات افسردگی میتوانید از راهنماییهای پزشک تخصص روان شناس و پزشک تخصص روان پزشک استفاده کنید. البته برای دریافت این راهنماییها لزومی ندارد که صبر کنید تا در زمان ممکن مراقبتهای درمانی مورد نیاز خود را به دست آورید. میتوانید آن را در یک چشم بر هم زدن به صورت آنلاین از طریق درمانکده انجام دهید.
تیم درمانکده پس از بررسی نیازهای بیماران مختلف و پزشکان، امکان نوبت دهی از بهترین روانشناسان و روانپزشکان تهران را در سایت خود فراهم کرده است. برای انتخاب روانپزشک یا روانشناس مورد نظر خود بدون نیاز به مراجعه حضوری و تماس با مطب، میتوانید برای دریافت نوبت به لیست بهترین پزشکان روانشناس مراجعه کرده و با توجه به اولین نوبت خالی پزشک، نظرات بیماران، تلفن مطب و آدرس مطب، نوبت خود را به صورت آنلاین رزرو کنید.
[sibwp_form id=1]
سلام خدمت وبسایت درمانده
من مدت ۹ سال میشی که مبتلا به افسرده گی عمده استم یک سال میشی که دارو مصرف میکنم
اما هنوز احساس گناه و عدم انگیزه دارم هیچ خوب نشدم هیچ لذت نمیبرم لطفا رهنمایی کنید ممنون
سلام 45سال دارم چکار کنم باوجود مصرف دارو بهبود یابم راهنمایی کنید دارو هایی مثل ریسرپریدون والپروات سدیم وغیره