افسردگی (depression) یک بیماری رایج سلامت روان است که باعث احساس غم و اندوه مداوم میشود. این اختلال میتواند در نحوه تفکر، خواب، غذا خوردن و هر نوع عملکرد سیستم بدن از جمله میل جنسی تا احساس درد تغییر ایجاد کند.
احساس غم و اندوه یک واکنش طبیعی بدن به ناملایمات زندگی است که در صورت کوتاه مدت بودن مشکلساز نمیشود. اما فرد مبتلا به اختلال افسردگی علاوهبر داشتن روحیه بسیار پایین و بیانگیزه بودن نسبت به انجام وظایف خود، دارای چندین علامت بالینی هم خواهد بود. از همینرو زمانی که علائم و نشانههای این بیماری بیش از دو هفته طول بکشند باید فرد را نزد دکتر و متخصص روان شناس برد تا در مورد افسردگی و تاثیرات آن بررسیهای لازم انجام شود.
اگر میخواهید بدانید شما در دسته افراد افسرده قرار میگیرید یا خیر تست علائم افسردگی با نام تست سنجش افسردگی بِک مناسب شماست. همراه ما باشید تا در این مقاله از مجله درمانکده ضمن بررسی اصلیترین علائم depression به معرفی انواع آن و راهکارهای درمانی مناسب بپردازیم.
فهرست محتوا:
بیشتر بخوانید : انواع قرص خواب
افسردگی چیست؟
depression یک اختلال خلقی است که باعث احساس غم و اندوه مداوم یا از دست دادن علاقه نسبت به چیزهایی میشود که زمانی از آنها لذت میبردید. همچنین میتواند در حافظه، تفکر، خوردن و خواب اختلال ایجاد کند. این امر کاملا طبیعی است که نسبت به موقعیتهای دشوار زندگی همچون از دست دادن شغل یا طلاق اندوهگین باشیم.
اما اختلال مذکور هر روز به مدت حداقل دو هفته ادامه خواهد داشت و با برخی علائم بالینی همراه میشود که به آن افسردگی بالینی هم میگویند و زندگی را برای شخص مبتلا بیارزش میکند. در صورت عدم درمان و جدی گرفته نشدن علائم، ممکن است اختلالات خلقی حادتر شود و فرد به خودآزاری یا خودکشی دست بزند.
بیشتر بدانید:قرص امگا 3 برای مردان چه خاصیتی دارد؟
خوب است بدانید که افسردگی با نشانههای مشخصی همراه است که در صورت مراجعه بهموقع نزد پزشک بهراحتی درمان میشود. شما میتوانید با مشاوره تلفنی، متنی یا تصویری نزد بهترین دکتر و متخصص روان شناس و دکتر و متخصص روان پزشک درمانکده برای حل Depression خود اقدام کنید.
سن ابتلا به نشانه های افسردگی
بیشترین احتمال بروز این اختلال در سنین 45 تا 65 سالگی دیده میشود. با این حال تحقیقات جدید ثابت کرده امروزه احتمال ابتلا به depression در سنین پایینتر (خصوصا نسل z یعنی متولدین 1995 تا 2015) هم افزایش یافته است. از طرفی افراد مسن بهدلیل افکاری همچون نادیده گرفته شدن بیشتر به خودکشی فکر میکنند و احتمال افسرده شدن در آنها بالاست.
آیا کودکان هم افسرده میشوند؟
بله اما نشانههای این اختلال در کودکان با نوجوانان و بزرگسالان متفاوت است. آنها بیشتر دچار کجخلقی و پرخاشگری میشوند. از دیگر نشانههای depression در کودکان نیز میتوان به انزوای اجتماعی، ناراحتی یا کاهش میزان لذت و احساس گناه اشاره کرد. اکثر متخصصان معتقدند این بیماری در کودکان بهدلیل منع او از بازی دلخواهش ایجاد میشود.
بیشتر بدانید: روش مقابله با افسردگی چگونه است؟
انواع افسردگی (depression)
براساس کتابچه راهنمای آماری تشخیصی اختلالات روانی انجمن روانپزشکی آمریکا (DSM-5) ویرایش پنجم، اختلالات افسردگی دارای دستهبندی زیر است:
1. افسردگی بالینی (Clinical depression)
این اختلال که با نام اختلال افسردگی اساسی (major depressive disorder) هم شناخته میشود، شدیدترین و رایجترین شکل بیماری است. شما در این نوع اختلال علائمی همچون غمگینی، کمارزشی یا بیارزشی را حداقل به مدت دو هفته احساس میکنید. از مشکلات دیگر آن باید به از دست دادن علافه نسبت به اکثر فعالیتها، مشکلات خواب یا تغییر در اشتها اشاره کرد.
2. اختلال افسردگی مداوم (Persistent depressive disorder)
این اختلال که بیشتر با نام اختصاری PDD شناخته میشود افسرده شدن خفیف یا متوسط است که حداقل دو سال ادامه خواهد داشت. علائم این اختلال نسبت به نوع افسردگی اساسی کمتر هستند.
3. اختلال تنظیم خلقی مخرب (Disruptive mood dysregulation disorder)
این اختلال را با نام DMDD میشناسند که باعث تحریکپذیری مزمن، شدید و فوران خشم مکرر در کودکان میشود. اصلیترین علائم افسردگی DMDD از سن 10 سالگی در کودکان شروع خواهد شد.
بیشتر بدانید: مدیتیشن چیست؟
4. اختلال نارسایی پیش از قاعدگی (PMDD)
علائم سندرم پیش از قاعدگی (PMS) همراه با PMDD دارای علائم خلقی مثل تحریکپذیری شدید، اضطراب یا افسردگی است که معمولا چند روز بعد از شروع دوره پریودی بهبود مییابند. اما در روزهایی که فعال هستند بسیار شدید بوده تا جاییکه میتوانند زندگی عادی برخی از افراد را مختل کنند.
5. اختلال افسردگی به دلیل بیماری
اکثر شرایط پزشکی میتوانند تغییراتی در بدن ایجاد کنند که به شکل افسرده شدن کوتاهمدت ظاهر میشود. بهعنوان مثال کمکاری تیروئید، بیماری قلبی، سرطان و بیماری پارکینسون بیماریهای زمینهای هستند که در صورت بهبود، اختلال مذکور هم برطرف میشود.
انواع دیگر اختلال depression اساسی عبارتند از:
- اختلال عاطفی فصلی
- افسردگی غیر معمول
- افسردگی بارداری و پس از زایمان
- اختلال دوقطبی (مبتلایان علاوهبر دوره شیدایی و هیپومانیک، دوره افسردگی را تجربه میکنند.)
بیشتر بخوانید: علائم افسردگی شدید و حاد
علائم افسردگی
نشانههای افسردگی بسته به نوع آن از خفیف تا شدید متغییر و متفاوت هستند. برای تایید یا رد این اختلال دکتر و متخصص روان شناس و دکتر و متخصص روان پزشک به علائم افسردگی توجه میکند. علائم و نشانهها در این بیماری بیش از هرچیز دیگری مهم تلقی میشوند.
depression زمانی اختلالات روانی تلقی میشود که همراه با حداقل پنج علامت همزمان و بیش از دو هفته رخ دهد. علائم افسردگی عبارتند از:
- فکر به مرگ
- احساس ناراحتی، پوچی یا درماندگی
- کندی در حرکت، تفکر یا صحبت فرد
- اختلال در تمرکز، یادآوری و تصمیمگیری
- اضطراب، پرخاشگری و احساس بیقراری
- کجخلقی، فوران خشم یا پایین آمدن آستانه صبر
- اختلال در خواب، ازجمله بیخوابی یا پرخوابی
- خستگی، پایین بودن انرژی و طاقتفرسا بودن کارها از نظر فرد
- بیمیلی به انجام فعالیتهای لذت بخش، از رابطه جنسی گرفته تا ورزش
- درد فیزیکی مثل سردرد یا کمردرد بدون علت (میتواند از علائم کرونا باشد)
- اختلال در اشتها، شامل بیمیلی به غذا و کاهش وزن یا پرخوری و افزایش وزن
- احساس بیارزشی، عذاب وجدان، تمرکز روی شکستهای گذشته و سرزنش خود
بیشتر بخوانید : نقش تغذیه در بروز اختلالات روانی
نشانههای افسردگی شدید
افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانی است که تفریبا 7 درصد از بزرگسالان درگیر آن هستند. اما روانشناسان معتقدند این آمار دقیق نیست، زیرا افراد زیادی برای علائم افسردگی شدید خود به دنبال کمک پزشکی نخواهند بود. در زیر برخی از نشانه های افسردگی شدید را بررسی میکنیم:
احساس پوچی و درماندگی
افزایش افکار منفی یکی از اصلیترین نشانههای این اختلال است که باعث تضعیف شدید روحیه فرد میشود. او فکر میکند هیچ چیز بهتر نمیشود و برای همیشه درگیر این احساسات منفی خواهد بود. با این حال هنوز دیر نشده و میتوان افکار پریشان هنگام افسردگی را از طریق رواندرمانی و دیگر روشهای درمان افسردگی تغییر داد.
بیشتر بخوانید : همه چیز در مورد معده درد
عدم علاقه به برقراری رابطه جنسی
این اختلال تاثیر بسیار زیادی بر میل جنسی زنان و مردان دارد. دلیل اصلی این بی علاقگی رخوت و عدم توانای لذت بردن است که باید آن را از اصلی ترین نشانه های افسردگی دانست. متخصصین این حوزه میتوانند شما را برای بهبود روابط زناشویی کمک کنند. شما از طریق درمانکده میتوانید خدمات مشاوره آنلاین فوری دریافت نمایید.
پریشانحالی و بیقراری
یکیدیگر از علائم افسردگی شدید بیقراری و حال پریشان است که گاهی به صورت تکان دادن پا، مشت کردن دستها، فوران خشم بروز پیدا میکند و فرد نمیتواند یک جا ثابت بماند. تحقیقات حاکی از آن است که یک سوم افراد مبتلا به depression از علائم مذکور رنج میبرند.
بیشتر بخوانید : افسردگی، کشنده مثل سرطان
علت ابتلا به Depression
عوامل متعددی در بروز این اختلال نقش دارند که شامل موارد زیر است:
- ژنتیک
- شرایط پزشکی
- داروها (عوارض جانبی برخی داروها یا مصرف الکل)
- اتفاقات استرسزا (مرگ عزیزان، ضربه روحی، تجربیات سخت و عدم حمایت)
- شیمی مغز (عدم تعادل در انتقال دهندههای عصبی مثل سروتونین(هورمون شادی) و دوپامین(هورمون پاداش))
آیا افسردگی همان ناراحتی و اندوه است؟
در جواب این سوال باید بگوییم خیر. جدول زیر به خوبی نشاندهنده تفاوت این اصطلاحات است:
نوع اختلال | تعریف | تفاوت |
افسردگی | اغلب بدون محرک اساسی ایجاد میشود | از بین بردن انرژی، انگیزه، معنا و حس ارزشمندی/از ماندن در جمع گریزان است |
ناراحتی | واکنش طبیعی بدن به مشکلات و کمبودها است | با عمیق شدن در خود برای پیدا کردن معنای جدید تشویق میشود |
اندوه | واکنش طبیعی بدن به فقدان که با دلتنگی برای چیزی که از بین رفته شکل میگیرد | خاطرات شاد را به یاد نمیآورد و سخت میخندد/از همصحبتی و در جمع ماندن استقبال میکند |
اکثر افراد مبتلا به depression از مراجعه به روانشناس یا روانپزشک خودداری میکنند. بهتر است برای متقاعد کردن آنها ابتدا دلایل عدم مراجعه به پزشک برای درمان افسردگی را بدانید.
بیشتر بخوانید : درمان خود بیمار انگاری
مدت زمان دورههای افسردگی چقدر است؟
این اختلال معمولا عود میکند و فرد دورههای افسردگی را به مدت چند هفته یا چند ماه تجربه خواهد کرد. متخصصین اولین دوره depression را حدود 4 ماه تخمین زدهاند. لازم به ذکر است که هر چه در هفتههای ابتدایی برای تشخیص و درمان اقدام کنید، احتمال بهبود افزایش مییابد. از طرفی هر چه شدت اولین دوره زیادتر باشد احتمال عود بیشتر خواهد شد. این اختلال در شیوع ویروس کرونا شدت بیشتری پیدا کرد و افراد زیادی برگشت مجدد دوره افسردگی را تجربه کردند.
بیشتر بخوانید : اختلال روان تنی یا سایکوسوماتیک چیست؟
درمان افسردگی
خوشبختانه در 80 تا 90 درصد موارد افسردگی قابل درمان است. گزینههای درمانی شامل موارد زیر هستند:
روان درمانی
این روش که به آن گفتاردرمانی هم میگویند توسط دکتر و متخصص روان شناس انجام میشود. درمانگر با صبحت کردن به شما کمک میکند تا افکار، احساسات و رفتارهای ناسالم خود را شناسایی و تغییر دهید. درمان شناختی و رفتاری (CBT) از انواع مختلف رواندرمانی بهشمار میآیند.
دارو برای Depression
در برخی موارد دکتر و متخصص روان پزشک با تجویز داروهای ضد افسردگی باعث تغییر ترکیب شیمیایی مغز میشود. این داروها انواع بسیار مختلفی دارند که روانپزشک با تجویز دورهای میتواند بهترین نوع را برای شما انتخاب کند. اکثر داروهای افسردگی عوارض جانبی شدیدی دارند، بنابراین از مصرف خودسرانه آنها خودداری کنید.
درمان تحریک مغزی
برای درمان علائم افسردگی شدید همراه با روانپریشی از این روش استفاده میکنند. انواع آن عبارتند از:
- روش ECT
- روش TMS
- روش VNS
بیشتر بخوانید: علائم خودکشی چیست؟
طب مکمل افسردگی
درمانهایی همچون طب سوزنی، ماساژ، بیوفیدبک و هیپنوتیزم برای افراد مبتلا به اختلال روانی خفیف گزینه درمانی مناسبی خواهند بود.
درمان افسردگی در خانه
برای بهبود علائم افسردگی میتوانید برخی کارها را در منزل انجام دهید. آنها عبارتند از:
- فعالیت بدنی منظم
- اجتناب از مصرف الکل
- رعایت رژیم غذایی سالم
- گذراندن وقت با افراد قابل اهمیت
- داشتن خواب با کیفیت (نه زیاد و نه خیلی کم)
بیشتر بخوانید: مراحل بیماری آلزایمر و نحوه پیشروی آن
نتیجه افسردگی
افسردگی یک بیماری سلامت روان شایع است که سالانه میلیونها نفر تحت تاثیر آن قررا میگیرند. هر فردی حتی بدون دلیل و محرک مشخصی میتواند به این اختلال مبتلا شود. نکته مهم تشخیص و درمان بهموقع آن است که دکتر و متخصص روان شناس و دکتر و متخصص روان پزشک میتواند به شما کمک کند.
اهمیت این موضوع ما را بر آن داشت تا در این مقاله از مجله درمانکده شما را با انواع depression، علائم و راهکارهای درمانی آن آشنا کنیم. شما بیشتر کدام نشانه های افسردگی را در اطرافیان خود مشاهده کردهاید؟ نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.
سوالات متداول
احساس غم، پوچی، ناامیدی، تحریکپذیری، خشم، از دست دادن علاقه و لذت، بیمیل شدن برای برقراری رابطه جنسی و اختلالات خواب
روان درمانی، درمان شناختی رفتاری و دارودرمانی
لین بیماری یکی از قابل درمانترین اختلالات روانی است. حدود 80 تا 90 از افراد مبتلا به خوبی نسبت به درمان پاسخ میدهند.
منبع: psychologytoday | my.clevelandclinic | webmd
[sibwp_form id=6]
مشاوره پزشکی با بهترین دکتر آنلاین درمانکده
سلام 19سالمه خیلی احساس نفس تنگ خفه میکنم اشکام میریزه نمیتونم خدم کنترل کنم زود عصبی میشم اهنگ گوش میدم تعصیر نیس میرقصم قلب اروم نمیشه بدجوری درد میکنه بی حالم بی حوصله حس ندارم دوست دارم تنها باشم احساس خودکشی عم دارم تپش قلبم دارم نمیتونم راحت بخابم همش فکر خیالم خیالاتی میشم چشام بندم کابووس میبینم چکارکنم این موزد بیماریم بر طرف شه
سلام من هر از گاهی خیلی بد دلم میگیره
و پر میشه .بدنم داغ میکنه خود به خودی
از چشام اشک می ریزه نمیتونم خودمو کنترل
کنم بعدش خیلی گریه میکنم جیغ عمیق و بلند میکشم سرم داغ میکنه بعدش بی حال میشم
جوری فریاد میکشم که خالی بشم نمیدونم چیکار کنم
چشام قرمز میشه عصبی میشم و انگار تنفر وجودم و گرفته اعتماد به نفس ندارم استرس زیاد دارم هیچ دلخوشی ندارم احساس میکنم
قلبم مرده هیچ انگیزه ای ندارم
خوابم سنگین شده
آهنگ هم خیلی گوش میدم ولی تاثیر نداره
میرقصمم قلبم شاد نیس عین مرده متحرک شدم
دوست دارم تنها باشم فقط اصلا بیرون نمیرم
چیکار کنم حالم بهتر بشه ؟!
من 11 سالمه.7 تا از علامت هاش رو داشتم. اقدام به خودکشی هم کردم. ولی خانواده ام خبر ندارن.به نظر خودم افسردگی دارم.کمالگرا هم هستم.چی کار کنم؟ افسردگی دارم؟
باسلام خیلی وقت است که افسردگی دارم
سلام بنده یه مدت زیادی کورتون مصرف کردم بعد چن ماه کلا سیستم بدنم بهم خورده الان همش استرس دارم سردرگمم هیچ میلی به زندگی ندارم هیچی خوشحالم نمیکنه همش احساس پوچی بی ارزشی دارم حس میکنم قراره به همین زودی بمیرم خفه میشم استرس خود به خود کله وجودمو میگیره طب سنتی رفتم گفتن کبدت چرب شده کلی دارو گیاه اینا مصرف کردم از لحاظ فیزیکی بهترم وزنم پایین اومد ولی روحی درگیرم خیلی درگیر سردرگمم حس جنون بهم دست میده همش دلتنگ گذشتم میشم حس میکنم الان ادم سالمی نیستم
سلام من بخاطر بیماری دیسک کمر و مردن دچار افسردگی شدم آیا ممکنه خوب شم
سلام من نمیتونم توجمع برم خجالتی شدم بطرف مقابل نمیتونم بگم مبارکه چون واکنشی نشان میدم چشام بسته میشه چشام تیک میزنه لبولوچم جوری میشه سست خجالت اظطراب پیش ازحدمیشم .انگارحسادت میخورم ولی در واقعیت اینجورنیس ازجمع فراریم فکراش ب سراغم میادعذابم میده طرف مقابل نقطه ضعفه منومیگیره فک میکنه من حسودم حسادت میخورم..خواهشن کمکم کنید این چ بیماریه؟درمانش؟
آخه اگه من که الان میتونستم رابطه جنسی برقرار کنم که افسرده نبودم آخه خیلی زشتم
خوب بود
ببخشید من هعی خدو را سرزنش می کنم و یاد خاطرات بد گذشته می افتم
سلام وقت بخیر
مشاوره آنلاین میخاستم
با سلام، استاد دانشگاهم تحقیق خواستن در مورد افسردگی، اجازه هست از مطالب سایتتون استفاده کنم ؟
سلام جناب من پسرم اسمم امینه ۱۷ سالمه افسردگی شدید دارم بعضی وقتا حالم خیلی بد میشه استرس و اظطراب شدیدی دارم به سختی می خوابم بعضی وقتا از خوابیدن متنفرم زیاد فکر می کنم به همه چی همیشه تپش قلب دارم حواسم هنگام درس خوندن خیلی پرت میشه همهٔ علائمی که گفتید رو دارم پدر و مادرم همیشه دعوا می کنن بعضی وقتا از همه چی خسته ام دوست دارم خود کشی کنم به نظرتون چیکار کنم ؟
چقد زندگیت شبیه منه
سلام درود امیدوارم حالتون عالی باشه بزرگوار به این آیدی من پیام بدین من درخدمتونم که حال شمارو خوب کنم.
@Nnnnnn1705
من مشاوره طب سنتی زبانشناسی چهره شناسی و روانشناسی هستش من خانم صادقي هستم بزرگوار
سلام من ۱۶ ساله هستم. حدود یک سال به پوچی،بی هدفی، و خودکشی فکر می کردم. بسیار از گذشته ناراضی هستم به طوریکه مدام اشتباهاتم جلوی چشمام میاد و نمیتونم ازشون بگذرم. خودم رو بابت کارهای بچه گانه سرزنش میکنم و به شدت هم کمالگرا هستم. نسبت به خودم خیلی بدبین و بی اعتمادم و مسئولیت انجام کاری رو ندارم فقط بلدم درس بخونم و مسئله روی کاغذ حل کنم. کل این دو سه ماه هم بی انگیزه بودم انگار هیچ کاری برام مزه نداره.نسبت به رفتار اطرافیانم حساس و زودرنج شدم.کنترلگر هم هستم. الان هم یک هفته ای هست به فکر این هستم که اگر پسر بودم زندگی بهتری داشتم، نیازی نبود با خانوادهام سر و کله بزنم یا با خواهرم حرف بزنم یا پیشش باشم. از بچگی خواب فرار کردن زیاد میدیدم. کل پارسال فانتزی های خوابم، فرار کردن بود. فقط دوست دارم از خونه بزنم بیرون. حافظه ام رو مورد کارهای بقیه یا خودم عجیب ضعیفه. فقط بدی های خودمو میبینم و عیب هامو. حتی حوصله رسیدگی به بدنم رو هم ندارم. هیچی هر کی منو ببینه باورش نمیشه یه دختر چقدر کثیف و زشته
در ضمن حس میکنم از بچگی زندگیم رو والدینم برنامه ریختن، هیچ استقلالی از خودم نداشتم. حتی هدف، رشته تحصیلی، دانشگاه، نحوه پوشش اخلاقیات دوستان و مدرسه همههه چیز رو اونا تعیین کردند. الان خیلی خوب شدند و بهم میگن هرجور دوست داری بچرخ و هرکاری دوست داری بکن اما من خیلی نسبت بهشون بد دلم. میدونم بخاطر گذشته است. نمیتونم تحمل کنم کااش پسر بودم فرار می کردم آخه من شغل هم پیدا کردم.
مثلللللل من فقط من هنوز کو چیکم
خیلی شبیه همیم
سلام علیکم. با کسی که حدس می زنیم مبتلا به افسردگی شده چطور رفتار کنیم؟ و چطور او را اقناع کنیم به روانشناس مراجعه کند؟
سلام من مهدی ام ۱۸ سالمه و افسردگی دارم دکتر رفتم ۴ ماه پیش نوار مغز گرفت ک گفت علایم افسردگی داری اگه دیر ب دیر بیای درمان نشی بزرگ بشی اذیتت میکنه
منم ۴ ماه مامانم منو نبرده هنوز و الان افسرده هستم فکر کنم علایم مش بروز کرده چون تابستان رفتم مسافرت و کار می کردم
الان همش تو خودم هستم فکر میکنم ب روز های گذاشته ماه های گذشته با خودم فکر میکنم ک شاید فراموشی داشته باشم هی فکر میکنم ب روز های گذشته
بی تمرکز شدم و حواس م انگار پرت میشه یه چیزی رو نمیگیرم سریع گیج م و حال روحیه ام خوب نیست باید چکار کنم یعنی علایم ش زیاد شده درست نمیتونم فکر کنم مامانم اهمیت نمیده بهم
من الان سه هفته هست که احساس پوچی میکنم نمیدانم باید چکار کنم
من همه ی علاعم را دارن یعنی افسرده ام ولی خانوادم باور نمی کنن
سلاموقتبخیر قلبمدردمیکندخصوصابعدازخوردنغذایجرب.دکترقلبرفتمدارودادخوبنشدم.شبهاوموقعناراحتیدردشبیشتر
میشهلطفاراهنماییامفرمایینچکارکنم
سلام
من تو هلال احمر کار میکنم اکثر مراجعه کننده هامون وقتی میان پایگاه با درد شدید در قفسه سینه شکایت دارن که دردش شبیه درد قلبه و اکثرا هم بعد از غذا خوردن و وقتایی که عصبی میشن بعدش این درد میاد سراغشون من هم همین درد رو اکثر اوقات دارم
و این درد ها همش معمولا از معده است با خوردن قرص های معده بهبود پیدا میکنه مثل فاموتیدین
هر وقت که درد داشتی فاموتیدین بخور بهتر میشی ایشالله و برای اینکه اطمینان پیدا کنی یه دکتر برای معدت برو ازمایش میگیرن مشخص میشه
سلام ۲۳ سالمه وقتی استرس و فشار زیاد داشته باشم نفس تنگی میگیرم انگار دارم خفه میشم کسی میدونه از علائم افسردگیه یا خیر
پانیک یا احساس غیر واقعی بون ولی افسردگی هم همینه احساس پوچی و احساس دیوونه شدن ۵.۶ ماه طول میکشه خوب میشیم خودمم افسردم
حاجی حال همه بده من اومدم یکم ببینم داستان چیه درد خودمو یادم رفت ولی خدای یکی ب من مشاوره بده الان چند وقته دنیا ب ی ورم نیست و مغازمم بستمو فقط میخورم و میخوابم مست میکنم حوصله هیچی رو هم ندارم 26سالم سنمه دمتون گرم
سلام من39سالمه چند سال پیش مواد مصرف میکردم برای تر ک به کلینیک ترک اعتیاد رفتم و از اون روز به بعد شربت متادون مصرف میکنم دوساله که مصرفم بیش از حد شده اوضاع روحی خوبی ندارم استرس دارم حتی برای کارهای پیش پا افتاده سه تا فرزند دارم دو ماهه باخانمم قطع رابطه کردم هیچ حسی برای کار ندارم از نظر مالی درحد بسیار ضعیفی هستم خسته شدم ازاین زندگی لطفاً اگه راهی هست نشونم بدین مرسی
سبام،۲۲ سالمه حوصله هیچیو ندارم فقط میخواابم گوشی دستم میگیرم کارای خونرو زود انجام میدم که فقط خونه مرتب باشه باز میشینم شرایط دکتر رفتن ندارم چیکار کنم؟
سلام من ۱۳ سالمه و یه مدت طولانی هستش که افسرده هستم و خانواده ام اصلا اهمیت نمیدن
سلام ازکجا میدونی افسرده ای
چه علایمی داری
اگر میتونی سعی کن با قرآن یا مدرسه و مشاور خودت رو درمان کنی. من هم همسن تو بودم افسرده شدید شدم اونم از نوعی که قابل تشخیص نبود چون ترسو بودم و پرحرف کسی فکرشو نمیکرد. دست کم نگیرش
سلام من ۱۴سالم عاشق ی پسر شدم اما پسر یکی دیگ دوست دار عشقم ی طرف الان ۴ماه افسرده شدم حوصله هیچی ندارم فقط دوست دارم ت اتاقم بمونم گریه کنم. حالم اصلن خوب نیست دوست دارم بمیمرم ی بار قرص خوردم اما متاسفانه مامانم فهمید و رفتیم بیمارستان
ستایش عزیز یه چیزی بهت بگم تو سنت کم سعی کن عاشق هیچ پسری نشی با کسی دوست نشی فقط با آبرو باش انشالله خدا به دلت نگاه کنه یه آدم حلال زاده و با آبرو نصیبت کنه.
ببین ستایش عشق تو این سن یه چیز خیلی الکی و بیخوده، تو هنوز سنت کمه بزار بزرگ شدی بعد به فکر این چیزا باش فعلا سعی کن فقط بری بیرون و ورزش کنی و حال و هوای خودتو عوض کن سعی کن به اون پسره فکر نکنی تا یکم حالت بهتر شه، این دوره که گذشت میفهمی چه اشتباهی کردی بخاطر یه نفر بخوای بمیری تو این سن کم
سلام دخترم در سن ۹ سالگی عمل تومور مغزی بطن چهارم انجام داده و بعد شیمی درمانی شده
محیط خونه رو براش امن کنید مدام پافشاری روی نمرات و درس خوندنش نکنید از مسوولان مدرسه بخواین که باهاش مدارا کنند واجازه بدن شرایط روحیش آروم تر بشه در ضمن جلوی روش حساسیت بخرج ندید باهاش رفیق باشید مسائل احساسی و عاطفی رو در نظر بگیرید ماها به دنیا نیومدیم مدام استرس درد داشته باشیم شادی و نشاط روحی دخترتون رو درنظر بگیرید
سلام من 6 سال می شود که افسردگی دارم
بروبمیربابا
من تمام این علائم دارم
کنکور هم دارم نمیتوتم بیخیالش بشم
خیلی بی اشتها و پرخاشگر شدم
به مرگ هم زیاد فکر میکنم
حوصله هیچی هم ندارم حتی غذا خوردن و حرف زدن
نشانه هاشو دارم و از زندگی خستم زیاد ۱7سالمه خانوادم بی اهمیت نسبت به حالم
خودت برای خودت تلاش کن دختر زیبا و مهربان تو این سن باید خودتو مدیریت کنی
سلام من 36سالمه وضعیت روحیم زیاد جالب نیست شدیدا بی حوصله هستم چکارکنم
سلام دوست عزیز.افسردگی و کسالت روحی مثل سرماخوردگیها شایعه و قابل درمان.کافیه به متخصص مراجعه کنید و ازشون کمک بگیرید.میتونید از مشاورهی آنلاین با روانپزشک درمانکده هم استفاده کنید.امیدوارم همیشه سلامت باشید.
سلام
هم دردان ایرانی من فقط باید قوی باشیم واز افسردگی جدا بشیم این روزها در این شرایط بیشتر به خودمان فکر کنیم تا این روزهای سخت هم بگذره فقط قوی باشین کمی سخته ولی شدنیه
من از جهنم افسردگی آزارها دیدم
به فکر خانواده هاتان باشین
خانوادهات بهت احتیاج داره
آرزوی سلامتی برای تک تک شماها
وای من هم بشدت افسرده ام .ولی ب درمان امیدوارم
بیکاری عامل استرس زیاد تر و افسردگی پیاده روی باشگاه یاد گرفتن ی مهارت معاشرت با دوستان شاد خودت رو سرگرم کن
من افسردگی دارم چی قرص بخورم خوب شوم
سلام باید بری روانپزشک
معنویات و سیر و سلوک به سوی خداوند،از جمله خواندن نماز اول وقت و جماعت_نماز شب،اگر چه قضا و بعد از اذان و نماز صبح باشد تأثیر گذار است اما کمتر از به وقت بودن آن_قرآن خواندن_اشک بر اباعبدالله الحسین علیه السلام_خواندن زیارت عاشورا یا سفر زیارتی_زیاد صلوات فرستادن_تفکر صحیح درباره معاد و قیامت_صله رحم و روابط صحیح شوخی و خنده با برادران دینی و.. راهکار فوقالعاده و بینهایت عالی در درمان افسردگی است
و از نظر بنده هر راهی غیر از این راه خدا،گمراهی و سردرگمی و اتلاف وقت است
چشم سلطان -_-
منم اکثر این علائم ذکر شده را دارم.
خیلی دارم اذییت میشم همه چیم بهم ریخته خیلی داغونم.۲۵ سالمه متاهل هم هستم.
باید چیکار کنم؟کمکم کنید.
خوش به حالت یه مرد بالا سرته منی که ۱۷ سالمه قراره برم خدمت پدرم و دربیارن چی؟!!!!
حاضرم جای تو برم سربازی فقط از خونه برم تحمل ندارم بین آدما.. عاشق اینم برم بین آدمای غریبه( خوشی زده زیر دلم!؟)
یه ایران حالش بده :)))
واقعا
فکر به مرگ
احساس ناراحتی، پوچی یا درماندگی
اختلال در تمرکز، یادآوری و تصمیمگیری
اضطراب، پرخاشگری و احساس بیقراری
کجخلقی، فوران خشم یا پایین آمدن آستانه صبر
اختلال در خواب، ازجمله بیخوابی یا پرخوابی
خستگی، پایین بودن انرژی و طاقتفرسا بودن کارها از نظر فرد
درد فیزیکی مثل سردرد یا کمردرد بدون علت
احساس بیارزشی، عذاب وجدان، تمرکز روی شکستهای گذشته و سرزنش خود
من تمام این موارد رو دارم و مورد اولی داره دیوونم میکنه و نمیتونم بخوابم چیکار کنم خسته شدم ۱۰ ماهه همینطورممممممممم ۱۷ سالمه
سلام من خیلی از این علائم ها رو دارم هیچکسم که درکم نمیکنه
پیش روانشناس برو،دارو میده حتما بخور روان در مانی هم بشو حالت بد تر میشه درمان نکنی
تودیگه چرااخه نصف ماهاسن داری
سلام وعرض خدمت همه دوستان افسرده
منم ازاین علائم تقریبا همه شو دارم
یکی بگه باید چی کار کنیم
افسردگی چقد طول میکشه حالم خیلی خرابی کسایی که تجربه دارن لطفا بهم بگن
من اوایل سال درمان شدم خداروشکر.شدیدترین افسردگی رو داشتم.اگه میخوای درمان بشی فقط یه راه داری آدمای اطرافتو هرچی میتونی کمو کمتر کن
چجوری کم کنیم
برای من دو سال طول کشید با گدشتن از دوره ی جهش رشد بلوغ، بهتر شدم. اما درمان اصلی نبود و خودمو بیچاره کردم.حتما درمانش کن، وسط بزنگاه گلوتو میگیره
اگه ۸ تا از مواردی که گفتن رو داشته باشیم چه نوع افسردگی ایمیشه ؟(۱۷ سالمه)
کسی نیست جواب بده
نه فک کنم
سلام من به علت سختی های زندگی وبی توجهی شوهرم خیلی وقته که افسرده شدم وحالاشدیداخیلی تحریک پذیروبیقرارشدم شرایطم خیلی حادشده چی کارکنم
با من ازدواج کن
خجالت بکش
خیلی پیتی
سلام قصد توهین ندارم ولی اون باید یه احمق باشه که عاشق شما بشه ولی بعدش بی توجهی کنه بهتون اگه مبینی که دیگه دوست نداره و بچه نداری ازش طلاق بگیر چون این عشق یک طرف ست
سلام وقتتون بخیر
من یه جوان 25ساله همش تو خودمم دوست ندارم با کسی صبحت کنم وانگیز به زندگی ندارم همش ناامیدم استرس اضطراب شدید دارم کم اشتها کم خوابی زود از کوره درمیرم دوست دارم فقط داد بزنم
وقتی خانواده ام میرن بیرون بهم میگن بیا بریم بیرون
من نمیرم فقط دوست دارم تنهای تنها باشم
مشکل قلبی هم دارم وقتی بهش فکر میکنم سر این موضوع میریزم بهم دست به خودکشی هم زدم
نزدیک دوسال زنم طلاق دادم ولی هنوز فکر ذکرم پیش اون تا یادش می افتم میریزم به هم
لطفاً کمکم کنید
سلام وقتتون بخیر
من یه جوان 25ساله همش تو خودمم دوست ندارم با کسی صبحت کنم وانگیز به زندگی ندارم همش ناامیدم استرس اضطراب شدید دارم کم اشتها کم خوابی زود از کوره درمیرم دوست دارم فقط داد بزنم
وقتی خانواده ام میرن بیرون بهم میگن بیا بریم بیرون
من نمیرم فقط دوست دارم تنهای تنها باشم
مشکل قلبی هم دارم وقتی بهش فکر میکنم سر این موضوع میریزم بهم دست به خودکشی هم زدم
نزدیک دوسال زنم طلاق دادم ولی هنوز فکر ذکرم پیش اون تا یادش می افتم میریزم به هم
لطفاً کمکم کنید
احساس غم، پوچی، ناامیدی، تحریکپذیری، خشم، از دست دادن علاقه و لذت، و اختلالات خواب
همه اینارو دارم باید چیکار کنم؟
سلام فاطمه جان.این ها علائم افسردگیه و باید بدونید مثل خیلی از بیماریها افسردگی هم با درمان دارویی صحیح قابل درمانه.پیشنهاد میکنم از مشاورهی آنلاین با روانپزشک درمانکده استفاده کنید و با دادن شرح حال کامل توسط ایشون ویزیت شید.امیدوارم همیشه سلامت باشید.
ازدواج کن
به نظر من روان درمانی و گفتاردرمانی
من از 10 سالگیم تا الان که 17 سالمه همینطوری ام حالمو بده
بامن ازدواج کن
کاش بشه انقدر بتونم به گذشته برگردم که همه این آدما رو از زندگیم حذف کنم
ایکاش برگردم به ۲۰ سالگی.اون موقع کوهی از انگیزه بودم
سلام روزا تنهام یعنی دو ماه سه ماه میشه از خونه بیرون نرفتم شوهرم شبا دیر میاد من چند روز میشع دلم خیلی گرفته نمیدونم واسه چی همش دلم میخاد گریه کنم و میکنم مثلا دیوانه ها شدم اصلا حتی حوصله حرف زدنم ندارم احساس میکنم هچکسو ندارم هچکس منو دوس ندارع.ابنا علائم افسردگیه آیا؟
بله علایم افسردگی است
سلام منم مثل شماها
سلام من الان بیش از۲۰ساله افسردگی دارم وبه دکترمراجعه نکردم آیا بادارو مشکل من حل میشه
سلام مدت زیادیه ک احساس پوچی میکنم هیچ انگیزه ای ندارم خوابم بهم ریختس مثلا توی 24 ساعت 4 ساعت بیشتر خوابم نمیبره اونم کابوس میبینم خانواده بهم فشار میارن سریع گریم میگیره مدام عصبی و استرس دارم یهو دست چپم یا گاهی پای راستم ب شدت میلرزه نمیدونم چیکار کنم ب کوچیکترین موضوعی انقد فکر میکنم و خود خوری میکنم ک سر درد میگیرم نمیدونم چیکارکنم خستم باها ب خودکشی فکر کردم توروخدا کمکم کنین
مقل من شبا رو با گریه میگذرونم
مثل من واقعا
منم
سلام محترم احساس غم اندو و میخاهم همیشه تنها باشم بر جمع دوستا که یکجا شوم دلم تنگ میشه دفتن میخاهم ترک کنم شان و تنها باشم و بعضی وقت خوده سرزنش میکنم ناامیدی زیاد احساس گناهکاری و خوده بی ارزش احساس میکنم شبانه بیدون دلیل خواب نمیره یعنی از همه چیز خسته شدیم هیچی خوشم نمیایه ای افسردهی اس چی اس ای محترم
سلام
من چند روزه که یهو گریم میگیره بی دلیل اصلا حال ندارم دلم نمیخواد حتی راه برم
من کلاس میرم و فوقالعاده عاشق زبان انگلیسی بودم ولی الان از همه چی بدم میاد نمیفهمم کمی احساس گرفتگی تو گلوم میکنم حتی وقتی بغض ندارم ولی هیچ کدوم از نشانه های تیروئید هم ندارم
نمیدونم چمه؟
شت منم مثه توعم:)))
باسلام.بنده چندوقتیه به خاطر سختیها و مشکلات زندگیم.روحیه مواز دست دادم.سریع گریه میکنم.به خاطر حرفی که شاید ارزشی مداشته باشه خودخوری و گریه میکنم.ایا مندچار افسردگی شدم؟
سلام به همه
منم یه چند مدته که دارم رنج و عذاب میکشم از همه چی از دست تمام آدما های دنیا
دارم دیوانه میشم
من یهو گریه می کنم بی خود
واز این طرف توی کشور زندهگی می کنم که اجازه هیچ کاری را ندارم حتی درس
اره من افغانیم
دیگه دلم به این دنیا نیست
سلام خوبی
سلام ب همه
منم مثل شماها
یه یکی دوساله زندگی بهم حال نمیده هیچی دیگه بهم حال نمیده تنهام بهم خوش نمیگذره دیگه جوری شده حال ندارم از حال بدم حرف بزنم هیچ عوارض جسمیم ندارم نه خسته گی نه چیزی فقط جدیدا یه مقدار دیر همه حرفارو میگیرم الان من چمه ؟
چطور حال خودمو خوب کنم ۱۵ سالمه
بعضی وقتا تو تنهاییم گریه میکنم که خالی شم
یه زمان خیلی حرف میزدم بهم میگفتن رادیو اما الان اصلا حال ندارم حرف بزنم به خود کشی فکر نکردم هنو اونقد از زندگی ناامید نشدم.فقط مشکلم اینه که تنهام مکی که یه زمان اندازه موهایه سرم اشناداشتم
چند وقتم هست از جایی که سر صداعه فرار میکنم از جمع دور میشم اصن سرو صدا رو مخمه
نمیدونم چرا باید تو این سن از زندگی سیر بشم
دارم دیونه میشم چیکار کنم
درست میشه ♥️
سلام خسته نباشین
از نظر شما چرا برای افسردگی متوسط ولی طولانی که من دارم حدود بیست سال که هیچ علایم فیزیکی از جمله اختلال خواب و اشتها و اظطراب و کاهش میل جنسی ندارم و فقط افسردگی و بیحالی ،اکثر داروها از جمله فلوکستین و آسنترا و نورتریپتیلین و ال تریپتوفان و حتی ممانتین موقع مصرف روی من فقط روز اول کاملا تاثیر میزاره و بعد دیگه هر چی مصرف کنم و دوزش هم ببرم بالا هیچ تاثیری ندارن حتی در بلند مدت مثلا شش ماه مصرف مداوم.. اگه جواب بدین من مشکلم معلوم بشه لطف بزرگی در حق من کردین
به دکتر مراجعه کنید..باید داروهای دیگه ای امتحان کنید..ببینید کدوم جواب میده..
سلام من ۴۱سالمه خیلی دلم گرفته امروز ب پسرم ک ۶سالش گفتم بیا بریم روی ریل قطار هر دوتامون خودکشی کنیم پسرم اونقدر گریه کرد تا منصرفم کرد اونقدر باهاش حرف زدم ک راضی بشه دوتایی باهم بریم قبول نکرد ولی آخرش خودکشی رو انتخاب میکنم
ببخشید ولی شما یکم چیز تشریف دارید که این حرف هارو به کودک ۶ سالتون زدید اینطور که میگی شما روانی هستی نه افسرده ،که این خیلی بدتره حیف اون بچه
جناب حس میکنم شما الکی نوشتید چهل و خرده ای سالتونه اینو حتی یه بچه ی 10 سالم میفهمه الان بیشتر بچه های این دوره زمونه که رو مینیویسن ک. اصلا فرض کنیم شما 41 سالتونه یعنی اینقدر بی عقلید که بچه دار شدید که هیچ به بچه ی 6 ساله هم میگید بیا خودکشی کنیم؟ اصلا اون بچه میفهمه معنی خودکشی رو ؟
حدود یه ساله دوست دارم بمیرم ۱۶ سالمه احساس میکنم برا هیچ کسی مهم نیستم برادر دوقولوم هی میخواد منو جلو خانواده ضایع کنه انگار برا هیچ کی مهم نیستم حمیشه و بیست چهاری به مرگ و خود کوشی فکر میکنم هس میکنم بمیرم پدر ماردم و برادرم خیلی خشهال میشن پدرم هر جوری شده به من گیر میده هیچ کدوم از تعضای خانواده بهم اعتماد نداره از بچگی به من اعتماد نداشتن خسته شدم فقط دوست دارم بمیرم
من 13 سالمه مثل تو هستم با این فرق که پدرم مرده و مادرم بهم گیر میده منم دوست دارم بمیرم ولی از درد کشیدن وحشت دارم هم دوست ارم بمیرم هم دوست دارم زنده بمونم از خودمم بدم میاد افسردگی شدید دارم و دوساله که اینجوریم
دقیقا مثل
من
سلام منم مثل شما بودم تا سن بیست و یک سالگی بعدش خوب شدم یعنی بعد از سربازی پدر نداشتم و مادر و برادرام خیلی گیر میدادن به من تو هم مطمعن باش خوب میشی تا یه مدت فقط به درس و باشگاه تمرکز کن تا این مرحله بگذره ♥️
سلام من همیشه بدن درد دارم
سلام خوبید جناب دکتر شما هرچی ک صفحه بالا نوشتید رو من علاعمشو دارم من ۲۱ سالمه اما درصد فراموشیم بالاس ب هیچی علاقه ندارم جز دنبال راه و چاه برای مردن و مرگ تلاش میکنم تجربه داشتم قبلا خودکشی ولی ن اینجوری وقتی اعصابم خورد میشه کنترل از دستم در میرع زورم دو برابر میشه و پام میلرزع احساس وحشی بودن بم درس میده تو خانواده ای هم بزرگ شدم ک همیشه دعوا و بحث بوده چطور بفهمم الان الزایمر دارم یان کمکم کنین لطفا مچکرم
سلام من مدتی است که احساس نامیدی دارم و گلویم خفه میشود احساس میکنم که قلبم چیزی فشار میدهید بعضی از عضلات بدن پرش میکند وسوسه هم دارم چه کار کنم تا ازین مرض نجات پیدا کنم
سلام دوست عزیز.این علائم شبیه به یکی از اختلالات اضطرابیه که کاملا درمان پذیره به شرطی که به روانپزشک مراجعه کنید.میتونید از مشاورهی آنلاین با روانپزشک درمانکده استفاده کنید تا علاوه بر تشخیص دقیق بیماری در درمان هم کمکتون کنن.امیدوارم همیشه سلامت باشید.
سردرد دارم حوصله ام س میره
بنیدید
سلام من قند خون دارم ناراحتی ک میکشم قندم میره بالا حال ندارم حوصله ندارم غذا نمیخورم
ب نظرشان باید چیکارکنم
سلام من یک دخترم خانوادم بهم اهمیت نمیدن مشکلمو نمیپرسن چیگار کنم
سلام رها جان.گاهی صحبت با یک مشاور میتونه بسیار کمک کننده باشه.پیشنهاد میکنم از مشاورهی آنلاین با روانشناس درمانکده استفاده کنی و تمام مشکلاتت رو باهاشون مطرح کنی قطعا کمکت خواهند کرد.امیدوارم همیشه سلامت باشی.
سلام من ۲۰ سالمه کلا نمیدونم همش غمگینم شاید واسه اینه کسی رو نداشتم تایادم میاد پدر مادر نداشتم الانم اینجوریم که خیلی زود ناراحت میشم وخیلی زود هم باکسی دوست میشم ناراحتم زود عصبانی میشم کسی ی حرفی بزنه زود بهم بر میخوره بعد ک یکم اروم بشم میگم چرا کسی هست مثل من باشه یا این جوری از این کارام متنفرم از خودم بدم میاد
سلام منم اینجوریم
دلیلش رو با کلی تحقیق بدست آوردم
روحیت ضعیفه و قبل از هرکاری باید اول روحیت رو بهبود ببخشی
بخوای حساب کنی همش دست خودته ولی خب باید راهکار هایی رو پیش ببری تا اون عادت گندت که باعث افسردگیت شده کم کم از بین بره
سعی کن راحت با کسی دوست نشی، انتخاب دوست معیار داره اینطور که معلومه پس شما موقع دوست شدن زود احساساتی میشید که این خوب نیست و وابستگی میاره و ازبین بردن وابستگی کار سختیه.
دوم اینکه زودرنج هستی، البته بهت حق میدم که گستاخی دیگران باعث ناراحتی و عصبی بودنت میشه ولی باید تو اون موقع جلوش بایستی تا دچار مشکلات متعدد روحی نشی.
منم مثل شما هستم و دارم باهاش مبارزه میکنم
افسردگی یعنی اینکه خودت رو آدم حساب نکنی و مرگ پرست باشی. و کمتر از این دنیا لذت ببری
بهت توصیه میکنم تو اجتماع نترس، روابط اجتماعی خیلی تاثیر به بهبود افسردگی میکنه، سعی کن با آدم های عاقل دوست بشی و ارتباط پیدا کنی با افراد ترسو و بی عرضه و بی دسته لاک همنشین نشو که اون ها تو رو مثل خودشون میکنن.
ورزش کن و در حینش لذت ببر اگه نمیبری سعیت رو بکن تا لذت ببری.
از انزوا دور شو که بزرگترین عامل افسردگی، لطفا متکبر و خودخواه نباش این باعث انزوا میشه
منزوی بودن یعنی دوری از اجتماع و این باعث افسردگی میشه و کمتر تو بیرون لذت میبری
بزار ساده تر بگم دنیا واقعی تو بیرون از خونه ات هست.
نه خونه
خونه فقط برای کار های شخصی و پناهگاه و خوابگاه
در حقیقت نعمت خدا هم از بیرون میاد، پس منشا همه چیز از بیرون.
بیرون برو باش.
بالاخره میخوای ۶۰ سال زندگی کنی الکی زندگیت رو کوفت نکن واسه افسردگیت بجنگ، تنبلی رو بزار کنار.
خدانگهدار.
سلام من 18سالمه دست به خود کشی زدم ولی نمیدونم چرا زنده موندم آیا دوباره احتمالش هست که به این نتیجه برسم؟
ببین من نمیدونم الان زنده ای یا نه. ولی اگه یه بار دیگه اینکار رو کنی بدون که بعدش قراره ۱۰۰۰ برابر افسردگی بیاد سراغت باور نمیکنی برو بزن آخرت خودکشی کنندگان.
سلام دخترم۲۳سالمه ازدواج کردم و درحال طلاق گرفتنم ۳ساله خیلی سختی کشیدم و روزا وقتمو با خانواده مبگزرونم ولی شبا همیشه گریه میکنم و حال روحیم داغونه میشه لطفا کمکم کنین
به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کن
دو ماهه از هر چیزی عصبی میشم و اصلا غذا نمیخورم همیشه خانوادم میگفتن خیلی حرف میزنم ولی دیگه اصلا حرف نمیزنم اصلا حوصله هیچی ندارم بغض میکنم ولی خیلی سعی میکنم گریه نکنم همش منتظر یه لحظه ام که اتفاقی بیفته بمیرم بخاطر آبرو خانوادم دست له خودکشی میزنم ولی اوایل خاستم خودمو دار بزنم یا قرص بخورم
منم اینجور بودم ولی سم خوردم نمی دونم چرا زنده موندم
سلام من تازه دارم میرم توی ۱۲ سالگی و همیشه وقتی تنهام گریه میکنم من دیگه هیج دوستی ندارم که باهاش دردودل کنم احساس میکنم یه آدم بی ارزشم از خودم بدم میاد دوست دارم همیشه گریه کنم هیچ وقت به چیزی که میخوام نمیرسم همیشه همه تحقیرم میکنن دوست دارم بمیرم میخوام خودمو بکشم از این همه فشاری که رومه خسته شدم دیگه نمیتونم چیزی رو تحمل کنم هیچکس دوسم نداره دارم خفه میشم و ۹۹درصد علائم بالا رو دارم و کسی نمیدونه همه فک میکنن من شادم ولی دارم میمیرم بخاطر این همه فشاری که رونه الانم با آهنگام زنده ام
خوشبختانه شما افسرده نیستی فقط تنهایی
من۱۲ سالمه و کل این علائم رو دارم یهویی میخندم وقتی تنهام گریه میکنم همه فک میکنن زندگی من خیلی خوبه و دارم حال میکنم ولی برعکس دارم خفه میشم میخوام بمیرم دیگه خسته شدم از این همه فشار اینقدر گریه کردم که دیگه اشکی برام نمونده میخوام بمیرم
سلام من ۲۷سالم هست دوسال پیش رفتم دکتر اعصاب تاوقتی دارو مصرف میکردم خوب بودم همین که دارو دکتر قطع کرد بعد چند ماه دوباره همه چیز برگشت
آیا بازهم به دکتر مراجعه کنم
فقط خستم از اینکه وجود دارم
منم
منم
داغونم خیلی داغونم قبلا پیش، مردم تظاهر به شادی میکردم ولی گاهی نمیتونم دیگه نمیتونم تظاهر به شادی کنم سر درد های شدید دارم یا کلا بی خوابم یا کل روزا رو میخوابم شدید حالت تهدع دارم غذا اینا نمیخورم خوردنیم زیاد میخورم سیر نمیشم
سلام من ی دوستی دارم که این دو هفته هست اینجوریه بعد بی دلیل میخنده بعد میزنه زیر گریه
باسلام،من الان ۱۸ساله هستم و چند سالی هست بااین مشکل دست و پنجه نرم میکنم نه کاری دارم نه فعالیتی کلا از خانواده و دوستان و فامیلام متنفرم هیچ حسی برام نمونده همه ی عالم و آدم فهمیدن که من چه مشکلی دارم هر کس از کنارم رد میشه یا کنارم هست هی میگه تو کارت چیه و ازین حرف ها کلا این افسردگی زندگیمو نابود کرده هر روز از روز دیگه مشکلاتم زیاد تر میشه همش از بابام منت اینو میخورم اونو میخورم همش منو تحقیر وکوچیکم میکنه به خاطر مشکلات یه دفعه کم مونده بود برم زندان چون یه کار تقریبا خلاف انجام داده بودم هم آبروم رفت و هم اعتبار چند سالم. توی هیچ مراسمی نه تو عروسی نه تو عزاداری شرکت نمیکنم چون یه جورایی فوبیای شلوغی بهم دست میده امیدوارم هرکسی این مشکلو داره حال دلش خوب بشه حتی برای دشمنم آرزو نمیکنم که این اتفاق برای بیفته
سلام
من ۱۵ سالمه خیلی احساس خستگی و پوچی میکنم همش به مرگ فکر میکنم
خونوادم که چیزی میگن دوست دارم گوشامو ببندم و چیزی نشنوم پدرم سر کوچکترین خطای من عصبانی میشه و داد میزنه
حس میکنم برا کسی مهم نیستم
شبا بغض میگیرتم و بعضی وقتا گریه میکنم خیلی از شبا اصلا خوابم نمیبره
خیلی چیزایی که قبلاً برام لذتبخش بود و دوست داشتم انجامشون بدم الان هیچ حسی نسبتشون ندارم
همیشه از جمع ها دور میشم
حس میکنم اصلا هدفی ندارم
همیشه داخل گوشی میگردم با اینکه نه کاری دارم و نه چیزی حتی با کسی هم چت نمیکنم ولی چون اصلا حوصله ی هیچ کاری رو ندارم گوشیمو میگیرم
همش دوست دارم از این دنیا برم
کلا از همه چیز و همه کس خسته شدم
سلام و وقت بخیر
من ۳۰ سال سن دارم و مجرد هستم
حدود ۱ سالی هست که زندگی کردن واسم واقعا بیهوده شده.از تو جمع بودن فراری شدم
مدام احساس پوچی میکنم.به شدت برای انجام امور روزانه دچار ضعف شدم.بی انگیزه و خالی از اراده شدم و متاسفانه در منزل والدینم با این که حال و روز منو میبینن،کاملا نسبت بهم بی تفاوت هستند تا جایی که گاهی اوقات برعکس واکنش هایی از خودشون بروز میدن که منو بیشتر خشمگین و سرخورده تر میکنن
خیلی ممنون میشم مختصر راهنمایی بفرمایید
سلام من ۱۴ سالمه دارم میرم تو ۱۵ سال واینکه چند سال پیش عموم از دنیا رفت و من از اون موقع تحت فشارم بعضی وقت ها دلم میگیره میریزم تو خودم و وقتی تحت به خودکشی فکر میکنم ولی میترسم …….
سلام دوست عزیز.دست و پنجه نرم کردن با این مشکلات و فشارها در سنین نوجوانی کار سختیه و گاهی برای این که از پسشون بر بیایم و به زندگی عادی برگردیم باید از کمک یک مشاور استفاده کنیم.پیشنهاد میکنم از مشاورهی آنلاین با روانشناس درمانکده استفاده کنی تا بتونی همهی مشکلاتت رو به طور کامل براش توضیح بدی.مطمئن باش که نتیجهی خوبی میگیری.امیدوارم همیشه سلامت باشی.
فرزانه
استرس درد قفسه سیته سردی سینه تهوع سردرد بی خابی صربان بالا
من ۱۶ سالمه خیلی احساس سردرگمی و کیچیک و احساس خفگی و حالت گریه به سراغم میاد و یک چند وقته شب ها خوابم نمیبره
نسبت به سنت این طبیعی هستش مواظب خودت باش دنبال دارو و مواد والکل کشیده نشی .چون تو سن رویا پردازی هستی و هر چند وقت یکبار میاد سراغت . قشنگی های زندگیت رو ببین مثلا فقط وجود خانوادت
حس میکنم ادمی که افسرده س صبرش بلاخره ی روزی تموم میشه و میبره از همه چیز و همه کسه اطرافش…
سلام من ۱۴ ساله هستنم
من همیشه ساعت ۶ صبح می خوابم
و ساعت های ۱۲ بیدار میشم
احساس میکنم یه بی ارزش به درد نخور هستم معلومه گه هستم حتی مامان و بابام چند بار بهم گفتن
من از زندگیم لذت نمیبرم مامانم بهم میگه کاش می مردی راحت میشدم هیچگس ت خونه باهام خوب رفتار نمیکنه
همیشه بابام منو کتک میزنه ت اتاق زندونیم میکنه
نمبزاره حتی بیرون هم برم مامانم هم از یه طرف بهم فشار میاره
کارم شده گریه
همش داد میزم زود عصبانی میشم
از همه متنفرم حتی از خودم
من حتی به خود کشی هم فکر کردم بارها قرص خودم ولی تعصیری نداشت
اصلا نمیخام زنده بمونم
من خیلی غذا میخورم ولی چاق نمیشم هرچی میخورم چیزی نمیشه فقط لاغر میشم
خوب برو پیش روانشناس وگر نه خیلی بد تر میشی از روی تجربه میگم ها ؛ آخرش جایی میرسی روانشناس هم نمیتونه مشکل تو حل کنه ؛ خودم دو ساله این مشکلاتو دارم پس برو پیش از اینکه پشیمون بشی
سلام منم ۳۶ ساله و مجردم از هیچ چیزی لذت نمیبرم همه چی بی معنیه خودم میدونم افسرده شدم ولی جالب اینه هیچ تلاشی واسه بهتر شدن حالم نمیکنم . نمیدونم مشکل از منه یا از شرایط جامعه س ولی هر چی که هست چیز کوفتیه . تازه همه فکر میکنن خیلی عاقلم از بیرون مردم حسرت منو میخورن از داخل منم دارم خودمو میخورم
ایشالا هیچ کس اسیر این بیماری نشه
متاسفانه تو مملکت ما همه افسرده هستن چون هیچ اتفاق خوب و راضی کننده ای نمیفته همه اخبار بد همش گرونی همش بدبختی
چه فقیرش چه غنیش چه تحصیل کرده چه بی سوادش زندگی نمیکنن
من هیچی برام مهم نیست حتی چند بار تصمیم خودکشی کردم نه کسی برام مهمه نه من برا کسی مهمم
شبا همش تو فکرم بعد مرگم دنیا چه شکلی میشه؟
ممکنه زیباتر شه؟
بعضی شبا گریه میکنم تا ساعت دو شب بعد وست گریه کردن خوابم می بره
راستی 12 سالمه
بمیرم برای هم وطن هاماز ۱۲ ساله بگیر تا ۴۰ ساله همه افسردن
سلام من ۱۳ سالمه هیچی واسم مهم نیست هیج کس به یه جا یه خیره میشم میبینم ۲ ساعت گذشته با اهنگام زندگی میکنم گریه میکنم تا ۴ صبح ولی خیلی اضافیم به هرکی اعتماد کردم اخرشدسو استفاده کرد نمدونم ولی دیگ هیچ کس واسم ارزشی نداره ولی بهتون یه نصحیت میکنم به هیج کس اعتماد نکنين و هرکاری که خودتون دوست دارین انجام بدین
سلام من مدتیه که احساس افسردگی میکنم احساس پوچی بی هدفی بی ارزشی از تمام کارهایی که میکردم لذت نمیبرم زندگی برام بی معنا شده احساس میکنم خانواده دوستم ندارن خوابم بسیار زیاد شده تو رو خدا کمکم کنید هیچ دوست و هم صحبتی ندارم اجتماع گریز شدم خجالتی احساس میکنم خودمو اصلا دوست ندارم موفقیتی بدست نمیارم خواهشن یه راه حلی برام پیشنهاد بدید ازین بم بست راحت بشم
سلام ،میای دوست بشیم؟
من افسردگی دارم آیا خوب ميشم
سلام،من،همش،دوست،دارم،تنها،تو،خونه،بشینم،وحوسلهی،بیرون،رفتن،رو،ندارم،ایا،افسرده،شدم
تا الان فکر میکردم فقط من حال روحی روانیم خوب نیست
منم تمام این شرایط رو دارم سن من هم ۳۲ساله مجردم هیچ دلخوشی به زندگی ندارم بارها خودکشی زده به سرم واقعا حالم بده نمیدونم چکار کنم ،به کی پناه ببرم من بیشتر از ده ساله اینجوریم
لعنتی خیلی بده من برای شما دعا میکنم شما هم برای من دعا کن
سلام من دارم خفه میشم
سلام..
بچه هایی که این علایم رو دارید، لطفا بخاطر خودتونم که شده به خودکشی فکر نکنید(((: به جای این فکرا برید پیش یه روانشناس، مطمئنا میتونه کمکتون کنه. بهتون قول میدم حالتون خیلی بهتر میشه بعد از یمدت. من خودم افسردگی شدید داشتم و رفتم و الان حالم خوبه. چون هم حرفاش روم اثر داشت هم اینکه تونستم حرف بزنم و افکار مریضمو بریزم بیرون و توی خودم جمعشون نکنم.
بالاخره هم از اون افکار دراومدم. این مشکلات قرار نیست همیشه بمونن.یروز به اون چیزی که میخواستید میرسید و از زنده بودنتون خوشحالید. پس به گذشته فکر نکنید و با امید برید جلو.
موفق باشید…
خعلیی نیاز داشتم
من ۱۲ ساله ام من تا یه مدت همه چی رو تو خودم میریختم ولی الان دیگه نمیتونم همه چی رو به دوستم میگم خودمو خالی میکنم و همیشه هم موقعه آیی دارم بر میگردم سر کلاس زنگ خورده با چشمای گریون وارد کلاس میشم و نمیتونم کلا رو درسام تمرکز کنم
سلام،پیش چه روانشناسی رفتین
من همه ی علائمی که بالا نوشتینو دارم:) هر 12 موردو:)
سلام خانوادم منو خیلی تحت فصار میزارن تو اتاقم منو راحت نمیزارن و من گوشه گیر شدم الکی لبخند میزنم ولی خب …..
شاید مسخره باشه ولی من بیشتر از ۷۰ درصد علائم بالا رو دارم ولی طبق تفکرات خانوادم: فقط دیوونه ها میرن پیش روانشناس
من به یه دکتر روانشناس بشدت نیاز دارم
به حرفشون گوش نده، خانواده ها همیشه همینطورین. وقتی داری اذیت میشی باید بری پیش یه روانشناس تا کمکت کنه، پس برو و آسیب نزن به خودت…
لطفاً با حرفت دیگران رو بدبخت تر از الانشون نکن!!!
سلام من خیلی وقت هست که اعصابم ضعیف شده اصلا حوصله ندارم خیلی پرخاشگر شدم از بچه دار شدن پشیمون شدم چند بار به خودکشی فکر کردم اصلا حوصله بچه رو ندارم
بخاطر این چیزای جزئی که نمیشه خودکشی کرد الکی. فکرنکن بهش
سلام.من ۴ماه پیش برا یه مشگلی جزیی رفتم دکتر اما حالا مدام توفکرم و میترسم از ایندش اصلا از فکرم بیرون نمیره با خودم مدا م فکر مردن میکنم بعضی وقت ها خوبم .اما بیرون که میرم گشتی میزنم بهترم اما از درون ناراحتم .
روزای خوب میان و همه ی اینا یادت میره. فقط منتظر اون روز باش. اون روز خیلی دیر نیست، وقتی این چیزارو بذاری کنار و به هدفت فکرکنی میاد. میتونی از یه روانشناس هم کمک بگیری…
بهش فکرنکن فقط، بهت قول میدم یروز همه ی این سختی ها تموم میشن (:
سلام من یه چن وقتی هست که احساس افسردگی دارم و خیلی به مرگ وخودکشی فکر میکنم و اصلا تمرکز ندارم و خیلی خسته ام و بعضی وقتا خوایم نمیره و بعضی وقتا پدر خوابی میکنم خیلی هم گریه میکنم دیگه نمیدونم باید چیکار کنم
سلام محیا جان.این احساسات ممکنه برای هر کسی پیش بیاد اما مهم اینه که رهاش نکنی و مثل همین الان دنبال راه حل براش باشی و از کمک متخصص استفاده کنی.مطمئن باش بعد از مراجعه و درمان حالت خیلی تغییر میکنه .میتونی به صورت حضوری نوبت متخصص روانپزشک بگیری یا از مشاورهی آنلاین با روانپزشک استفاده کنی.امیدوارم همیشه سلامت باشی.
مسلما هیچی به اندازه کمک گرفتن از یه روانشناس برای بهتر کردن علائم افسردگی موثر نیست . ولی در کنار روانشناس میتونیم از مطالعه کردن هم استفاده کنیم به نظرمن هیچ چیزی به اندازه مطالعه به ادم ارامش نمیده .یه بار لیستی از کتاب ها که برای درمان افسردگی مفید هستن همیشه تو اینترنت و سایت هایی مثل فوربز و دانشگاه کسب و کار و… هستش که میتونیم از اون استفاده کنیم
سلام من ترس از مردن دارم
همیشه سرم گیجه
احساس زلزله دارم
از بلا رفتن فشارم میترسم
میشه به من بگید نشانه چیه
من تمام اینچیزا رو داشتم ولی با اینکه ۱۱ سالمه حتی بعضی وقتا بی دلیل گریم میگیره من همیشه ادمی بودم ک خیلی زود میخندیدم ولی الان ن خیلی فرق کردم و زیاد عصبانی میشم و یه چند باری دستمو با گیره کاغذ چون چیزی دم دستم نبودو دلم نمیخاست از اتاق بیام بیرون دستمو زخم کردم فکر میکردم ک چرا من هستم مگ ب چ دردی میخورم و چند باری داشتم به خودکشی نزدیک میشدمو خودکشی میکردم اما یوهو ب خودم اومدمو اون کارو نکردم نمی دونم چرا از اول اینکارو نکردم تا ترس مرگ نیاد سراغم
اینا یسریش مال اثرات بلوغ و نوجوونیه، تموم میشن یروز. فقط باید منتظرش بمونی
خدا کنه مار نوجوینه باشه خدا کنه
پس فک کنم من اوضام خیلی خرابه:/ همه این علائمو رو به شدت دارم ۳ سالی هم هست اینطوری عم. خیلی سعی کردم خودمو یجوری نجات بدم ولی نمیشه…خانوادم ۹۰ درصد دلیل افسردگیمن و بعضی وقتا حس میکنم الانه که از دستشون خودکشی کنم. چند بار خواستم خودکشی کنم ولی نشد:)
حتی نمیتونم الکی هم لبخند بزنم
خیلی تحت فشارم.. من از مامانم میترسم…وحشتناک ترین ادم تو زندگیمه.. واقا حالم از زندگیم و خودم به هم میخوره و ۳ ساله دارم زجر میکشم. دلم میخواد برم یه جایی که از خونمون خیلی دور باشه و دیگه هیچکسو نبینم. خیلی وقتا شک دارم که دلم مرگو میخواد یا نه ولی اگه قراره بهم یکم آرامش بده امیدوارم زود تر بمیرم> خیلی بده که فقط ۱۳ سالت باشه و این همه بلا سرت بیاد=))
سلام میشه خواهش کنم شماره تلفنت بدی به من
نه شاید با مرگ هم تموم نشه چیزی. مطمئن باش یروز اون اتفاقی که همیشه میخواستی
برات رقم میخوره. به روزای خوبی که تو جوونیت قراره بسازی فکرکن. اگرم میبینی خیلی داری اذیت میشی برو پیش یه روانشناس
زمان همه چیو درست میکنه …
سلام بیا باهم دوست بشیم و بهم دیگه کمک کنیم حالمون خوب بشه
منم همه این علائم دارم و حتی یه نفر درک نمیکنه نمیفهمه و کمکی هم از کسی نگرفتم
دارم به این فکر میکنم که من کیم؟من چیم؟علت به وجود اومدنم چی بود؟
اصن چرا من باید وجود داشته باشم؟
که چی خب
من که آخرش قراره بمیرم
پس چرا از اول به وجود اومدم؟
اولاش به مرگ فکر نمیکردم
ولی حالا دارم به اون لحظه ای که سبک میشم و از بدنم جدا شدم فکر میکنم..
امیدوارم اون روز دورنباشه
مرگ چیزی رو عوض نمیکنه. تو مگه میدونی که اون دنیا قراره چه اتفاقی برات بیوفته؟ همیشه آدمای سست به خودکشی فکر میکنن. پس تو نکن
من دوسال از مدتی که از افسردگی نجات پیدا کردم میگذره اما انگار دوباره دارم میوفتم تو دامش
سلام من تقریبا همه موارد بالا رو دارم
در کل آدمی هستم که تو جمع با همه شوخی میکردم ولی حس خاصی نداشتم
ولی دوروز تنها باشم بدم میاد از همه چی
الان 2هفتس رفیق صمیمیم ازم دوره باهاش حرف نزدم کلا دنیارو پوچ میبنم
ااشتهام خیلی بد شده
خوابم اصن به ریختس
همش تو توهمم
حس خودکشی ندارم ولی فکر میکنم میمیرم
تنها که باشم میخوام از راه دور همچیو حرکت بدم تا به خودم میام اصن نمیفهمم چکار کردم
توهم شدید میزنم. بعضی از کارایی که قراره بشه رو زودتر میبینم خدایی تو عذابم
خودم هنگ میکنم
منی که چاقو رو فشار دادم زخم کرد ولی نبرید چی بگم . دلم میخواست میتونستم دلداریتون بدم
منو خندوندی
منم ۲ بار با این روش خودم رو بکشم آخر سر با تیغه ی تراش زخم کردم با چاقو عمیق ترش کردم. ولی نکردم. یه بارم سعی کردم خودم رو از ارتفاع پرت کنم اما لحظه ای می خواستم خودم رو بندازم فهمیدم این روش مورد علاقه ام نیست.
من هم خیلی زود اصبانی میشوم من حسنا 10سالم ولی از 4سالگی مامانم رفت دانشگاه بعضی از موقع ها منو میبرد
چهار روزه نخوابیدم اصلا حالم خوب نیست
همش ساخت ذهنه کسایی که افسردگی میگیرن قدرت ذهنیشون میادپایین توهرشرایطی نمیتونن تصمیم درستیوبگیرن همین باعث میشه افسرده باش البته توکشورما کسی که افسرده نباش بایدبهش مدال طلاداد
سلام من چند وقت بی اعصاف شدم براکوچکترین چیزبهم میریزم تاحتی از نفس کشیدن اطرافیانم رنج میبرم حوصله هیچ کسو هیچی رو ندارم ودلم میخواد همیشه گریه کنم بی خوابی خیلی زیادی دارم از این کارام خیلی بدم میاد توروخداکمکم کنید
برو پیش روانشناس خب
من اکثر علاعمشو داشتم تازگی ها فکر مرگ اومده سراغم خیلی حالم بده کمکم کنین توراخدا ۰
برو پیش روانشناس حتما کمکت میکنه، فقط به خودکشی فکرنکن، این ینی جا زدن.
سلام من جدیدا یه سوز ناراحتی توی وجودم دارم که قبلاً نداشتم و چون مردم اینو غرورم نمیذاره به زبون بیارم که ناراحتم و همیشه این ناراحتی رو پنهان می کردم اما الان تبدیل شده به یک مشکل خیلی خیلی بزرگ، اون مشکل افراط در تفریحه، من شاید از صبح که از خواب بیدار میشیم یه ریز بازی کنم تا شب و شبم دیر بخوابم و به مدرسه و کارای مهم نرسم، من به روانشناس مراجعه کردم و گفتم این موضوع رو و اونم گفت باید زمان بندی بزاری برا بازیت و منم دارم سعی می کنم زمان بندی بزارم اما این ناراحتیه اگه نباشه قطعا من نیازی به بازی کردن ندارم من از درون ناراحتم و دنبال عوامل بیرونم که منو سر حال بیاره در صورتی که من فقط باید از درون خوشحال باشم، روانشناس بهم گفتش که یه تفریحی پیدا کن که سر حالت بیاره که هم دو ساعت برای من کافی باشه هم به بقیه کارام برسم ولی دارم میگیم این ناراحتیه اگه برطرف نشه، من خدای لذت رو هم که پیدا بکنم خزش می کنم، آیا نیازه قرص افسردگی مصرف بشه؟
سلام . من همه این علائمو دارم مثلا هیچ میلی به انجام فعالیت ها ندارم اختلال خواب دارم. به شدت بد غذا هستم و به خودکشی هم فکر کردم.
الان ۱ماهه به مرگ و لحد وقبر فکر میکنم تمام ۱۲ مورد افسردگی را دارم اشتهابسیار کم روزی ۲ قاشق برنج و تو این ۱ ماه ۲۰ کیلو وزن کم کردم و میدانم راه درمانم به دست مرگ حل خواهد شد
اول عشق خدا بعد عشق اهلبیت داشته باش بعد دکتر هم برو
. من همه این علائمو دارم مثلا هیچ میلی به انجام فعالیت ها ندارم اختلال خواب دارم. به شدت بد غذا هستم و به خودکشی هم فکر کردم.
وخیلی چیز های دیگه
سلام من 13 سالمه،حس نمیکنم افسردگی داشته باشم اما…نمیدونم چمه و حال هیچ کاری رو ندارم و با اینکه تا کلاس ششم بچه ی درسخون و مثبتی بودم اما الان که کلاس هشتمم اصلا حال درس خوندن ندارم فقط میخورم و میخوابم و به اینکه الان چند سال گذشته،هیچکاری نکردم،هدفی ندارم و خیلی از این چیزا فکر نمیکنم یعنی برام مهم نیس انگار تو زمان گم شدم،مثلا قبلا تولدم که میشد یا یه مناسبت مثل شب یلدا و عید نوروز،همیشه از یه ماه دو ماه قبلش ذوق داشتم و وقتی هم که اون روز میشد خیلی خوشحال بودم اما الان از قبل کارای اون روزو میکنم اما برام جالب نیس انگار فقط مثل روزای دیگه زود میگذره.خودم وقتی به دوستای دبستانم فکر میکنم میبینم وقتی دوست صمیمیم حالش خوب نبود و همش به خودکشی فکر میکرد باهاش حرف میزدم و آخرشم اون تونست به زندگی عادیش برگرده اما نمیدونم خودم چه مشکلی دارم که بخوام حلش کنم.بعضی وقتا فکر میکنم به خاطر نوجوانیمه یا شایدم به خاطر اینکه تک فرزندم یا شاید هم به خاطر اینکه قبلا مامان و بابام حواسشون بهم بود اما الان چند سال بود که مامانم به خاطر مامان بزرگ مریضم خونه نمیومد و آخرشم وقتی فوت شدن همش پرخوری میکنه و به من و بابام توجهی نمیکنه و وقتی ازش در مورد یه چیزی نظر میخوایم توجه نمیکنه شایدم به خاطر اینه که تنبلم یا اعتماد به نفس ندارم و شاید های زیاد دیگه اما نمیدونم به خاطر کدومشونه حتی ممکنه به خاطر همشون باشه که من اینجوری شدم و خودم و زندگیمو گم کردم،واقعا نمیدونم…
ببخشید اگه پرحرفی کردم اگه کسی میدونه مشکل از کجاس لطفا بگه ممنون
مشکل اینه که زیادی به چیزای جزئی فکرمیکنی. یکم ک بگذره همه اینا یادت میره و برمیگردی به زندگیت. فقط فرصت بده
همه چیز به افکار خودت بستگی داره. تنها مشکل تمام مردم جهان افکارشونه همین.
تو اگه روی افکارت کار کنی به صورت خودکار اعتماد به نفست هم بالا میره و اگه این اتفاق بیوفته تو دیگه هیچ مشکلی در زندگی نخواهی داشت
شاید حرفام برات گیج کننده باشه ولی مطمعن باش اگه افکارت رو اصلاح کنی به همه چیز میرسی
ببین بهت چی میگم خوب گوش کن اگه فردا از خواب بیدار شدی حتما حتمااا برای خودت یه هدف بزرگ تعیین کن به این فک نکن که اگه هدفم بزرگ باشه نمیرسم. بخواه همیشه هم بزرگ بخواه آدمی که هدف نداشته باشه یعنی اصلا زنده نیست.
اگه خواستی میتونم بیشتر کمکت کنم.
شبیه منی ۱۱ سالمه. تست افسردگی دادم ۵۸ شدم.
الابذکرالله تطمین قلوب بایادخداقلبها آرام میگیرد
این ایه بدرد خودت میخوره من کلی مشکلات دارم از داخل پوچم ایه به چه دردم میخوره
آره با این همه مشکل و سنگینی و افسردگی نمیشه این حرف رو درک کرد.ولی بعد از درمان افسردگی یاد خدا و دوستی مثل خدا داشتن میتونه شدیدا به ما کمک کنه و کاری کنه عمرا به افسردگی هم فکر نکنیم!چه بسا راه حل افسردگی هم هست!
شما یک فرد با ارزش و قابل احترام هستید و من خودم این رو امتحان کردم که به یاد خدا بودن و نماز خوندن چقدر تو رفع افسردگی موثره من خودم اصلا نماز نمیخوندم و حتی اعتقادی هم بهش نداشتم ولی به توصیه یکی از مشاورین قدر سعی کردم مخصوصا نمازهای صبح رو بخونم دعا کنم با خدا بعد نماز کلی درد دل میکردم قرآن میخوندم تا اینکه در عرض ۱ ماه کاملا خوب شدم یه انرژی شگفت انگیزی داشتم و اصلا دیگه احساس پوچی نمیکردم و دلیل عمده اینکه حتی بیشتر افراد از سر احساس پوچی خودکشی میکنن اینه که به یاد خدا نیستن چون ما روح و جانمون هم به تغذیه نیاز داره و این هم فقط با یاد خدا ، قرآن خوندن، کتاب خوندن رفع میشه من ازتمامی افرادی کا این کامنت رو میخونن خواهش میکنم این یه کار ساده رو انجام بدین بهتون قول شرف میدم که تمام مشکلات زندگیتون براتون سهل میشه و بعد مدتی رفع میشن خودم امتحان کردم که میگم
من ۱ماهه همش به مرگ و قبر و لحد فکر میکنم اشتها بسیار کم شده روزی ۲ قاشق برنج وتا الان از ۹۵ کیلو به ۷۵ رسیدم فکر نمیکنم درمانی وجود داره جز مرگ
وجود داره. اگه تلاش کنی برای خودت، برای خانوادت، برای آیندت. مرگ درمان نیست، مرگ فرار کردن از چیزاییه که داری. به اطرافیانت فکرکن که چقدر با این کار میتونی بهشون ضربه وارد کنی، اصلا به خودت(: پیش روانشناس هم برو
سلام چن وقت حس افسردگی دارم
تو دعوا با شوهرم نمیتونم از خودم دفاع کنم شوهرم حرف حررف حررف میزنه منم سکوت
بعد خود خوری میکنم دلم میخاد داد بزنم همه چیز بشکونم برم بیرون یا جایی ک تنها باشم
یه بچه یکساله دارم قبلا این نبودم ک بگم افسردگی بعد زایمان
همش خونه ام جایی نمیرم اهل تی وی نیستم تو خونه تنها ن تی وی روشن میکنم ن موسیقی میزارم
یه گوشه میشینم در دیوار نگا میکنم
بعد دعوا شوهرم میخواب من خوابم نمیبره راه میرم دور خونه خسته میشم دراز میکشم هجوم افکار میریزه سرم پا میشم راه میرم اصلا نمیدونم چه کنم دستشویی رفتنم بعد دعوا هر ۵دقیقه میشه تا ۶/۷ صب بیدارم
سلام من چند وقتی هست ک حس میکنم میخام بمیرم ینی خیلی به مرگ فک میکنم حس میکنم الکی دارم زندگی میکنم از مرگ میترسم این تفکراتی ک اومده سمتم داره روانیم میکنه نمیدونم چیکارکنم واقعا؟
سلام حتما دکتر برین
هراس دارین با دوتا دارو تو چند ماه اکی میشین
اول اینکه افکارتو بذار کنار و به خودت و آیندت فکرکن، بعدم از یه روانشناس کمک بگیر حتماااا.کتاب خوندنم میتونه آرومت کنه
پر خوابی سردرد افسردگی شدید فکر هایه منفی گرایی وخود کشی
سلام من شغل آزاد دارم وبرای کار باید از خانواده ام دور باشم و همین که میخوام برم شهر دیگه برای کارکردن دلم میگیره جوری که نمیتونم برم اگر به سختی هم برم اونجا به قدری قلبم و روحم گرفته است که فک میکنم اگه یه روز دیگه بمونم سکته میکنم ولی اگر با چند همشهری باشم اینجوری نمیشم و اصلا نمیتونم تنها یه شهر دیگه کارکنم و مجبور هم هستم شهر دیگه برم چون شهر ما کار نیس و باید بریم تهران برای کار . من چکار کنم که خوب بشم برای همین دلگیر بودنم از همه چی عقب افتادم و اوضام خوب نیس از نظر مالی .راهنمایی کنین ممنون میشم
شما به نظر من کاملا طبیعی هستین
همه ما همینطوریم شرایطو لذت بخش باید کنی
سلام یه مشکل دارم احساس ضعف دارم احساس میکنم دست و پایم بی حال است استرس زیاد دارم گیج هستم دودله هستم تمرکز ندارم به ذهنم گوش میکنم اصلا احساس ندارم ناراحت هستم
کاش از افسردگی و حس پوچی و بی احساس بودن به اطراف میتونستم فرار کنم…
الهی هیچ کسی دچارافسردگی نشه بخداسخته من خودم افسردگی دارم ۸سال اه بسه والا کاش آدم بمیره راحت شه
سلام عارف عزیز. افسردگی مثل خیلی از بیماریها، درمان داره و مرگ چاره این بیماری نیست. افراد زیادی مثل شما هستند که به دلیل افسردگی، افکار منفی به ذهنشون خطور میکنه اما وقتی درمان رو شروع میکنن، این افکار کمرنگتر میشن و جای خودشون رو به افکار مثبت میدن. با وجود اینکه مدت زمان زیادی هست که با افسردگی زندگی میکنی، هنوز هم برای شروع درمان دیر نیست. مشاوره آنلاین روانشناسی سایت درمانکده سریعترین راهی هست که تو رو به بهترین متخصص روانشناس تهران وصل میکنه. همچنین میتونی به صورت آنلاین از متخصص روانشناس برای ملاقات حضوری نوبت بگیری. امیدوار هستم سلامتی و حال خوب رو به دست بیاری.
شما چطوری هسین علایمتون
من زندگی برام پوچ و بی معنی شده ، هیچی برام مهم نیس
اشتهامو از دست دادم ، درصورتی ک قبلا خیلی خوش اشتها بودم
نسبت ب همه چیز بی احساسم
من بیشتر این علایم رو دارم و ۱۲ سالمه من از بچگی تا الان خیلی زجر کشیدم و ازیت شدم دیروز میخواستم خود کشی کنم واقعا دلم نمیخواد زنده باشم و زجر بکشم همشون بجز یکیشون رو دارم من هر روز دارم ازیت میشم چکار کنم ؟
خود کشی مسخره بازیه ، هر وقت خواستی خودکشی کنی برو کار کن حتی با پول کم و بمیر که حداقل چهارتا به فکرت بیوفتن بگن دمش گرم
باورتون میشه من الان ده ساله دچار افسردگی هستم الان جوری شدم که از بیرون رفتن تنها میترسم از مسافرت رفتن میترسم در حدی که اضطراب بهم دست میده دستام یخ میبندد تپش قلب میگیرم در حد مرگ دیگه هیچی برام خوب نیست البته چرا توضیح بدم خودتون که بهتر میدونین کسی هم درک نمیکنه هیچکس
چرا نمیری دکتر؟
خوب میشین انقدر تلقین نکنید ی کم ورزش پیاده روی کار کنید تفریح کنید با دوستای خوب بگردین تو گذشته نباشین وامروز زندگی کنید وبرای افسردگی هرروز دعا کنید که شاد سرحال وبدون استرس باشین دمتون گرم امین
زوق ندارم خش نیستم همیشه غمگینم احساس خوبی. ندارم هیچی نمیخورم جلو چشم سیاه شبا بیدارم روزا میخابم
سلام
من ی چند مدت ی اتفاقاتی ناجور برام افتاد . کلا دچار افسردگی شدم حالم خوب نیست
هرکس از راه میرسه بهم تیکه میندازه و چشم هاشون سمت منه خسته شدم و ب همین دلیل از زندگیم ناامید شدم
سلام بهار جان، وقت شما بخیر.
بعضی از اتفاقاتی که در زندگی ما رخ میده خارج از کنترل ماست و ممکنه باعث بیماریهایی مثل افسردگی بشه. خوشبختانه افسردگی یک بیماری شناخته شده هست و روشهای مختلفی برای درمان افسردگی وجود داره. روح و روان انسان گاهی مثل جسم دچار بیماری میشه و باید برای درمانش اقدامات لازم انجام بشه. برای جلوگیری از پیشروی افسردگی بهتر هست هرچه سریعتر تحت نظر یک متخصص روانشناس قرار بگیری. میتونی از مشاوره آنلاین روانشناسی درمانکده استفاده کنی یا با گرفتن نوبت به صورت حضوری به #دکتر_روانشناس مراجعه کنی. مطمئن باش بعد از درمان، حالت بهتر میشه و شادی و نشاط به زندگیت برمیگرده.
سلامت و برقرار باشید.
سلام من دارم وارد۲۲سالگی میشم اینکه میگن افسردگی چند ماهه پس چرا من چند سال افسردگی دارم خب نمیشم تا حالا چندبار دست ب خودکشی زدم ی بارم رفتم کما ولی دست بردار نیس ک نیس با کوچیک ترین حرکتی یا حرفی از اقام بهم میریزم چکار کنم خسته شدم حتی دیگه امید ب زندگی ندارم فک میکنم نو این دنیا فقط من بدبختم
سلام، منم مریض بودم پیش دکتر روانشناس رفتم گفتن افسردگی شدید دارم تقریبا 15 سال افسردگی شدید داشتم از نشانه های افسردگی من؛ تشنج سردرد های شدید که با قرص خوب نمیشد ریزش مو، شکمم باد میکرد، همیشه به خودکشی فکر میکردم وقتی میخوابیدم یماه یماه بلند نمیشدم و چندماه میرفتم تو کما به هر روانشانسی که رفتم فقط یه حرفو تکرار میکردن میگفتن یماه دیگر خوب میشی اخرش به یه جای رفتم که ولی دکتر نبود ولی از دکترا زیاد میدانست اگه دروغ نگم در عرض ده دقیقه خوب ام کرد یه معجزه نیست؟؟؟ منی که 15 سال از افسردگی شدید رنج میبردم الان کاملا عالیم
افرادی که این علائم را دارند
بدن انسان مثل سکه دو تومانی قرمز یا کوبد باشد
در داخل مغزتان احساس خالی بودن یا سنگینی کنید
موقع خوابیدن خوابی رو ببینید که فردا ان روز به واقعیت بپیوندید یا خواب پریشان
ترس از پخت و پز
همیشه خسته باشید و موقعی که نشسته اید بروید ازحال بروید و عضلات دست و پا بگیرد
و چشم خودتان رو نتوانید باز کنید
در گوشتان صدای را بشنوید مثل صدای کسی
سردرد ها 24 ساعته باشن
و دارو ها جواب ندهند شکم باد کن و هرچی مثل اشیا ها یا خودتان صبح کنید که افراد دیگر به شما بگویند دیوانه
ادم به حالت جنون دراید و راهی تیمارستان کنند
درد بدن از جای به جای دیگر منتقل شود
و یا از گلویتان چیزی پایین نرود یا به هرچیزی ناسزا بگید و یا زخم ها و عفونتهای که با دارو خوب نشود
و یا توهم بزنید که قسمتای از بدنتان رو بریده یا اتش بزنید که با دکتر رفتن و دعا نویس حل نشود این افسردگی نیست یک مریض دیگر است که فقط یک نفر تو ایران هست که خوب میکند بدون دارو
ادرس دکترتون رو میشه بگید
میشه بپرسم کجا رفتی که خوب شدی
سلام دوست عزیز، وقت بخیر.
افسردگی ممکنه چند ماه یا چند سال طول بکشه. در صورتی که فرد از ماههای اول درمان رو شروع کنه، به زودی سلامتی خودش رو به دست میاره اما اگر اقدامی برای درمان انجام نشه، سالیان زیادی طول میکشه. با توجه به اینکه برای خودکشی هم اقدام کردی، حتما باید با یک متخصص روانشناس صحبت کنی. مشاوره آنلاین روانشناسی درمانکده، این امکان رو فراهم کرده تا بتونی از هرکجا که هستی، به بهترین متخصصهای روانشناسی ایران دسترسی داشته باشی. بعد از شروع درمان، دیدگاهت به زندگی تغییر میکنه و ذهنت به افکار منفی اجازه ورود نمیده. با توجه به اینکه در اوایل جوانی هستی و باید برای زندگی و آینده خود تصمیمات مهمی بگیری، درمان کردن افسردگیت اهمیت زیادی داره. تو اولین قدم رو براشتی و مشکلت رو اینجا با ما در میون گذاشتی. این یعنی تو قدرت و توانایی این رو داری که قدمهای بعدی رو هم برداری تا سلامتیت رو به دست بیاری و حس خوب و شادی رو به زندگیت وارد کنی.
امیدوارم موفق و تندرست باشی.
سلام ببخشید من یه صدای درون دارم ک خیلی اذیتم میکنه با همچیزم مخالفت میکنه کاری میکنه ب خودم حتی تصمیماتم قلبمم شک کنم
چیکار کنم خسته ام کرده کاری میکنه دلم میخواد خودم بکشم مغزم در بیارم
من همه علائم افسردگی دارم اینم مال افسردگیه؟
دعا نویس چیه
بیین منم ی دور این دوره رو گذراندم و میدونم خیلییی سخته و طاقت فرسا جوری که هرشب گریه میکردم
سعی کن با ی آدم قابل اعتماد و عاقل حرف بزنی و اینکه اصلا با مغزت (خودت )نجنگ چون بدترش میکنه فعلا بزار هرکاری هرچی میخواد بگه تا بهتر شی
فکر نکنم علایم افسردگی هم باشه
از خداهم کمک بخواه:)
سلام مریم جان، وقت شما بخیر.
همه افراد نداهای درونی در ذهنشون دارند که این نداها گاهی امیدوارکننده و گاهی مجازات کننده و تحقیرکننده هستند. صدای ذهن گاهی اوقات به ما کمک میده تا به هدفمون برسیم و گاهی حتی ممکنه سد راه موفقیت ما بشه. این یعنی نداهای درونی میتونن عزت نفس و آینده ما رو تحت تاثیر خودشون قرار بدن. با توجه به اینکه صداهای ذهن شما، انرژی منفی بهتون منتقل میکنن و به خودکشی فکر میکنید، حتما باید با یک دکتر روانشناس صحبت کنید. درمانکده این امکان رو فراهم کرده تا شما بتونید، از پزشک مورد نظرتون در شهرهای تهران، اصفهان، مشهد و شیراز به صورت اینترنتی نوبت بگیرید. البته اگر ساکن سایر شهرها هستید یا به مشاوره غیرحضوری علاقه دارید، میتونید از مشاوره آنلاین روانشناسی استفاده کنید.
امیدوارم سلامت و شاد باشی.
سلام کیه بهم بگو من ۱ سال هس که افسردگی دارم دارم میمیرم دیگه اصلا طاقت ندارم دیگه میخوام خودمو بکشم یعنی اینقدر خسته شدم
عزيزدلم
شما بهترينيد خودتون خبر نداريد
تنها شخصي كه ميتونه بِه شما كمك كنه خودتون هستيد فقط خودتون
اگر بِه داشته هاي با ارزش تون كه خودتون اشاره كرديد
دو تا فرزند نازنين تون همين الان بلند ميشيد و با انرژي و نشاط اونها رو در آغوش ميگيريد و خداي مهربون رو شكر ميكنيد
شايد چند روزي زمان نياز داشته باشيد
اما خيلي زود شما موفق و پيروز ميشد
بر تمام افكار و ذهن بيهوده و پوچ
من بِه شما قول ميدم خيلي زود حتي باورتون نشه كه
دستتون رو بديد بِه من و از همين الان شروع كنيد بهترين مادر دنيااااااا
گند به بزنن به همه چی هیچی درست نمیشه خودتم نمیتونی درستش کنی تو این شرایط چیکار میتونی بکنی؟
چیکار میتونستب بکنی که نکردی هر روز از دیروز عصبی تر حوصله خودمم ندارم دیگه
یجوری شده اگه هرچی رپ که میخوامم به دست بیارم با همه چی خوب باشه بازم حالم خوب نیست نمیدونم چمه اصلا
عزيزدلم
تنها شخصي كه ميتونه بِه شما كمك كنه خودتون هستيد
تمام اونچه كه در ذهنتون آزارتون ميده روي كاغذ بنويسيد اونرو در سطل زباله بيندازيد
بِه وجود خودتون و دو تا فرزند نازنينتون فكر كنيد
بارها و بارها با خودتون تكرار كنيد
بگيد من ميتونم
من شخصي هستم مثل شما اما با خوندن دستنوشته تون متوجه شدم چقدر ديوانه ام كه اجازه دادم افكارم من رو تسخير كنند
تا خوبهاي زندگي و لحظات شاد رو از من بگيرند
دستتون رو بديد بِه من تا باهم شروع كنم تمام زيبايي هاي دنيارو
شما بهترينيد خودتون خبر نداريد كه
افسردگی بامعده چه رابطه ای دارد
سلام من یه مدته خیلی افسردگی شدیدگرفتم به طوری که همش دارم گریه میکنم همش یه گوشه درازکشیدم وبه خودم فکرمیکنم به یادروزای خوبی که داشتم میافتم حالم بدترمیشه واشک امونم روبریده.همش فکروخیال های چسبنده.همش میگم ماکجاهستیم چراغذامیخوریم چرامیخوابیم چراشب میشه صبح میشه دنیاچجوربه وجوداومده ماکجای دنیاهستیم و….هزارتاسوال هاازاین قبیل که ذهن وفکرمنوبه بازی گرفته وداره دیوونه ام میکنم مشاورمیگه اینانشخوارذهنی هست وبایدبری پیش مشاورولی هزینه هاش خیلی زیاده برای من دعاکنین من دوتابچه دارم بچه هام گناه دارن ازصبح تاشب بایدیک مادرساکت وافسرده ببیندکه مثل یک مرده گوشه اتاق خوابیده میترسم بچه هام هم مریض بشن ومثل خودم بشن.برام دعاکنین خدابه بچه هام رحم کنه
سلام عزیزم امیدوارم همه ی مریض ها شفا پیدا کنن توام شفا بیای بعدشم افسردگی چیز بدی نیست غصه نخور خوب میشی به یک شرط که اول به یک روان شناس مراجعه کنی تادرمان بشی من خودمم داشتم ولی بامراجع به دکتر خوب میشی
نصف بیشتر افسردگی من از کارها و حرفای یه نفره لبخندی هم بزنم میزنه ذوقم
خواهرم با مصرف قرص های مفیدی مثل سرترالین و تری فلوئوپرازین از این مشکل نجات پیدا خواهی کرد وخیلی هم آسان هست و بعدا می فهمی زندگی چقد لذت بخش هست
سلام خسته نباشید مادر من حس درد داره ودلتنگی داره درحالی که مشکلی تو زندگیامون نداریم چندسال درگیر مثلا میگه کی خلاص میشم از این درد میپرسی درد داری میگه نه حسشو دارم یا تمش قلب دارم حوصله پخت و پز نداره الان دکتر گفته افسرده ست ولی داروها زیاد کمکش نمیکنه یا میگه تنگار روی بازوهام آب جوش ریختن از این حرفا بعضی موقع از کلافگی گریه میکنه البته کم
سلام عزیزم من هم قبلا این مشکل رو داشتم ، در مورد وجود خدا و همه چیز پرسش داشتم در حدی که داشتم دیوونه میشدم اما الان به جواب خیلی منطقی برای خیلی از پرسشام دست پیدا کردم اگر دوست دارین به آیدی من در نی نی سایت ( یاس ۴۴ ) پیام بدین جوابتون رو حتما خواهم داد عزیزم❤
سلام محیای عزیز افسردگی میتونه تمامی ابعاد زندگی رو تحت تاثیر خودش قرار بده و در صورتی که تحت درمان قرار نگیرید، باعث اذیت شدن خودت و اطرافیانت میشه. با توجه به اینکه مادر هستی و نقش مهمی در تربیت و رشد فرزندانت داری، باید درمان افسردگیت رو هرچه سریعتر آغاز کنی. شاید برداشتن اولین قدمها برای شروع درمان کمی برات سخت باشه اما قطعا از پس این کار برمیای. افسردگی یک بیماری شایع هست و روشهای زیادی برای درمانش وجود داره. بهت توصیه میکنم با یک دکتر روانشناس صحبت کنی یا از مشاوره آنلاین روانشناسی درمانکده استفاده کنی. هزینه کردن برای مشاوره برای به دست آوردن سلامتیت قطعا ارزش داره اما اگر پرداخت هزینه برات مشکل هست، میتونی مقالات افسردگی رو مطالعه کنی. این مقالات بهت کمک میکنن درباره مشکلت اطلاعات بیشتری کسب کنی. امیدوار هستم سلامتیت رو به زودی به دست بیاری و بتونی محیطی شاد برای رشد فرزندانت فراهم کنی.
سلام از ۱۲مورد من تقریبا ۱۲تاشو داشتم البته۱۱رو هم جدیدن پیدا کردم چی کار باید بکنم ممنون میشم راهنمایی کنید
امممم..میگماگر بیشتر از چند سال علائم رو دلشته باشی و با دکترو قرص خوب نشی چارش چیه؟
سلام خسته نباشید من یک ماه میشه همش فکر میکنم میمیرم نمیدونم چرا و خیلی افسرده شد ام از اون ۱۲ دلیل ۸ تاشو داشتم و به نظرتان باید چیکار کنم همش افسرده انگار یه چیزی کمه
من عین ۱۲تاشو دارم و دارم همینو زندگی میکنم ببینم اخرش چی میشه فعلا که خیلی داغونم کرده منی که وسواس تمیزی داشتم اصلا واسم تمیزی مهم نیست و..
یه ایران افسرده هست فقط کم و زیاد داریم .
سلام ببخشید لطفن کمک کنید من تا ۱۴سالگی خیلی خب بودم و زندگی قشنگ میدیدم حتا هیچ پولی نداشتم ولی بازم خوشحال بودم الان پولم دارم خوشحالم نمیکنه لباس های من خیلی ساده هست ن بگم پول ندارم بخرم ولی خشم نمیاد نمیدانم چرا همیشه نا مرتبم خیلی دوست دارم مثل همه باشم انگار فقط من اینجوریم بعد توشیرنی پزی کار میکردم اونجام میخابیدم تنهایی بعد قلیانم میکشم خیلی. زیاد ولی هیچ ربطی ب قلیان نداره بعد احساس ناراحتی میکنم همیشه چیز قشنگی هرچیم میخرم هیچ خوشحالی ندارم بعد مخام برم کارحصله ندارم ومیترسم تاقتم نمیاره هنوز که نرفتم احساس غمگینی میکنم خیلی روزا میخابم شبا خابم نمیبره هرکاری میکنم تا روز قلیان میکشم روزم میخابم تا شب این زندگیه حاضرم. بمیرم چ گناهی کردیم آخه ن الاقه ب مهمونی دارم حتا اگرم مهمونی میاد میرم تو اتاق روم نمیشه عروسی هیچی خشم نمیاد برم لباسم بده خشم نمیاد مرتب باشم آخه چرا چمه مشکل من چیه آقای دکتر روزی ۲بسته کدوین ۳۲۰میخورم قلیانم زیاد میکشم ممنون میشم کمک کنید خواهش میکنم
این حالت ها طبیعیه عزیزم چند ماه طول می کشه به حالت عادی برگردی
سعی کن محیطت رو عوض کنی تا زیاد یاد کادربزرگت نیفتی
یا سرتو گرم کاری کن تا فکرت مشغول باشه
راهکار افسردگی اول اینه که یه هدف برای خودت انتخاب کن و براش تلاش کن
دومین اینه که کنار تلاش برای هدفت تفریحاتی که دوس داری انجام بده از فیلم گرفتن تا غذا خوردن و آهنگ کوش دادن گرفته تا بیرون رفتن و…
همش پول میخواد عزیزجان، چیزی که نداریم که باعث افسردگی مون شده. منم اگر پول داشتم کلی هدف های شدنی داشتم و این همه تو این جوونی غم و غصه نداشتم.
سلام شبتون بخیر امروزوارد۲۱مهرشدیم منم وارد۲۸سالگی اما شوق وذوق ندارم که روز تولدمه من حقیقتش نزدیک ۳سال زانوی چپم انحراف داشت عمل کردم بعدازیکماه متوجه شدم زانوی من کامل خم نمیشه هرچقدر فیزیوتراپی رفتمم فایده نداشت میخواستم عمل کنم پلاتینم دربیارم تست کرونام بدون علائم مثبت شد خانوادم اطرافیانم گفتن قسمت بوده عمل نکنی بعدشم عمل کنی که چی بشه تودیگه پات کامل خمنمیشه مفصلش خشک شده چارزانونمیتونم بشینم رودوتازانوم نمیتونم بشینم ازپله آروم آروم میام پایین من دقیقا ارسالی که عمل کردم هرشب کارم شد گریه فحش دادن به خودم هرشب هرشب کارم گریس کابوس اتاق عمل میبینم یامیبینم توخواب پام خوب شده ولی بیدارمیشم میبینم همونجوری گریه میکنم من جایی نمیرم زیاد توخونه موندم خجالت میکشم موذب میشم نگاه مردم آزارم میده حالم از شادی کردن بهم میخوره دلم میخواد برم یه جای خلوت وتاریک هیچ کسی نباشه فقط فقط خودم باشم چندبارم خواستم بکشم خودمو هرشبم ازخداخواستم بخوابم دیگه بیدارنشم اما نشده دنیابرای من تموم شده
به نظرم اگر این مساله برات آنقدر مهمه دنبال دکتر خوب بگرد و هر قدر لازمه هزینه کن و دلتو بزن به دریا برو دوباره عمل کن
به هر حال یا خوب میشی یا نمیشی
بهتر از اینه که هر روز هزار بار بمیری و زنده بشی
ریسک کن
توکل بر خدا کن
آن شالله که بهترین ها برات اتفاق بیفته
همه علائم رو دارم احساس میکنن بیخودم هیچی برام مهم نیست نزدیک به ۶ ماهه اینجوری شدم بیشتر از ۵ بار اقدام به خودکشی کردم ولی جواب نداد هرروز کارم شده دنبال راهی برای تموم کردن زندگیم همه جوره فکر رو خیال به مغزم میاد ولی نمیتونم انجامش بدم از خودم و زندگیم و خانوادم و بقیه متنفرم
از چاله به چاه افتاده هست اینکارت
با یه دکتر استخوان خوب مشورت کن و خودت درمان کن چرا خودکشی فقط مرگه که چاره نداره
سلام من ۱۸ سالمه تا کلاس نهم درس خونم نامزد کردم دیگه نخوندم ۱۸ ماه نامزد بودم ۳ ماه هم بود ک ازدواج کرده بودم ب مشکل خوردیم دارم طلاق میگیرم
الان بعد تا سال وقفه تحصیلی رفتم مدرسه ثبتنام کردم تازه دوهفته هس ک میرم بعد از ظهر ها ک میام خونه دلم میگیره میخوام هیچ کس خونه نباشه فقط گریه کنم تو مدرسه هم دل درد استرس میگیرم
بنظرم اصلاناامیدنشو بهترکه اول کارطلاق گرفتی.بچه دارمبشدی بدتررربود اون بچه هم بدبخت میشد
من ۲۵ سالمه ، از وقتی خودمو شناختم پدرم مادرمو کتک میزد همیشه دعوا بود منم با ناراحتی و فقر بزرگ شدم تا اینکه رفتم سربازی ۲ ماه بعد ۲تا خودکشی با اسلحه دیدم اولی سرباز بود رفیقم بود دومی درجه دار بود خلاصه مغزم درگیر بود شروع کردم ب مصرف مواد مخدر تا حالم خوب بشه سربازیم تموم شد حالا من موندم و یه آدم افسرده معتاد ک با کمک دوستام مواد ترک کردم اما هنوز فکر و خیال گذشته و نا امیدی نسبت ب زندگی آینده با این درآمد کم و مخارج بالا کمرم خم کرده توی اوج جوانی احساس پیری میکنم خیلی فکر خودکشی میکنم اما مادر اون سرباز دم در پادگان یادم میوفته پشیمان میشم خلاصه از ما گذشت و حسرت یه زندگی شاد با آرامش روی دلمون موند …
گذشته ات دست خودت نبود
ولی آینده دست خودته
هر چیزی رو که همین الان دلت میخواد داشته باشی روبرای خودت رویا و آرزو کن و برای رسیدن بهش تلاش کن
قطعا بهش میرسی
سلام خوبی من افسردگی شدیدی دارم وسواس فکری شدیدی اذیت میشم توراخداراهکاری نشان بدین
سلام من 37 سال زندگی کردم و همیشه توو استرس و ناراحتی و شکست بودم کاملا افسرده هستم لطفا کمکم کنید
حتما حتما برو باشگاه ثبت نام کن
ورزش رزمی مثل کاراته یا بوکس خیلی کمکت می کنه
و کارهایی که بهت لذت میده مثل تماشای فیلم و غذایی که دوس داری و…انجام بده تا روحیه ات شاد بشه
هانیبه نظره من سعی کن تو اینه لبخند بزنی اینکه افسرده ایی و هیچی خوشحالت نمیکنه رو نادیده بگیر تظاهر کن حالت خوبه نمیگم به همه چی بی اهمیت شو ولی سعی کن علاقتو پیدا کنی و بری دنبالش و اینکه وسواس فکری رو فقطبا نوشتن میشه حل کردن چیزایی که اذیتت میکنن رو بنویس روی کاغذ یا اصن با موسیقیو کتاب خودتو سرگرم کن
من افسرده گی دارم .پارها به پزشک مراجعه کرده وموقتا خوب میشوم وبعداز مدتی این بیماری شروع میشود واغلب آروغ میکنم آیا افسردگی بامعده رابطه دارد؟
تو ذهنم هر روز هرثانیه وصیت مینویسم واسه تک تک عزیزام و تو ذهنم توی یه جای ثابت خودمو دار میزنم و تو تصوراتم بعد دار زدن خودم میمیرم و حتی عزیزام ک ناراحتن و ری اکشنا و گریه هاشونو میبینم گهگداری میخندم ک مردم و گهگداری گریه میکنم که عزیزانم دارن گریه میکنن
تو رو خدا این جوری صحبت نکن خدا دوست داشته،بهت فرصت زندگی داده ،مطمعنم تواناییهای زیادی داری که کسی نداره به خودت امیدوار باش دستت رو بزار رو زانوت و بلند شو و از نو خودت رو بساز.تو میتونی در آینده یک پدر یا یک مادر خیلی خوب و مهربونی برای بچه هات باشی.
سلام من علاقه خاصی ب استاد خود پیدا کردم اون دختر یعنی من افسردم میخوا م بدانم منم دخترم مثل خواهر خود دوستش دارم ک هچ از فکرم بیرون منمشه
من18سالمه و فکر کنم الان نزدیک دوساله نشده یه شب ناراحت نباشم ن خانواده درست حسابی ن رفیقی ن کسی واقعا خیلی به ادم فشار میاد نمیدونمچیکار کنم
واسه خودت دوست خوب پیدا کن
یه دوست شاد تا جای همه این کمبود ها رو برات پر کنه
من دوازده سالمه و افسردگی ب شدت شدید داشتم ک معلمم فهمید و رفت ب خونوادم گفت و اونجا فهمیدن ک من افسردگی دارم.بیشتر اوقات یا غذا نمیخورم یا ک خیلی میخورم،و بیشتر اوقات یا نمیخوابم یا خیلی میخوابم،خیلی خیلی هم فکر خودکشی ت سرمه نمیفهمم چکا کنم داره دهنم سرویس میشه:(
عزیزم تنها چیزی که می تونم بهت بگم هنوز اول نوجوانی هستی
می تونی هدف های بزرگ برای خودت داشته باشی و برای رسیدن بهشون تلاش کنی
ورزش کنی
تفریح کنی
به چه دلیل افسرده ای
از زندگیت لذت ببر
از هر چی که لذت ببری همون کارو انجام بده
ببین چقدر زندگی کردن بهت کیف میده
من مامان بزرگم فوت کرده و هنوز چهلمش هم نشده حس میکنم از اون موقع افسرده شدم چون همش گریه میکنم و اهنگ غمگین گوش میدم غذا نمیخورم از دوستام و خانواده ام دوری میکنم من یه دختر شلوغ بودم همیشه واسه ایندم نقشه میکشیدم که درسمو خوب میخونم بورسیه میگیرم میرم بهترین دانشگاه های خارج از کشور ولی الان اصلا هیچ انگیزهای ندارم من خیلییی وابسته مامان بزرگم بودم
ولی الان از اون موقع مث یه مرده متحرک شدم
سلام من هم فکر می کنم مبتلا به افسرده گی شدم علایمم مانند زیاد خوابیدن بعضی وقت ها زیاد خوردن درد قفس سینه ناراحت بودن بی انرژی احساس خواب الود دارم اگر مبتلا به این مرض استم لطفا کمکوم کنید تا این رو در مان کنم
وقتی قفس سینه ت درد میگیره انگار درونت درد میگیره ممکنه ضربان قلب داشته باشی مه خودم ضربان قلب دارم وقتی استرس و ناراحتم سینه م خیلی درد میگیره و اینکه رفتم دکتر گفت بخاطر استرس و ناراحتی ضربان قلب گرفتی
سلام من یک خانم ۳۲ ساله هستم ی دختر ۸ ساله دارمواز نظر مالی هم ضعیف .من خودمو خیلی با بقبه مقایسه میکنم به شدت احساس پوچی دارم خیلی وزن کم کردم و بی اشتها شدم لطفا راهنمایی کنید.
واقعا خیلی سخته وقتی که حتی یدوست نداشته باشی و همه غم هارا تنها سرکنی واقعا دنیا بدردنخورشده هیچیز باعث دلخوشی نیست فقط خانوادم دلیل خوشیم
شما باز خوبه خانوادتو داری من همونم ندارم
من ۲۲ سالمه دارم وارد ۲۳ میشم.
کرونا که شد بد جوری ضربه خوردم.
دراز میکشیدم یه گوشه کنار مبل گریه میکردم همش گریه تصوراتی مثل ضربه عشقی و هزار تا فکر و تصور خراب دیگه …
دانشجو هستم و تا ترم دوم خوب بودم درسم هم بد نبود ترم سوم همه چی خراب شد و دو سال نا امید بودم … میخواستم انصراف بدم چون درس نخونده بودم به خاطر این مشکلات … ولی اجازه ندادن بم. وقتی حضوری شد دوباره خواستم انصراف بدم بازم همون طوری بردنم پیش روانپزشک و روانشاس و نوروفیدبک و قرص و … کمی هم درس میخونم …
ولی چند روز درمیان صبح ها انقد بی انگیزه میشم در کل بی انگیزه هستم کلی فکر خراب بازم به سرم میزنه از خودم و خانوادم دائم نگرانم مشروطی نیارم … کسی راهنمایی میکنه؟
با این همه بدبختی بایدم افسردگی بگیریم من چند ساله افسردگی دارم صبح به صبح انگار دنیا روسرم خراب شده و انگار تویه بیابون تنها موندم خیلی بده هیچ دلخوشی ندارم دعام کنید زودتر بمیرم خستم از این مدل زندگی
سلام من اسمام ۱۸ سالمه و اهل ارومیم. سوالی ندارم اما اومدم با حرفام کمکی کرده باشم❤☺ ی زمانی افسردگی گرفته بودم اما بهتر شدم خداروشکر، ولی اومدم یکم با حرفام کمکتون کنم درسته از زندگی نا امید شدین هزار بار ارزوی مرگو میکنید احساس پوچی میکنید درکتون میکنم ولی هیچوقت امیدتونو از دست ندین نا امید نشین با زمان پیش برین ،زمان کمکتون میکنه ک قشنگیای زندگی سراغتون بیاد حتی بهتر از قبل، زندگی مشکلات داره سختی داره ولی اینجا چیزی ک مهمتره امید شماست ک امیدتونو از دست ندین. آنقدر روی خودتون کار کنید خودتونو محکم قوی کنید ک تو مشکلات سخت هم بتونید وایسید طوری ک ناراحتتون نکنه خونسرد باشین امید چیزیه ک هرکسی نمیتونه داشته باشتش پس اگه تو مشکلات سخت هم شما هنوز امید دارید مطمعن باشین ک ادم بسیار قوی و محکمی هستین ک هرکسی ارزو میکنه ک مثل شما باشه قول میدم ک اگه جا نزنیدو محکم باشین قشنگیای زندگیتونم میرسه از کسایی ک بهتون انرژی منفی میدن حرفای منفی میزنن دوری کنید یا بهشون بگید ک این حرفارو نزنن حتی خودتون از حرفای منفی انرژی منفی دوری کنید از حرفایی ک انرژی منفی میدن نزنید از نظر من کلمات زندن هر حرفی ک میزنی سرت میاد پس همیشه مثبت اندیش باش روحیتو تقویت بده ب اطرافیانت انرژی مثبت بده هر روز صبح پا میشی ب خدت بگو امروز بهترین روزمو شروع میکنم مدیتیشن انجام بده خلا ذهنی برای خدت انجام بده کمکت میکنن خودتو دوس داشته باش اگه تو این جهان هستی پس دلیلی داره زندگیت معنایی داره فقط راه روش زندگی کردنت اشتباهع ک خدا میخاد با بعضی از کارا ک تو بهشون میگی مشکل اگاهت کنه ک روش زندگیتو تغییر بدی❤هرکسی ک اینو میخونه من دوست دارم؛ وقتمو گزاشتم ک بتونم با حرفام کمکی برات کرده باشم و دوس دارم ک راه روش غلط زندگیتو تغییر بدی دوست عزیز❤تو میتونی میدونم ک میتونی نزار ادمای بی ارزش دورو برت ترو ازیت کنن تو ارزشت خیلی زیاده اونان ک بی ارزشن خودشون خبر ندارن هیچوقت نزار ک فک کنن ضعیفی❤نور امیدتو تو دلت روشن کن طوری ک هیچوقت خاموش نشه حتی اگه خاموشم شد مطمعن باش ک ی روزپر نور تر از قبل روشنش میکنی❤
❤️❤️❤️
خوبه تو خانوادت باعث دلخوشین ما اونم نداریم با هرکی میخای درد ودل کنی انگ عصبی بودن میزنن بدتر با اعصاب و روانت بازی میکنن حتی خانواده آدمم به بچشون دل نمیسوزونن
ا سلام من الان پانزده ساله دچارافسردگی شدم وقتی که با بیماری افسردگی آشنا شدم فهمیدم من ازبچگی همین حالوداشتم درهفت سالگی همین حالتی که درسن ۲۰. سالگی شدید و خیلی عذابم کشی الان درسن ۶۳سالگی داروی افسردگی می خورم بخاطرهمین دست به کشیدنه مواده مخدرزدم مدتی زیادی آرام شدم ولی همین موادمرا بیشترازگذاشته افسرده شدم مواد فقط شادی کاذبه ولی روح و روان آدم را بیشترخراب می کنه
من هم احساس میکنم که علائم افسردگی شدید دارم خودم را زیاد خسته احساس میکنم بیشتر می خوابم علاقه به زندگی ندارم از همه بدم میاد می خواهم تنها باشم زیاد فکر میکنم همیشه پریشان هستم هیچ چیز برایم خوش آیند نيست
من احساس میکنم علائم افسردگی شدید دارم ولی نمیدونم چجوری این موضوع رو با خانوادم درمیون بزارم چون اگه براشون مهم بود متوجه میشدن. گاهی فکر میکنم خودکشی بهترین راه
اصلا جای حجالت نیست بگو من افسردگی دارم برو یک داکتر عقلی عصبی
درود بر شما. خانواده نه که براشون مهم نباشه؛ هست ولی خودتون باید بهشون یاداوری کنید این مسایل رو چون به نظر خودشون چیزی در زندگی برای بچه هاشون کم نذاشتن که بچه هاشون بخوان افسردگی داشته باشن. خودشون رو گول میزنن
خیلی راحت باهاشون صحبت کنید
این تجربه ی منه
من احساس میکنم علائم افسردگی شدید دارم اما نمیدونم چجوری این موضوع رو با خانوادم درمیون بزارم چون اگه براشون مهم بودم خودشون متوجه میشدن گاهی فکر میکنم بهترین راه خودکشیه
من احساس میکنم علائم افسردگی شدید دارم اما نمیدونم چجوری با خانوادم درمیون بزارم چون اگه براشون مهم بودم خودشون متوجه میشدن گاهی فکر میکنم بهترین راه خودکشیه
آره بد تر از افسردگی نفهم بودن خانواده آدمه خیلی دردناکه احساس میکنی تو یه گودالی تلاش میکنی بیای بیرون ولی نمی تونی یکی باید از بیرون گودال بهت کمک کنه ولی نه پدر نه مادر هیچ کدوم حتی نمیدونن تو چه شرایط هستی
متاسفانه دگ کسی امید ب زندگی و اینده نداره
من افسردگی شدید دارم.همش اطرافیانم رو ناراحت و عصبی میکنم.حس بدی دارم.ازخودم بدم میاد و ازهمه دوری میکنم میخوام کسی نباشه همش دعوا راه میندازم که ازخودم دورشون کنم ولی بعد همش عذاب وجدان میگیرم و خودمو سرزنش میکنم همش گریه میکنم و به مرگ فکرمیکنم
نه همه چییز به خود انسان برمیگردد.
منم همینطور از قیافه خودم بدم میاد امیدی به آینده ندارم از همه آدمها بدم میاد دوست دارم تنها باشم همش به کسی اعتماد ندارم فکرمیکنن همه میخان ازم سواستفاده کنم الان چند ماهه نمیتونم بخابم وقتی هم میخایم تا صبح کابوس میبینم وبا ضطراب ودلشورهداز خواب می پرم هی وصبحش فکرمیکنن اصلا نخابیدم دلمو نمیخاد دارو مصرف کنم واقعا نمیدونم چیکارکنم
سلام دوست عزیزتنهاشمانیستی الان خیلیا افسرده هستن ولی متاسفانه اطرافیان سرشون به خودشون گرمه واصلا توجه نمیکنن حتی پدرومادرها هم بی مسئولیت شدن من احساس شمارودرک میکنم اگه آدمها خانواده دلسوز ودرست حسابی داشته باشن بازم قوت قلب هستن وای ازاون روزی که اونام ادمهای عوضی باشن
نه عزیزم افسردگی یک بیماری ماورا الطبیعه است و ربطی به دنیای مادی نداره خوردن قرص هم بیشتر اعتیاد میاره و درمان غیر ممکنه فقط باید هر روز اوقات زیادی از زندگی رو به نماز و خواندن قرآن و صدقه دادن بگذرونی غیر از خدا هیچ کس نمیتونه این بیماری وحشتناک رو درمان کنه
من چند ساله اینجوری هستم خیلی عصبی گوشه گیرزودازیه چیزی از کوره در میرم با هیچ کس رفت .آمد نمیکنم فقط نشستم تو خونه و تنها سیگارمیکشم همه بهم میگن خوشگلی خوش هیکلی قدبلندی ولی من فوق عاده از قیافه خودم بدم میاد ازخودم متنفرم فکرمیکنم هیچکسی دوستم نداده لابد من زشتم که هیچکسی باهام دوست نمیشه چندباردست به خودکشی زدم از همه بدم میاد نمیتونم به کسی اعتماد کنم و الان چند ماهه خوابم بدشده اصلا نمیتونم بخابم وقتی هم میخایم با استرس ودلشوره وترس از اینده هی از خواب می پرم و صبح فکرمیکنم اصلا نخابیدم نمیخام دارو بخورم کسی میتونه کمکم کنه
سلام دقیقا منم همینجورم نمیدونم چکارکنم حالم خیلی خرابه
سلام منم چندوقته دچار افسردگی شدید شدم همش احساس میکنم دارم میمیرم درحال مردن هستم خیلی تهوع واستفراغ دارم چیکار باید بکنم خسته شدم از این حال
سلام من همسرم همه علائم داره ولی هرچی بهش میگم افسردگی داری باید بری دکتر گوش نمیکنه زندگی کردن با آدم افسرده خیلی سخته خیلی مراعاتشو میکنم
سلام۲۷سالمه تجربه طلاق دارم عاشق مردی شدم که یه بچه داشت خواهرش صمیمی ترین دوستم بودتاوقتی که باداداشش رابطم شروع شداختلافاتمون زیادشدپشتم فقط بدگفت غیرت شوهرم زیرسوال برداینقدرعاشقش شدم رفتم بعدطلاق زیرسقف ووعده ازدواج که یه روز سرحسادت بحثمون شدوخونه پدرش بودیم سریه چیزمسخره کل خانوادش اظهارنظرکردن گفتم بین خودمون بحث شدت گرفت خواهرش شروع کردومن گفتم اگ توزندگی بلدبودی دوبارطلاق نمیگرفتی فرداش اومدن من ازخونشون بندازن بیرون مقاومت کردم کتک کاری شروع کردن منم زدم حالا میگن من سه نفرزدم وبایدجداشم منم بدون شوهرم نمیتونم چندباراومدم دست به خودکشی بزنم به خودم امیددادم نمیتونم غذابخورم بخوابم باکسی حرف بزنم وابستگیم شدیده شوهرمم گفت نمیتونه ازهم خونش بگذره وبیادبامن زندگی کنه چکارکنم
من بابا بین دستام مرده ازاین روزی دیگه روز خوش ندیدم
سلام روزتون بخیر من مدت یکسال میشه که از حمله پانیک اتک بهبود پیداکده بودم کاملن.ولی چند روزی میشه که اسلن روهیچی تمرز کده نمیتونم.یا فقط رو یچیز زیاد فکمیکنم جوری که اسلن نمیتونم از او فکر بیام بیرون همش احساس میکنم که این هالت برا همیشه بمونه نمیدونم که چیکار کنم دوسالم از کپسول ونلفاکسین ۵۰۰ روزی ۲ تا استفاده کدم.کسی است خاهشانع بگه که چیکار باید بکنم
حس میکنم یا افسرده شدم یا نمیدونم دقیقا چیشده فقط میدونم دیگه هیچی نمیخوام هیچی
فقط یه درد یه مرگ پر درد دوست دارم خودم رو آتیش بزنم و موقعی که دارم میسوزم جیغ بزنم حس میکنم این تنها راه حل واسه آروم شدن
ولی گذشته همیشه میگفتم دوست دارم در آرامش بمیرم حالا فقط هر روز از خدا میخوام مرگم پر درد باشه
و همش حس میکنم که باید خودم رو بسوزنم تا راحت بشم
منم افسرده م
چون درآمد مستقل مثل دوستام ندارم تا ماشین داشته باشم یا بتونم بیشتر برا بچه هام خرج کنم
همه اطراف م درآمد مستقل دارن و همش رو خرج بچه هاسون میکنند ولی من خیلی بی مصرف م
من ۱۲ سالمه احساس میکنم اطرافیانم میمیرند و احساس گناه زیادی میکنم
سلام،من به شدت از خودم بدم میاد و بنظرم هیچ استعدادی ندارم،از ظاهرم بشدت بدم میاد در حدی که باعث شده کم از خونه خارج بشم و دائم یه گوشه بشینم چون بنظرم در دید مردم خیلی زشتم.نمیدونم این حس حدودا ۴ ماه هست همراه منه
خورد و خوراکم دائم در حال نوسانه مثلا یک روز خیلی اشتها دارم همه چی میخورم یک روز هم مثل الان فقط آب میخورم
به آینده امید دارم و کلی برنامه دارم برای خودم و تلاش میکنم
اما اصلا نمیتونم با دیگران ارتباط بگیرم همش میترسم بهم دروغ بگن یا منو نخوان دوست صمیمی ندارم با خانواده هم خیلی ارتباطم کمه چون وقتی باهاشون حرف میزنم بهم اصلا اهمیت نمیدن منم چیزی نمیگم بهشون.
الان هم حدود ۲ ماه هست بشدت خواب آلود شدم اصلا انرژیم بشدت کمه خیلی هم کمرم درد میگیره .کارهام و برنامه هام رو به خوبی پیش میبرم و اختلالی از این لحاظ در زندگیم نیست
دائم هم دوست دارم تنها باشم و به کارهام برسم در تنهایی آرامش میگیرم و یکم هم شاد میشم
لطفا کمکم کنید.نمیدونم مشکلم چیه.افسرده شدم یا مریضم خواهش میکنم بهم پاسخ بدید
سلام من ۳۳ سالمه و دکتر چند روز پیش ها بهم گفت افسردگی دارم به نظرم اشتباه می کنه چون من خواب و خوراکم درسته و ورزش می کنم فقط هیچ دوستی ندارم و خواهر و برادرانم خیلی بی
مهر و محبت هستند مجردم و تنها زندگی می کنم در واقع تنها چیزی هم که اذیتم می کنه همین تنهایی هستش یه علامت دیگه هم که دارم اینه که به نظرم زندگی خیلی طولانیه و این به نظرم غیر منطقی نیست و کاملا درسته و دلیل افسردگی نمی تونه باشه تا کی آدم باید با مشکلات زندگی سر و کله بزنه دوست داشتم که بمیرم ولی تا به حال دست به خودکشی نزدم
آدم وقتی همه اطرافیانش رو از دست میده نمیتونه که خوشحال بشه مث حس پوچی و مردن به آدم دست میده من هرکیو دوس داشتم تو زندگیم یا از من دور شد یا از این دنیا رفت و بعضیا هم به من فهموندن که دنیا جای تو نیست کاش مردن دست خود آدم بود ای کاس
من امروزعصبی شدم همه چیوشکوندم بعدش زدم زیرگریه این علائم افسردگی چیه؟
منم از کوچیکی همش بدبخت بودم تابستان کلاس چهارمم بودم وقتی همه اذیتم میکردن عقرب نیشم زد به کسی نگفتم داشت خونم را فاسدمیکرد خواستم استفراغ کنم دیگه بهشون گفتم چون ازاستفراغ بدم میامد الان هم پشیمون که چرا نذاشتم بمیرم الان راحت بودم هیچ روز خوش ندیدم
تحمل کن صبر کن باهاش مدارا کن تا بتونی بهش بفهمونی که چی ازش میخوای ایشالا خدا هم بهت کمک میکنه
من دیگه خسته شدم خدایا درد بدیه افسردگی دیگه نمیدونم چیکار کنم فقط به فکر مردن هستم ۳۵ سال سن درم الان باید دوران شیرینی رو تجربه میکردم ولی افسوس
دقیقا منم مثل شما هستم ولی دوستان اینو بدونید که خود آدم باید باهاش مبارزه کنه ترس داره ولی نگرانی نیست این یک بیماری ذهنی است
سلام دوستان من خودم از برج ۱ همین جوری شدم چند بار به پزشک اعصاب روان مراجعه کردم اما به نظرم این یک بیماری ذهنی است وخود آدم باید باهاش مبارزه کنه اوایلش خیلی مترسیدم که احساس خفگی میکردم یا دیگه تموم میشیم ولی زیاد نگران نباشید وسعی کنید که در خونه زیاد نشینید یه مدت بیخیال
سلام واقعا افسردگی حس بدیه ۳۵ ساله هستم از برج ۱۲ سال قبل درگیر شدم واقعا مغزم نمیکشه فقط به فکر اینم که چند لحظه دیگه میخوام بميرم واقعا خسته شدم
من ۱۷ سالمه از یه دختر شاد و پر از اشتیاق تبدیل شدم به یه آدم گوشه گیر که حتی دلش نمیخاد با خودش هم صحبت کنه چه برسه به اطرافیانش نه آرزوی مرگ دارم نه میخام زندگی کنم فقط دارم روند عادی زندگیم رو طی میکنم قبلا سر هر قضیه ی کوچیکی اشکم دم مشکم بود ولی الان به درد آور ترین صحنه هاهم لبخند میزنم و رد میشم و هیچی هیچ اهمیتی برام نداره
من از هشت سالگی افسردگی گرفتم ولی چون بچه بودم کسی زیاد اهمیت نمیداد الانم که ۱۴سالم شده افسردگی شدیدی گرفتم ولی به کسی نگفتم چون میدونم کسی نگرانم نیستکاش زودتر همه از دستم خلاص شن و اینکه من کاملا حالم خوبه
سلام من ۲۵ سالم رفیقا منم همین مدلی بودم یروز رفتم جلوی ایینه وایسادم گفتم خب اخرش ک چی چرا اینجوری میکنی باخودت من ما قرار چقدر زندگی کنیم ک نصفشم بخدا حدر اینجور کارا بره انقدر باخودم کلنجار رفتم تا اوکی شدم باید حریف اون حرفای درونتون بشید بهش ثابت کنید ک شما زورتون بیشتر لبخند بر هر درد بی درمانی دواست این همیشه یادتون باش ایشالله همیشه همه شاد باشن
من ۱۳ سالمه و افسردگی شدید دارم و
خوانوادم به افسردگی اعتقاد ندارن و
من هر شب گریه میکنم و آرزو میکنم که بمیرم
من قصدم خودکشی هست و چند بار هم تلاش کردم ولی نشد
سلام منم چند ماهه دوچار افسردگی شدید شدم از موقعی که یک مریضیه معده عجیبی گرفتم قبل از گرفتن مریضی چند هفته بود زیاد ناراحت بودم تا حدی که انگار معده ام مثل توپ قنباد می کرد تا گرفتن مریضی. حالا آنقدر خودم را بی ارزش می دونم که دوست دارم بمیرم حوصله انجام هیچ کاری ندارم و دوست دارم یک کناری بشینم و تنها وفقدر فکر کنم حوصله ندارم که کارم با خانومم به جدایی افتاده چکار کنم
ایمان درمانی،به همراه مراجعه به پزشک، ومصرف دارو و پرهیز از بعضی غذاها، رفتارها،افکار هایی کاهنده، ایمان درمانی توسل به اهل بیت، ذکر همراه با درک معنی و فهم آن،در خلوت وتنهایی مراقبه با خدا در مورد هر گونه مشگل،وکمک خواستن از او، درک مهربانی خدا به اندازه 70 درصد تصاعدی بیشترراز والدین به تک فرزند،درک عشق خدا به تم تک بندهاش به صورت یکطرفه که ما به دلایلی از طرف خود از آن بیخبریم،
سلام
من ۱۷ سالمه و افسردگی شدید دارم مامانم خیلی اذیتم میکنه همش بهم توهین میکنه و الان تقریبا ۲ ساله که خیلی افسردگی شدیدی گرفتم و قصد خود کشیم داشتم و خانوادم خیلی تحت فشار قرارم میدن من پارسال آزمون نتونه دولتی دادم و قبول نشدم و این باعث شد که افسردگیم خیلی خیلی خیلی شدید تر بشه چون من همیشه تو مدرسه رتبه اول میشدم و همه انتظار داشتن که حتما قبول بشم
اما همه اینا به کنار مامانم انقدر اذیتم میکنه و بهم توهین میکنه که دارم دیوونه میشم دیگه هیچ چاره ای تو زندگی برام نمونده بار ها خواستم خودکشی کنم اما خیلی میترسم هر شب از خدا میخوام فردایی نباشه
سلام
کمالگرایی هم از علل افسردگیه، اینکه آزمون دادی و قبول نشدی یک چیز کاملا عادیه درسته همه نمرات و معدلاتت بالاس ولی دلیل نمیشه که هر بار امتحان دادی قبول بشی حتما..
به نظر من برو پیش یه روانپزشک و مشکلتو حل کن تا بیشتر نشده..
منم مثل تو افسردگی شدید داشتم و.. و به شدت کمالگرا بودم و همش انتظار داشتم نمراتم ۲۰ باشن در حالی که بودن ولی اونقد خوندم که توانی نموند برام تا اینکه رفتم روانشناس و روانپزشک و مشکلم حل شد.
بهتره توام بری چون خودکشی راه نجاتت نیس
منی که ۱۳سالمه هم ۱۰تا از علائم افسردگی رو داشتم و میدونم که افسرده شدم یه مدت زیادی میخواستم خودکشی کنم ولی نتونستم
الان هم هر روز دارم آرزوی مرگ میکنم
خانواده ام به افسرده گی اعتقاد ندارن
الان نمیدونم باید چیکار کنم هر شب گریه میکنم و آرزوی مرگ میکنم
منم هیجده سالمه همه علائمو دارم خوانواده منم مثل تو اعتقاد ندارن ولی من میدونم خودشون از من افسرده ترن من به مرگ زیاد فک میکنم ولی قصد خود کشی ندارم ای کاش میتونستم بهت کمک کنم اما خودمم دارم دستو پا میزنم
من هیچ مشکلی تو زندگیم ندارم شوهرم آدم خوبیه اذیتم نمیکنه ولی محبت کردن بلد نیست فکر میکنه همین که میره زحمت میکشه و کار میکنه تا آسایش داشته باشم یعنی دوستم داره و بارها بهش گفتم محبت به زبان باشه ولی متاسفانه هیچ محبتی نمیکنه. و من شبها همش فک میکنم دنیا مسخره ست و زندگیم یکنواختی و همش خوابم و شب میشه از خدا آرزوی مرگ میکنم ولی باز به دختر و شوهرم فک میکنم که سالمن خداروشکر میکنمولی افکار منفی نمیزاره ۳۰ سالمه
من هم از ۱۲ سالگی افسرده شدم الان ۱۸ سالمه یه چند ماه خوبم باز چند ماه بد اصلا دیونه شدم یه بار روم حمله میاد یه بار اضطراب یه بار دل تنگی شدید یه بار غم گینی شدید هر روز یه حالتی دارم فقد با یه کار خوب میشی نمازتو بخون خدا تو یاد کن
من فکر کنم افسر دگی شدید دارم ولی نمیتونم به خوانوادم بگم
من تازه تست افسردگی بک هم دادم گفت افسردگی شدید داری این تستو انجام بدید تا بفهمید ولی من واقعا سنم خیلی کمه ولی از همون بچگی بزرگ بودم به چیز های بزرگ فکر میکردم چیز های بزرگ هم یادم دادان هیچ دوستی هم نداشم من واقعا نمیدونم چیکار کنم