یکی از چالشهای پیش روی بیشتر ما این است که چگونه میتوانیم به فردی که دچار افسردگی است کمک کنیم. به ویژه اگر این فرد یکی از عزیزانمان باشد. در این راستا باید بدانیم که حمایت و تشویق ما می تواند در بهبودی عزیزمان نقش مهمی داشته باشد. از این رو در این مطلب قصد داریم به بررسی روشها و نحوه ایجاد تغییر مورد برای بهبود فرد دچار افسردگی بپردازیم. همراه ما باشید.
چگونه می توان به فردی که دچار افسردگی است کمک کرد؟
افسردگی نوعی اختلال جدی اما قابل درمان است که میلیون ها نفر، اعم از پیر و جوان از همه اقشار را درگیر خود می کند. این اختلال زندگی روزمره را از حالت عادی خارج میکند. باعث درد و رنج زیادی می شود و نه تنها به افراد مبتلا، بلکه به همه اطرافیان آنها نیز آسیب می رساند.
اگر شخصی که دوستش دارید افسرده باشد، ممکن است احساسات دشواری از قبیل درماندگی، ناامیدی، عصبانیت، ترس، احساس گناه و اندوه را تجربه کند. همه این احساسات طبیعی هستند. کنار آمدن با افسردگی دوست یا یکی از اعضای خانواده کار ساده ای نیست. اما در این میان اگر از سلامتی خودتان نیز غافل شوید، می تواند طاقت فرسا شود.
همان طور که در ابتدا نیز گفته شد، همراهی و پشتیبانی شما می تواند برای بهبودی عزیزی که دچار افسردگی شده است، بسیار مهم باشد. میتوانید به آنها کمک کنید تا با علائم افسردگی کنار بیایند، بر افکار منفی غلبه کنند و انرژی و خوش بینی و حس لذت بردن از زندگی خود را دوباره بازیابند.
برای این منظور بهتر است کار خود را با یادگیری در مورد افسردگی و بهترین نحوه گفتگو در مورد آن با دوست یا یکی از اعضای خانواده خود شروع کنید. اما وقتی که دست به کار شدید، مراقبت از سلامت عاطفی خود را فراموش نکنید. زیرا برای حمایت کامل از عزیزتان به آن نیاز خواهید داشت.
درک فردی که دچار افسردگی شده است!
افسردگی یک بیماری جدی است. جدی بودن افسردگی را دست کم نگیرید. افسردگی انرژی، خوش بینی و انگیزه فرد را تخلیه می کند. عزیز افسرده شما نمی تواند فقط با قدرت اراده “از این حالت خارج شود”. بنابراین علاوه بر حمایت به جلسات مشاوره نیز نیاز خواهد داشت.
علائم افسردگی شخصی نیستند. افسردگی ارتباط فرد را در سطح عاطفی عمیق با هر کسی، حتی افرادی که بیشتر از همه دوستشان دارند را نیز دشوار می کند.
افراد افسرده همچنین حرف هایی می زنند که موجب رنجش دیگران میشود یا ناگهان عصبانی میشوند. به یاد داشته باشید که این گفته ها در مورد افسردگی است، نه عزیزتان! بنابراین سعی کنید از آنها برداشت شخصی نکنید.
بیشتر بدانید: افسردگی اساسی چیست؟
همچنین توجه داشته باشید که پنهان کردن مشکل باعث برطرف شدن آن نمی شود. اگر بخواهید بهانه گیری کنید، مشکل را بپوشانید یا در مورد یک دوست یا یکی از اعضای خانواده که افسرده است دروغ بگویید، به حل شدن مشکل کمکی نمی کند. در واقع کار این ممکن است فرد افسرده را از درمان باز دارد.
فرد مورد نظر تنبل یا بی انگیزه نیست. هنگامی که از افسردگی رنج می برید، تنها فکر کردن در مورد انجام کارهایی که ممکن است به شما کمک کند تا احساس بهتری داشته باشید نیز به اندازه عمل کردن به آنها طاقت فرسا یا غیرممکن به نظر می رسد. بنابراین هنگامی که فرد دچار افسردگی را تشویق می کنید تا اولین قدم های کوچک برای بهبودی را بردارد، لازم است که صبور باشید.
شما نمی توانید افسردگی شخص دیگری را ” برطرف” کنید. با این وجود که از صمیم قلب میخواهید، اما نمی توانید کسی را از افسردگی نجات دهید و یا اینکه این مشکل را برای او برطرف کنید. شما مقصر افسردگی یا مسئول خوشبختی زندگی فرد عزیزتان نیستید. با وجود این که می توانید عشق و حمایت را برای وی فراهم کنید، در نهایت بهبودی در دست خود شخص افسرده است.
بیشتر بخوانید:درمان افسردگی بدون دارو؛ ۵ راه عالی برای بهبود خلق و خو
شناخت علائم افسردگی
اغلب اولین خط دفاعی در مبارزه با افسردگی، خانواده و دوستان هستند. به همین دلیل درک علائم و نشانه های افسردگی مهم است. ممکن است قبل از بروز این مشکل در یکی از عزیزان افسرده متوجه آن شوید و تأثیر و نگرانی شما می تواند او را برای گرفتن کمک ترغیب کند. در ادامه برخی از علائم نگران کننده فردی که دچار افسردگی است را با هم مرور میکنیم:
- به نظر می رسد که دیگر به چیزی اهمیت نمی دهد.
علاقه خود را به کار، رابطه جنسی، سرگرمی و سایر فعالیتهای لذت بخش از دست داده است. از ارتباط با دوستان، خانواده و سایر فعالیتهای اجتماعی خود کناره گیری کرده است. - دیدگاه تلخ یا منفی نسبت به زندگی را بیان می کند.
غالباً غمگین، تحریک پذیر، زودرنج، انتقادی یا بدخلق است. درباره احساس “درماندگی” یا “ناامیدی” صحبت می کند. - غالباً از دردهایی مانند سردرد، مشکلات معده و کمردرد شکایت دارد.
یا مدام از احساس خستگی و بی حالی شکایت میکند. - کمتر یا بیشتر از حد معمول می خوابد.
بلاتکلیف، فراموشکار، بی نظم و “سر به هوا” شده است. - بیشتر یا کمتر از حد معمول غذا می خورد.
اخیراً وزن او افزایش یا کاهش چشمگیری یافته است. - الکل مصرف میکند یا از داروهایی مانند داروهای خواب آور و مسکن، بیش از حد استفاده میکند.
چگونه با کسی در مورد افسردگی صحبت کنیم؟
بعضی اوقات دشوار است که بدانید وقتی با کسی در مورد افسردگی صحبت می کنید چه چیزی باید بگویید. ممکن است ترس داشته باشید که اگر نگرانی های خود را مطرح کنید فرد عصبانی شود، احساس توهین کند یا نگرانی های شما را نادیده بگیرد. ممکن است مطمئن نباشید که چه سوالاتی را باید بپرسید یا چگونه می توانید از او حمایت کنید.
اگر نمی دانید از کجا شروع کنید، پیشنهادات زیر میتواند به شما کمک کند. اما به یاد داشته باشید که یک شنونده دلسوز بودن بسیار مهمتر از نصیحت کردن است. لازم نیست سعی کنید رفتار دوست یا عضو خانواده خود را اصلاح کنید. شما فقط باید شنونده خوبی باشید.
غالباً، عمل ساده گفتگوی رو در رو می تواند کمک بزرگی به کسی کند که از افسردگی رنج می برد. فرد افسرده را تشویق کنید تا درباره احساسات خود صحبت کند و مایل باشید بدون قضاوت به او گوش دهید.
انتظار نداشته باشید که یک مکالمه به منزله پایان افسردگی باشد. افراد افسرده تمایل به کناره گیری از دیگران دارند و خود را منزوی می کنند. شاید لازم باشد نگرانی و تمایل خود را برای گوش دادن بارها و بارها ابراز کنید. ملایم و در عین حال پیگیر باشید. در صورت نیاز نیز از راهنماییهای متخصص روانشناس و متخصص روانپزشک بهره بگیرید.
۱) راه های شروع مکالمه
برای شروع مکالمه با فردی که دچار افسردگی شده است، بهتر است از این جملات استفاده کنید:
- من اخیراً در مورد تو احساس نگرانی میکنم.
- اخیراً، من متوجه برخی تغییرات در رفتارت شده ام و میخواهم بدانم وضعیت روحی تو چطور است؟
- می خواستم حالت را بپرسم. زیرا اخیراً احساس میکنم ناراحت به نظر می رسی!
۲) سوالاتی که می توانید بپرسید
- چه زمانی این احساس شروع شد؟
- آیا اتفاقی افتاده است که باعث شروع این احساس شده است؟
- در حال حاضر چگونه می توانم به بهترین شکل از تو حمایت کنم؟
- آیا به کمک گرفتن از کسی فکر کرده ای؟
به یاد داشته باشید، حمایت کردن شامل تشویق و امید دادن است. غالباً، اینکه با فرد به زبانی مکالمه کنید که برایش قابل درک باشد و بتواند در یک حالت افسردگی روحی پاسخ دهد، بسیار مهم است.
۳) نکاتی برای صحبت کردن در مورد افسردگی
آنچه که می توانید بگویید و به شما کمک می کند:
- تو تنها نیستی. من در این مدت در شرایط سخت کنارت هستم.
- ممکن است در حال حاضر باور کردنش دشوار باشد، اما این حس تو تغییر خواهد کرد.
- لطفاً به من بگو که اکنون برای کمک به تو چه کاری می توانم انجام دهم.
- حتی اگر من قادر به درک دقیق احساست نباشم، به تو اهمیت می دهم و می خواهم کمک کنم.
- تو برای من مهم هستی. زندگی تو برای من مهم است.
- وقتی می خواهی تسلیم شوی، به خودت بگو که فقط یک روز، یک ساعت یا یک دقیقه بیشتر، ادامه خواهی داد.
۴) آنچه که باید از گفتنش خودداری کنید:
- این فقط چیزی است که در ذهن توست.
- همه اوقات سختی را پشت سر می گذارند.
- سعی کن به نیمه پر لیوان نگاه کنی.
- چرا وقتی این همه چیز برای زندگی کردن وجود دارد می خواهی بمیری؟
- من نمی توانم در مورد وضعیت تو کاری انجام دهم.
- فقط از این حالت بیرون بیا.
- باید حالت بهتر شده باشد.
خطر خودکشی در افراد دچار افسردگی واقعی است!
شاید سخت باشد که باور کنید فردی که می شناسید و دوستش دارید، به مسئله ای مثل خودکشی فکر کند. اما ممکن است یک فرد افسرده چاره دیگری نداشته باشد. افسردگی قدرت قضاوت درست را از بین می برد و تفکر را تحریف می کند و باعث می شود یک فرد عادی به صورت کاملا منطقی باور کند که مرگ تنها راه پایان دادن به دردی است که آن را احساس می کند.
از آنجا که خودکشی در هنگام افسردگی یک خطر واقعی است، دانستن علائم هشدار دهنده بسیار مهم است:
- صحبت در مورد خودکشی، مردن یا آسیب رساندن به خود یا به عبارتی تمایل به مرگ.
- ابراز احساس ناامیدی یا نفرت از خود
- اقدام به کارهای خطرناک یا خودزنی
- نظم بخشیدن به امور و خداحافظی
- جستجوی قرص، سلاح یا سایر اشیاء کشنده
- احساس آرامش ناگهانی پس از افسردگی
اگر فکر می کنید یکی از دوستان یا اعضای خانواده شما ممکن است خودکشی کند، منتظر نمانید. در مورد نگرانی های خود با آنها صحبت کنید. بسیاری از افراد از صحبت کردن درباره این موضوع احساس ناراحتی می کنند، اما گفتگو یکی از بهترین کارهایی است که می توانید برای شخصی که به فکر خودکشی است انجام دهید.
صحبت صریح در مورد افکار و احساسات خودکشی می تواند زندگی یک شخص را نجات دهد، بنابراین اگر احساس نگرانی دارید در مورد آن صحبت کنید و سریعاً از یک فرد متخصص کمک بگیرید!
تشویق شخص دچار افسردگی برای کمک گرفتن
علیرغم اینکه نمی توانید بهبودی شخص دیگری را از افسردگی کنترل کنید، اما می توانید با تشویق فرد افسرده برای کمک گرفتن، به او کمک کنید. تشویق یک فرد افسرده برای درمان می تواند دشوار باشد. افسردگی باعث کاهش انرژی و انگیزه می شود. بنابراین حتی اقدام به گرفتن وقت ملاقات یا یافتن یک پزشک نیز می تواند برای فرد مورد علاقه شما دلهره آور باشد.
افسردگی همچنین شامل تفکرات منفی است. فرد افسرده ممکن است معتقد باشد که اوضاع ناامیدکننده و درمان بی معنی است. به دلیل این موانع، متقاعد کردن عزیز خود به پذیرفتن مسئله و کمک به او برای دیدن این مسئله گام اساسی در بهبود افسردگی به شمار میرود.
نحوه برخورد با فردی که دچار افسردگی است و در برابر کمک دیگران مقاومت میکند!
به او یک قرار ملاقات عمومی با پزشک پیشنهاد کنید. ممکن است اضطراب مراجعه به یک پزشک خانواده، برای او کمتر از ویزیت یک پزشک متخصص بهداشت روان باشد.
مراجعه منظم به پزشک در واقع یک گزینه عالی است، زیرا دکتر می تواند دلایل پزشکی افسردگی را رد کند. اگر پزشک افسردگی را تشخیص دهد، وی می تواند عزیز شما را به روانپزشک یا روانشناس ارجاع دهد. گاهی اوقات، نظر یک فرد “متخصص” است باعث ایجاد تفاوت میگردد.
به فرد افسرده کمک کنید یک پزشک یا درمانگر پیدا کند و در اولین ویزیت به همراه او بروید. یافتن یک متخصص مناسب ممکن است دشوار باشد و اغلب یک فرآیند بر پایه آزمون و خطا است. برای یک فرد افسرده که در حال حاضر کم انرژی است، کمک به برقراری تماس و جستجو در میان گزینه های موجود کمک بزرگی است.
عزیز خود را تشویق کنید تا لیستی کامل از علائم و بیماری ها برای گفتگو با پزشک تهیه کند. حتی می توانید مواردی را که به عنوان ناظر خارجی در او مشاهده کرده اید را مطرح کنید، مانند: “به نظر می رسد صبح ها احساس خیلی بدتری داری” یا “همیشه قبل از کار معده درد داری.”
حمایت از درمان افراد دچار افسردگی
یکی از مهمترین کارهایی که می توانید برای کمک به یک دوست یا بستگان مبتلا به افسردگی انجام دهید، محبت و حمایت بی قید و شرط خود در تمام مراحل درمان است. این امر شامل دلسوزی و صبوری است، که در هنگام برخورد با برخوردهای منفی، خصومت و بدخلقی که با افسردگی همراه است، اصلا آسان نیست.
- هر کمکی که شخص نیاز دارد به او ارائه دهید. به فرد دچار افسردگی کمک کنید تا با پزشک ملاقات کنند و همواره به این جلسات پایبند باشند. در مورد گزینه های درمانی تحقیق کنند و در مورد هر درمانی که تجویز می شود طبق برنامه خود پیش بروند.
- انتظارات واقع بینانه داشته باشید. تماشای کشمکش یک دوست افسرده یا یکی از اعضای خانواده شما ممکن است ناامیدکننده باشد، به خصوص اگر روند پیشرفت کُند یا متوقف شود. داشتن صبر مهم است. حتی با روش های درمانی بهینه، بهبودی از افسردگی یک شبه اتفاق نمی افتد.
- با مثال پیش بروید. فرد را به داشتن یک سبک زندگی سالم و تقویت کننده روحیه ترغیب کنید. او را تشوویق کنید دیدگاه مثبتی داشته باشد، بهتر غذا بخورد، از مصرف الکل و مواد مخدر خودداری کند، ورزش کند و برای حمایت به دیگران تکیه کند.
- او را تشویق به فعالیت کنید. عزیز خود را دعوت کنید تا در فعالیت های نشاط آور مانند تماشای یک فیلم خنده دار یا صرف شام در رستوران مورد علاقه اش به شما ملحق شود. خصوصا ورزش بسیار مفید است. بنابراین سعی کنید عزیز افسرده خود را به حرکت درآورید. پیاده روی با هم یکی از ساده ترین گزینه هاست.
- با ملایمت و عشق مداوم رفتار کنید. دلسرد نشوید و از درخواست کردن دست نکشید.
- در صورت امکان همکاری و مشارکت کنید. مدیریت وظایف به ظاهر کوچک می تواند برای فردی که دچار افسردگی است بسیار سخت باشد. پیشنهاد دهید که به او در انجام مسئولیت ها یا کارهای خانه کمک کنید، اما فقط کارهایی را که می توانید انجام دهید بدون اینکه خودتان خسته شوید!
مراقبت از خودتان را فراموش نکنید!
همواره یک انگیزه طبیعی وجود دارد که می خواهد مشکلات افرادی را که برایمان مهم هستند را برطرف کند. اما شما نمی توانید افسردگی شخص دیگری را کنترل کنید. با این حال، می توانید میزان مراقبت از خود را کنترل کنید. سلامتی شما نیز به همان اندازه که درمان برای فرد افسرده مهم است اهمیت دارد. بنابراین سلامتی خود را در اولویت قرار دهید.
توصیه های مهمانداران هواپیمایی را بخاطر بسپارید. قبل از اینکه به دیگران کمک کنید، ماسک اکسیژن خود را بزنید. به عبارت دیگر، قبل از اینکه بخواهید به شخصی که افسرده است کمک کنید، اطمینان حاصل کنید که وضعیت سلامت خودتان مطلوب است.
اگر تحت فشار در تلاش برای کمک به فرد دیگری خودتان را از بین ببرید، به دوست یا عضو خانواده خود هیچ فایده ای نخواهید رساند. وقتی نیازهای خودتان برطرف شود، انرژی لازم را برای کمک کردن خواهید داشت.
به خاطر خودتان صحبت کنید. هنگامی که فرد افسرده زندگی شما را دچار تنش و ناراحتی می کند، ممکن است در صحبت کردن با او تردید کنید. با این حال، در واقع ارتباط صادقانه در طولانی مدت به رابطه شما کمک خواهد کرد.
اگر در سکوت رنج می برید و اجازه می دهید کینه ایجاد شود، عزیز شما منشا این احساسات منفی را در خود می بیند و احساس بدتری هم می کند. به آرامی در مورد احساس خود صحبت کنید قبل از اینکه احساسات فروپاشیده برقراری ارتباط را بسیار سخت کند.
حد و مرز تعیین کنید. مطمئناً شما می خواهید کمک کنید، اما فقط کارهای زیادی می توانید انجام دهید. اگر اجازه دهید زندگی شما تحت تأثیر افسردگی فرد مورد علاقه تان تحت کنترل قرار گیرد، سلامت خود شما آسیب می بیند.
شما نمی توانید به صورت شبانه روزی پرستاری کنید و همزمان هم هزینه جلسات روانشناختی را بپردازید. برای جلوگیری از فرسودگی و انباشت کینه، محدودیت های مشخصی راجع به تمایلات خود و توانایی انجام آنها تعیین کنید. شما درمانگر عزیز خود نیستید، پس این مسئولیت را بر عهده نگیرید.
با زندگی خود همراه باشید. اگرچه هنگام مراقبت از دوست یا بستگان خودتان ممکن است بروز تغییراتی در برنامه روزانه شما اجتناب ناپذیر باشد، اما تمام تلاش خود را برای ادامه قرارهای ملاقات و برنامه ریزی با دوستان خود انجام دهید.
اگر عزیز افسرده شما قادر به مسافرت یا شرکت در جمع های مورد نظر شما نیست، در عوض از یک دوست بخواهید به شما ملحق شود.
در این مطلب به بررسی نحوه برخورد با فردی که دچار افسردگی شده است، پرداختیم. برای کسب اطلاعات در این زمینه بهتر است از راهنماییهای مشاور یا روانشناس بهره بگیرید. برای رزرو آنلاین نوبت میتوانید از طریق درمانکده اقدام کنید. کسب اطلاعات اعم از شماره تلفن و آدرس مطلب روانشناسان برجسته نیز در سایت درمانکده موجود است.
منبع : Help Guide
گالیور…
سلام با سالمند افسرده چگونه رفتار کنیم
سلام من دوست پسرم از افسردگی رنج میبره میخوام کمکش کنم ولی نمیدانم از کجا شروع کنم لطفا لطفا کمکم کنی
سلام خانم دکترمن ازالمان مزاحمتون میشم حال روحی همسرم بسیاروخیم است لطفابرای ارتباط باشماراهنمایی کنید004915736716384خواهش میکنم خیلی اورژانسی درنظربگیریدبی صبرانه منتظرتماس شماهستم.حال روحی همسرم بسیاروخیم درحال پیشرفت است لطفالطفاخواهش میکنم کمک کنید هزینه زحمتهای شماهم به صورت تمام کمال پرداخت میشود فقط کمکمون کنید
سلام وقت شما بخیر نامزد من به دلیل مشکلات مالی و ناکامی در رسیدن به خواسته هاش دچار سردی و افسردگی شده دیگه مثل قبل با من صحبت نمیکنه و تا من سراغشو نگیرم ازش خبری نیست از رفتن به دکتر و روانپزشک از فراری میکنه بنظر شما من چه کمکی میتونم بهش بکنم؟
سلام من سارا هستم برادرم به شدت دچار افسردگی شده حتی چندین بار اقدام به خودکشی کرد با هیچ کس صحبت نمیکنه احساس میکنه همه به شدت از وجودش خسته هستند با اینکه هیچ اینطور نیست و همه خانواده برای اون همه کاری میکنند ولی دیگه برای هیچ کاری ذوق نداره خیلی وقت از ته دل نمیخنده همش میگه من خیلی غصه دارم ولی نمیخواد با هیچ کس درمیان بگذاره
ممنون میشم بهم بگید چطور میشه بهش کمک کنم
سارا عزیز،
با توجه به صحبتهای شما در مورد علائمی که برادرتان از جمله افسردگی شدید، اقدام به خودکشی، انزوا، فقدان انگیزه و غم و اندوه عمیق تجربه میکند، به نظر میرسد که او به کمک تخصصی یک روانشناس یا روانپزشک نیاز دارد.
درست است که ممکن است برادرتان تمایلی به صحبت کردن یا پذیرش کمک نداشته باشد، اما شما به عنوان یک خواهر دلسوز میتوانید با صبر، حوصله و روشهای صحیح، او را به این امر تشویق کنید.
در اینجا چند راهکار برای تشویق برادرتان به مراجعه به روانشناس ارائه میشود:
1. گفتگوی صمیمی و بدون قضاوت:
زمانی مناسب را انتخاب کنید که هر دوی شما آرام و بدون دغدغه باشید.
با لحنی گرم و صمیمی با او صحبت کنید و به او بگویید که چقدر برایتان مهم است و چقدر به فکر سلامتی و حال او هستید.
از او بپرسید که اخیراً چه احساسی دارد و به حرفهایش با دقت و بدون قضاوت گوش کنید.
به او بگویید که متوجه علائمی مانند غم و اندوه، فقدان انگیزه و انزوا در او شدهاید و نگران او هستید.
2. اطلاعرسانی در مورد افسردگی:
به او توضیح دهید که افسردگی یک بیماری شایع و قابل درمان است و بسیاری از افراد در طول زندگی خود به آن مبتلا میشوند.
با لحنی امیدوارکننده به او بگویید که با کمک روانشناس و درمان مناسب، میتواند بر افسردگی غلبه کند و به زندگی شاد و رضایتبخشی بازگردد.
منابع موثق و علمی مانند وبسایتهای معتبر یا جزوات روانشناسی را به او معرفی کنید تا اطلاعات دقیقی در مورد افسردگی و درمان آن کسب کند.
3. معرفی متخصصان و تجربیات مثبت:
در صورت امکان، از یک روانشناس یا روانپزشک معتبر و با تجربه در زمینه افسردگی برای او معرفی کنید و در مورد تخصص و تجربیات مثبت آنها صحبت کنید.
اگر در میان آشنایان یا اطرافیانتان کسی هست که تجربه مشابهی داشته و با مراجعه به روانشناس از افسردگی رهایی یافته است، داستان او را با برادرتان به اشتراک بگذارید.
تأکید کنید که مراجعه به روانشناس هیچگونه شرمندگی یا ضعف شخصیتی ندارد و نشاندهنده قدرت و شجاعت فرد برای حل مشکلات و ارتقای سلامت روان خود است.
4. حمایت و همراهی در مسیر درمان:
به برادرتان اطمینان دهید که در تمام مراحل درمان، در کنار او خواهید بود و از او حمایت خواهید کرد.
اگر تمایل داشت، میتوانید در جلسات درمانی او نیز همراهش باشید.
با او در مورد پیشرفتها و تغییرات مثبتی که در اثر درمان مشاهده میکنید، صحبت کنید و او را تشویق کنید تا به تلاش خود ادامه دهد.
5. صبر و شکیبایی:
به یاد داشته باشید که متقاعد کردن فرد افسرده به مراجعه به روانشناس ممکن است زمانبر باشد و نیاز به صبر و شکیبایی شما دارد.
از تلاشهای خود دلسرد نشوید و در صورت نیاز، از کمک سایر اعضای خانواده یا دوستان نزدیکتان نیز بهرهمند شوید.
همواره با عشق، احترام و امیدواری با برادرتان رفتار کنید و به او نشان دهید که چقدر برایتان ارزشمند است.
به یاد داشته باشید که شما به تنهایی مسئول درمان برادرتان نیستید، اما میتوانید با تشویق و حمایت او، نقشی کلیدی در بهبودی و ارتقای سلامت روان او ایفا کنید.
امیدوارم با تلاش و پشتکار شما، برادرتان مسیر درمان را آغاز کند و به آرامش و شادی حقیقی در زندگی دست یابد.
من چجوری کمکش کنم حالش خوب بشهههه
خانمی هستم ۵۱ ساله از ۱۴ سالگی پدرم را از دست دادم ، در طول سالهای تحصیلی با تمام تلاشی که میکردم نمیتونستم مطالب رو تو ذهنم نگه ندارم بنابراین نتونستم حتی دیپلم بگیرم ، در ۱۸ سالگی ازدواج کردم اوایل خوب بود ولی بعد از چند سال به مشکل خوردم ، با اینحال ۳۰ سال بخاطر دو فرزندم لحظات بسار سختی رو تحمل کردم تا اینکه الان حدود ۱۲ سال هست که جدا زندگی میکنم ، دچار افسردگی شدید و ناتوانی در انجام امور منزل و مشکلات مالی بسیار زیادی هستم ، متاسفانه نه مادر نه برادرم درکم نمیکنن و داعما ازم ایراد میگیرن و میگن پسرت بزرگه چرا لز ما کمک میخوای و منو بحال خودم گذاشتن ، خیلی ناتوان و غمگینم کمکم کنید
سلام علاوه بر افسردگی اختلال دوقطبی هم دارم باز هم میگم مرگ بهتر از زندگیه ما بالاخره خواهیم مرد دربه دنیاآمدن خودم نقشی نداشتم یعنی خواست ولی درمرگم از خدا اجازه نمگیرم واجازه نمیدم خدا نقشی داشته باشه بذار کفر باشه باشه هرچی میخاد باشه اگر هم کفر باشه قهرش میگیره منو میبره پس در هردوصورت برده راحت میشم خلاص پس انقدر پیچیدش نکنید مرگ حقه پس بذارید جونو راحت باشن دوستدارن زنده باشن یا نباشن چی کار داریشون بیچاره هاروبه خدا اتفاقا نجات آدما در اینه صلاح ومصلحت آدما به نظر من در همینه بذارید جونا وکلا مردم همه راحت باشند ثواب میبرید به خدا
یه روزی از جایی ک انتظارشو نداری دستتو میگیره
خدا همیشه هوامونو داره و بخشندهاست❤
سلام من افسردگی شدید دارم ودارو هم دارم ودوستم ندارم مصرف کنم چون انگیزه ای برای زندگی نمیبینم به نظر من مرگ بهتر از زندگیه زندگی ارزش نفس کشیدن رو نداره نمیدونم شما چرا دلتون خوشه که جلوی خودکشی آدمو میخاد بگیرید که این مطالب وبیان میکنید به خدا زندگی ارزش نداره دست از سر جوانایی بد بخت بردارید بذارید به حال خودشون باشند وبمیرند به خدا جایی دوری نمیره تازه ثوابم داره
عزیزدلم هنوز خیلی چیزا هست که بخوای تجربه کنی و بفهمی حس لذت زندگی رو تو اون لحظه، ازت میخوام قوی باشی درمانتو ادامه بدی خودت متوجه نیستی چقدر ارزشمندی در درجه اول خودت برای خودت بغد خانوادت ،خواهش میکنم ازین مسیر عبور کن
سلام عشقم خوب فکر کن شاید ازتو بدتر م باشه هدف بذار کتاب بخون ۲ سال قبل من اینجوری بودم میگفتم این زندهگی بدرد نمیخوره همه به فکر خودشون هستند به هیچکس نمیشه اعتماد کرد ولی یک دفعه باخودم گفتم الان من چی دارم که بتونم اش استفاده تا به دیگران کمک کنم والان اوضاع خوبه بین برو یک بار یتیم خانه یا پرورشگاه نگاه بنداز بگو از من بد بخت تر است ولی امید داره پس منم امید دارم اول با ید خودت خودت را دوست داشته به خودت ارزش قائل شو بیبن فک کن تو مهمونی شلوغ هستی مثلا کفش تو پرت کردی تو راهرو خوب هر که رد بشه روش پاشو میزاره میره باید تو واسی کفشت ارزش قائل شی تو خیلی شجاع همین الان که از حس درونت نوشتی یعنی امید هیچکس نمیاد حالتو خوب کنه خودت دست به کار شو
سلام
من رفیقم بعد 6 سال با کسی که میخواسته ازدواج کنه سال دیگه بهم زده باهاش چون که دیگه حال و حوصلع کسی رو نداره و از زندگی خسته شده و توی خونشون همه رو اعصابش هستن و بیرون هم همین طور من حاضر خیلی کارا براش بکنم که حالش خوب بشه لطفا کمک کنید
سلام
من رفیقم بعد 6 سال با کسی که میخواسته ازدواج کنه سال دیگه بهم زده باهاش چون که دیگه حال و حوصلع کسی رو نداره و از زندگی خسته شده و توی خونشون همه رو اعصابش هستن و بیرون هم همین طور من حاضر خیلی کارا براش بکنم که حالش خوب بشه لطفا کمک کنید
سلام اول قضاوتش نکن بی دلیل براش کادو بگیر مثلا یک دفتر از خاطرات گذشته وعکس هاتون گل واینا بزار براش درست کن وقت بزار برای کادو کتاب کمیا گر قشنگه فکر به حالش کمک کنه بهش بگو رفیق میدونم همه در حقت نا مردی کردن و بخاطر کارات قضاوت اشتباه کردن ولی من پیشتم همین جا بگو غم تو بریز بیرون راحت باش خودت باش خودت را خالی کن این حرفها را وقتی کادو رادادی بهش بگو بگو چقدر دوستش داری ونگران حالشی بگو هر فرد تو زنده گی حق دا ه تصمیم بگیره برای خودش وبقیه هم احترام بزارن ولی اینجوری نیست همه آدم مثل هم نیستند بگو خودت را عذاب مده انشالله درست میشه
سلام من افسردگی دارم همه ی علایم های افسرگی رو دارم و قصد خودکشی دارم خسته شدم از زندگی فقط به خاطر ابجیمه که هیچکاری تا الان نکردم خانوادمم نمیدونن خستم دیگه کششی ندارم واسه ادامه زندگی همیشه گریه میکنم با اینکه خانوادم نمیدونن ولی همیشه بهم میگن تو الکی گریه میکنی دیگه نمیتونم یا یه راه حل بدین خوب شم یه یه راه حل واسه خودکشی بدین چون واسه زنده بودن هیچ دلخوشی ندارم فقط مردن حالمو خوب میکنه.
کسی رو هم واسه درک کردن حالم ندارم.
جواب بدین لطفا.
سلام. به مشاوره مراجعه کن. راهنماییت میکنه
تمام نکات که شما در مورد افسردگی ذکر نموده اید در من دیده میشود. چی باد انجام بدهم خیلی حالم بد است لطفن به من کمک کنید
سلام بیبن دنبال چیز های که دوست داری برو ورزش کن تو به گربه سگ غذا بده به هر کی میتونی کمک کن کمک کردن به دیگران جزو زنده گیت قرار بده بیبن از چی خسته شدی بی پولی قضاوت کردن دیگرا ن یا اینک کسی درکت نمیکنه کتاب بخون
با سلام
پسر من ۲۱ سالش هست وافسردگی داره از زندگی نا امید شده وضعیت کارش خوب نیست هر جا میره برای کار یک مشکلی پیش میادوکارش رو از دست میده
همش میگه من بدبخت هستم کسیرو ندارم که کمکم کنه درکم کنه وبد خلق شده از همه متنفر شده وامیدش رو از دست داده خیلی کم حرف شده اشتهاش به شدت کم شده پوست صورتش چروک شده واز این قضیه خیلی ناراحت هست ولی بخاطر اینکه منو ناراحت نکنه ناراحتیش رو پنهان میکنه ولی مثل خوره افتاده به جونش هر چند وقت یک بار خیلی شدید تر میشه در ضمن پدرش در مورد عواطف واحساسی همراه خوبی نیست ومیگه من بلد نیستم ونمیتونم چطور برخورد کنم با نوجوان ومتاسفانه هیچ کاری هم برای کمک به خودش وپسرم نمیکنه فقط فکر میکنه مشکل پسرم خرج ومخارج هست، ودر این زمینه هم مشکل داره، ادم فعالی نیست بیشتر اوقات میخوابه ودرک درستی نداره واقعا در موندم از حل این مشکل بزرگ نمیدونم چه کنم چند بارپسرم رو پیش مشاور وروانپزشک ،بردم ولی زیاد کمک کننده نبوده چون باید مداومت داشته باشه وبخاطر هزینه زیادی که داره مدام نمیتونم دکتر روانشناس مراجعه کنیم
سلام من دوست پسرم دچار افسردگی شده نمیدونم چیکار کنم و واقعا نگرانشم لطفا کمک کنین خیلی دوسش دارم و تحمل این حالش برام سخته
مادر من زن شادیه اون واقعا یه مادر نمونه اس گاهن عصبی میشه ولی واقعا بی نظیره
من یه خواهر یک ساله دارم که خیلی بازیگوشه و خورد و خوراک و خواب خوبی نداره سر همین مسائل مادرم گاهن عصبی میشه که خب من واقعا بهش حق میدم و اون واقعا حق داره گاهی از خواهرم عصبی شه
ما تو این چن روز متوجه شدم هربار که مادرم از خواهر یا پدرم یا حتی خود من عصبی میشه بعدش گریه میکنه
یعنی هربار که از یکی عصبانی میشه بعدش عذاب وجدان میگیره و گریه میکنه و ازمون میخواد که ببخشیمش درحالی که خیلی وقتا واقعا حق داره عصبانی شه
اون چن روزه بدن درد و معده درد شدید داره به علاوه خیلی ناراحت و گرفته اس
من به زور ازش حرف کشیدم و اون گفت که چن وقته از خودش ناراحته و مدام خودش رو سرزنش میکنه حتی گاهی وقتا بدون دلیل گریه میکنه
اینم بگم مادر من خونه پدریش رو بنا بر دلایلی خیلی وقت پیش از دست داده و یکی دیگه از عامل ها افسردگیش رو این موضوع میدونه
مادر من به چشم خودش یه گناهکاره در حالی که اون یه فرشتس من نمیخوام اون افسرده باشم نمیخوام این چیزارو تجربه کنه حاضرم خودمو بکشم ولی ناراحتی اونو نبینم
نمیدونم باهاش چه طور رفتار کنم نمیدونم واقعا اگه زیادی مهربون باشم پیش خودش میگه چون افسرده ام اینطوری مهربونه اگه بداخلاق باشم پیش خورش میگه لابد آدم بدی ام
واقعا نمیدونم چه طور رفتار کنم فقط میخوام بدتر از این نشه
نه تنها نگران مادرمم بلکه نگران رابطه مادرم با پدرم هستم لطفا بگید چی کار کنم باهاش راحب افسردگی حرف بزنم ؟مهربون باشم؟ چیکار کنم؟
به عنوان کسی که دچار افسردگی شدید بوده و تجربه مراجعه به انواع مشاور و روانپزشک و دست اخر خودکشی داشته می گم که دلیل اصلی افسردگی بی دردی هست.
زمانی که میدونی ادمهایی که دور و برت هستن بهت توجه می کنن و نازت و می کشن افسرده میشی چون میدونی حواس بقیه بهت هست.
الان خانوادم فوت کردن خودمم هزار جور بیماری جسمی و گرفتاری دارم ولی افسرده نیستم. در صورتی که باید باشم.
تا می خوام افسرده شم یادم می افته کسی نیست بیاد نازم و بکشه حتی اگه بمیرم جنازم قراره رو زمین بگنده پس مجبورم روی پای خودم وایستم و حالم و خودم با دعا و سفر و کتاب خوندن و ورزش خوب می کنم.
به همتون توصیه می کنم یه مدت به افراد افسرده بی توجهی کامل کنید.
گوشتخواری هم یکی از دلایل افسردگی هست اینم خودم تجربه کردم. با کنار گذاشتن گوشت حال روحی بهتری خواهید داشت.
سلام من خانومم افسردگی حادداره ب گفته دکتر،داروهم مصرف میکنه آرام بخش،اخلاقش جوریه،یهوبیخودعصبانی میشه،امروزیه حرف میزنه فردایادش میره یه چیزدیگه میگه،یه حرفهای زننده بهم میزنه که خیلی ناراحت میشم ولی تحمل میکنم،بعضی وقتهابه من میگه میخوام ازت جداشم،برم بامادرم زندگی کنم،خلاصه هرروزیه چیزمیگه،الانم رابطه ماروبه نابودی هست،یک هفتس رفته خونه مادرش،به گفته خودش بعدازفوت پدرش اینجوری شده،به نظریکی ازبرادراش هم افسردگی داره،من دوست دارم بهش کمک کنم بارهابهش گفتم،سریع ناراحت میشه میگه من مگه مریضم،رابطه جنسی زیادمایل نیست داشته باشه،توخونه زیاددوست نداره حرف بزنه،سرکارم میره،همش خسته هست،سردردشدیدداره،همیشه ،اسیدمعده هم داره،خواهش میکنم کمکم کنیدزندگیم داره نابودمیشه،پیش روانشناس چندجلسه بردم تاثیری نداره،دوروزخوبه بعدیهوکل اخلاقش عوض میشه،کمک کنیدازتون خواهش میکنم یه راه حل به من بدیدباتشکرمنتظرپاسخ شماهستم
اختلال دوقطبی داره. حتما به مشاور متبحر مراجعه کنید
خب من داییم دچار افسردگی شده
خیلی کم حرف میزنه همش گوشه گیره
دلش نمیخواد حرف بزنه با کسی اصلا
زندگیش روز به روز داره بدتر میشه
دوس دارم کمکش کنم از این حالت بیاد بیرون
ولی نمیدونم چطوری چون خیلی کم حتی باهاش حرف زدم فقط در حد یه سلام
میتونید کمک کنید؟
پسرم کلاس هشتم هست
سلام لطفا کمکم کنید پسرم چندروزیه همش گریه میکن حالش اصلا خوب نیست باهاش صحبت کردم از وقتی مدرسه ها شروع شده اینجوری شد اصلا شاگرد تنبلی نیست وقتی اینجوری میشه تپش قلب میگیره ونمیتون خونه بمون میگه چقدر باید درس بخونم. درس خوندن فایده ندار
منم دیگه اصلا حرفی از درس ومدرسه ازش نمی پرسم میگه معلم ها سختگیر هستند.از علاقه وانگیزه افتاده تا کتاب دستش میگیر حالش بد میش میگه بریم جاهای شلوغ چکار باید بکنم لطفا راهنماییم کنید
کسی تو مدرسه تهدیدش نمیکنه؟ یا در مدرسه
اذیتش نکرده؟ قلدری نکرده؟ تو دستشویی اذیتش نکرده؟ معاینه کردی؟
سلام مادر من از سال 1400که پدرم فوت شدن افسردگی گرفتن یه مدت حالشون بهتر میشه باز دوباره بدتر از قبل میشن.الان 3 هفته س که دارو میخورن ولی فایده نداشته.خواستم ببینم وقتی نمیخواد مثلا با من بیرون بیاد به زور ببرمش یا لذارم تو خونه بمونه؟
سلام،حدودا ۲ساله دوست صمیمی من پدرش رو از دست داده، قبلن بهتر بود اما پنج ماهه خیلی حالش بده همش گریه میکنه بی قراری میکنه. میگه هیچچیزی حالمو خوب نمیکنه. میبرمش بیرون میگه بازم خوب نیستم. باهاش حرف میزنم میگه خوب نیستم. بغلش میکنم اوکی نیست. هرکاری میکنم خوب نمیشه. چون خیلی درسخونه توی تایم مدرسه حالش بهتر بود سرش با درساش گرم بود. اما سه ماه تعطیلی که شده اصلا اینطور نیست و سرش گرم نیست و خیلی حالش بده. میخوام بدونم چیکار واسش بکنم؟
داشتم فکر میکردم سرشو با یه کاری گرم بکنم ولی میترسم بازم بی فایده باشه. من خودمم اوضاع احوال خوبی ندارم اما خیلی حواسم بهشه چون خیلی برام ارزش داره. باید براش چکاری انجام بدم
من به یه دختری عاشق شدم ولی اون بهم مگه من افسرده هستم من باید چکار کنم در این باره
نگیرا بد بخت میکنی خودتو
کمک کن بهش خوب میشه سرطان با امید داشتن درست شده اینکه افسردگی
سلام. والا من هم خودم افسردم هم دوستم. اون خیلی شدید تره و اصلا دیگه نمیدونم به قول معروف چه گِلی به سرم بگیرم.
باهاش حرف میزنم معمولا مکالمات اصلا خوب تموم نمیشه. همین دیروز گیر داده بود که بگو اگه من بمیرم چیکار میکنی.
خسته شدم
اصلا نمیدونم چرا دارم کامنت میزارم
ولم کنین بزاریم بمیرم
سلام خسته نباشید
من22سالم که نمیتوانم کاری کن من شب روز با کوشی بازی میکنم تلویزیون نگاه میکنم نه غذا میخورم توی اتاق تنها است
من رابطم لانگ دیستنسه اون تبریز من اهواز…
و چن وقتیه که دوس پسرم واقعا افسرده شده همش ناامیده از خودش بدش میادو نه دوستی داره و فقط منم که باهاشم ازون طرف فشار درسا و خانواده و همچی بهش فشار اورده منم ازش دورم و نمیدم چیکار کنم واقعن…..میشه یکم کمکم کنین؟میشه بگین چجوری بهش ثابت کنم که برام مهمه و درکش میکنم..و وقتایی که داره دردو دل میکنه چه چیزایی بهش بگم تا متوجه بشه که میفهمم چی میگه…
لطفا کمکم کنییننن
سلام فقط به حرفهاش گوش کنید وبپذیرید. هرچی گفت مقاومت نکنید فقط شنونده باشید. صبور باشید تشويق کنید به ورزش وکمک از روانپزشک ومشاوره. صبور باشید بهش انگیزه بدین از حرفهاش وکارهاش وسردی رفتاراش ناراحت نشین و گلایه نکنین ازش اگر دوست دارید خوب بشه
سلام، وقت بخیر
دوست من دچار افسردگی شدید هستش، از ۴ سال پیش شرو شده افسردگیشون، یه دورهی طولانی تحت درمان بود و زیر نظر روان پزشک، بهتر شده بود یک سال پیش تقریبا
ولی این بیماری و شرایطی که داشتن رو ابعاد دیگه زندگیش هم تاثیر گذاشته، از جمله ابعاد تحصیلی و کاری، و یه مدته دوباره به خاطر اون تاثیرات خیلی حالش بده
و فک میکنه دیگه نمیتونه به چیزایی که میخواسته برسه، به گفتهی خودش آیندهی روشنی نمیبینه.
اینبار دیگه حاضر نیست با یه مشاور یا روان شناس مشورت کنه
من نمیدونم چطوری میتونم بهش کمک کنم
میشه شما لطفاً راهنماییم کنید. ممنونم
ببینید من الا با رلممو ۴ ماهه باهاشم و اخیرا فهمیدم ک دچتر افسردگی حتی رو تخته بیمارستانم رفته مشاور روانشناس هم داره میگ ک از وقتی دوستت صمیمش ب علت بیماری کرونا فوت کرد از اون موقع افسرده شده نمیدونم چکار کنم هرچی باهاش صحبت میکنم
حسش برطرف نمیشه لطفا کمک کنید..❤
سلام
یه دوست دارم که فامیل هم هستیم ارتباطمون هم زیاده حس میکنم خیلی فشار روشه از طرف پدرش پدر داییمه و واقعا ادم خوبیه من دوستش دارم اما بیماری اعصاب داره و خیلی دعوا میکنه بعضی وقتا و گیر های الکی میده به دخترش و اینکه اون رشتش تجربیه ولی از تجربی متنفره اجبار پدرش بوده که اومده تجربی و نمیذارن علاقش رو دنبال کنه به خوبی خوب نقاشی میکشه بخاطر همین پدرش براش تبلت و قلم خرید با اینکه معلمه پدر مرد خیلی خوبیه اما این ایراد رو داره و الان خیلی فشار روشه امروز میگفت فقط داشت عصبانیتش رو رو من خالی میکرد منم نفهمیدم چی بهش بگم فقط گفتم بیا خونه ما وقتی اینطوری میشه خودش هم همه چی رو میریزه تو خودش یا میاد پیش من غرغر میکنه هیچی به پدر و مادرش نمیگه و حس میکنم مادرش هم توجهی بهش نداره و فقط حواسش به دختر کوچیکشه چون خیلی فوضوله اون داره اونجا نابود میشه ذهنش خوبه با استعداده و مهم تر از همه برام مثل خواهره همیشه پیش هم بودیم از اینکه همش عصبانیه و ساکته ناراحت میشم واقعا میخوام یکاری بکنم دکتر هم نمیتونه بره چون حرف نمیزنه با کسی
سلام وقتتون بخیر یکی ازعزیزای من خودش میگه دچار افسردگیه و مدام از مرگ حرف میزنه و هرکاری هم میکنم راضی نمیشه بره پیش روانشناس،واقعا نگرانم نمیدونم چطور باید باهاش رفتار کنم و کمکش کنم
سلام و وقت بخیر
من یک دوست دارم که دختر و هفده سال داره و هم جنس گراست، قبلا با یک پسر دوست بود، از نظر خاننوادگی مشکل داره، توی مدرسه همه ازش فاصله میگیرن، خودکشی ناموفق داشته و اااااااااالبته مسئله ای که الان خیلیییییییییی اذیتش میکنه شکست عشقی ای که خورده
لطفا راهنماییم کنید
ممنون❤
بهش بگو صحبت های دکتر هلاکویی توی یوتیوب گوش بده یکم حالش بهتر میشه
سلام یکی از بهترین دوستای من ک همجنس گرا هست سر این موضوع ب مشکل برخوده و خیلی نا امیده بایید چه کارکنم
کمک میخام پدرم شکست عشقی خورده نمیدونم چکار کنم
بهترین دوستم دچار افسردگی شده و من هر چی بهش میگم چی شده احساس میکنم حالت خوب نیست میگه دیگ هرچقدر بهش میگم چیزی به من نمیگه خیلی باهاش حرف میزنم تا احساس تنهایی نکنه درباره خودکشی هم باهام حرف میزنه و از این حرفا خیلی اوقات بی احساسی میکنه نسبت به حرفام یه روزم بد نیست واقعا نیاز به کمک دارم …
سلام، بعنوان کسی که خودش دچار افسردگیه، اصصصصصلا بهش نگو که چمیدونم زندگی قشنگه و از اینجور چرت و پرتا، برو بهش صادقانه و از صمیم قلبت بگو که چیشده چه اتفاقی یا چه اتفاقایی تو زندگیت افتاده که اینجوری شدی و تورو به این شخصی که هستی تبدیل کرده و تورو از خودت گرفته؟ بهش بگو زندگی واقعا جای عنیه چیز بششدت سخت و کثافتیه، ولی من نمیخوام تو این کثافت رهات کنم شاید تا همیشه باهات نباشم شاید از هم جدا شدیم شاید یه روزی همه اینا خاطره شد،ولی الان نه، زندگی جای بییی رحم و اشغالیه و نمیخوام تو این میدون آشفته و شلوغ که هرکی راه خودشو داره میره دستتو ول کنم، الان نه، شاید یه روزی مسیرمون از هم جدا شد ولی الان بهم بگو دردت دردات چین تا بتونیم یه خاطره محکم بسازیم از خودمون…
همیشه باهاش از ته دلت صحبت کن نه اینکه فقط اینو بهش برسونی که نگرانشی، هر حرفی میزنه با قلبت جوابشو بده نه با مغزت و حس های بدت، به کاراش و حالتاش و همه چیش دقت کن و ببین کی این مشکل براش به وجود اومده، کم کم اینجوری شده یا یهویی، فقط هر کاری میتونی بکن بهش نگو تا تهش هستم چون دروغه نگو خییییلی نگرانتم چون در نظر اون زر مفته نگو مثل کوه پشتتم چون چرته، واقع بین باش و واقعیت ها رو بهش بگو
من کسی رو نداشتم و ندارم که باهام اینجوری باشه پس یاد گرفتم خودم اینطور باشم و کسی نیست، ولی همه نمیتونن از پس این بر بیان و به این مرحله برسن برای همینم تا جایی که میتونی، تا جایی که واقعا میتونی و دغدغشو داری کمکش کن نه زر اضافه و اغراق
واقعا دس خوش عالی بود دمت گرم
سلام، بعنوان کسی که خودش دچار افسردگیه، اصصصصصلا بهش نگو که چمیدونم زندگی قشنگه و از اینجور چرت و پرتا، برو بهش صادقانه و از صمیم قلبت بگو که چیشده چه اتفاقی یا چه اتفاقایی تو زندگیت افتاده که اینجوری شدی و تورو به این شخصی که هستی تبدیل کرده و تورو از خودت گرفته؟ بهش بگو زندگی واقعا جای عنیه چیز بششدت سخت و کثافتیه، ولی من نمیخوام تو این کثافت رهات کنم شاید تا همیشه باهات نباشم شاید از هم جدا شدیم شاید یه روزی همه اینا خاطره شد،ولی الان نه، زندگی جای بییی رحم و اشغالیه و نمیخوام تو این میدون آشفته و شلوغ که هرکی راه خودشو داره میره دستتو ول کنم، الان نه، شاید یه روزی مسیرمون از هم جدا شد ولی الان بهم بگو دردت دردات چین تا بتونیم یه خاطره محکم بسازیم از خودمون…
همیشه باهاش از ته دلت صحبت کن نه اینکه فقط اینو بهش برسونی که نگرانشی، هر حرفی میزنه با قلبت جوابشو بده نه با مغزت و حس های بدت، به کاراش و حالتاش و همه چیش دقت کن و ببین کی این مشکل براش به وجود اومده، کم کم اینجوری شده یا یهویی، فقط هر کاری میتونی بکن بهش نگو تا تهش هستم چون دروغه نگو خییییلی نگرانتم چون در نظر اون زر مفته نگو مثل کوه پشتتم چون چرته، واقع بین باش و واقعیت ها رو بهش بگو
من کسی رو نداشتم و ندارم که باهام اینجوری باشه پس یاد گرفتم خودم اینطور باشم و کسی نیست، ولی همه نمیتونن از پس این بر بیان و به این مرحله برسن برای همینم تا جایی که میتونی، تا جایی که واقعا میتونی و دغدغشو داری کمکش کن نه زر اضافه و اغراق
سلام من شوهرم دچاره افسردگی شده مدام میگه دلخوشی ندارم اززندگی ناامید شدم میشه راهنمایم کنین ممنون میشم
ولش کن برو یه شوهر خوب گیر بیار
شما بویی از انسانیت نبری
واقعا که…… اگر شوهر خوب گیر نیاورد و عمرش تباه شد چی؟؟؟؟اگه انسان بتونه دانه ای رو به درخت تنومندی تبدیل کنه و ثمره زحمتشو بچشه .بهتر از اینه که تمام دونه ها رو تک تک بکاره به امید اینکه به دلخواهش برسه . زیبایی رو پرورش دهیم . در جستجوی زیبایی نباشیم. زیبایی در دستان ماست . این ماییم که زیبایی رو خلق میکنیم و پرورش میدیم و بارور ميکنيم.یادمون نره انسانیت بزرگترین زیبایی ای هست که به بهترین شکل جواب میده!!!!!!
سلام ممنون میشم من رو راهنمایی بفرمایید نامزد من دچار افسردگی هستش با توجه به اینکه ب خاطر کارش مجبوره در یه شهر دیگه اونم تنهایی زندگی کنه و کار شبانه ش متوجه علائم افسردگی اش شدم چطوری میتونم بهش کمک کنم ک از این حالت بیرون بیاد یک بارم از خودکشی حرف زد ک خیلی منو نگران کرد واقعا نمیدونم چیکار کنم از مطرح کردن این قضیه هم با خونواده خودش میترسم ک نامزدم بدتر شده ممنون میشم منو راهنمایی کنید لطفا
سلام میشه برم کمک کنید نامزاد ام به نظر میرسه که دچار افسرده گی شده اس چطور میتونم کمک اش کنم که ازی حالت بیرون بیاد خیلی نگران اش هستم لطفا برم کمک کنید
سلام
من افسرده ام
باید چی کار کنم ؟
باید بری دکتر:)
سلام خوبین
من افسرده ام باید چی کار کنم ؟
افکار خودکشی هم دارم
تو خدا رو داری
خانواده ات
دوستات
حتی ما رو
ببین رفیق تو بی نظیری پس حق تو نیست مردن
سلام خواهرمن افسردگی داره خودشونابودداره میکنه مدام داره ب مرگ فکرمیکنه مدام میگ من بداوردم من بدام من بدبختم من کم اوردم من خودم ۲۱ سالمه مبتلابه ام اس ام الان حدود ۴ ساله که مبتلابه ام اس هستم حدود ۱ سال ونیم یه اقاییواردزندگیم شده باعث شده من یکم ارومتربشم اما خواهرم فکرمیکنه من مدام بااون اقا خوش میگذرونم ب فکراون نیستم یاون اقا اصلا درموردخواهرم بهم چیزی نمیگه ولی خواهرم فکرمیکنه اون منو پرمیکنه که باخواهرم بدباشم توروخدابهم بگین چیکارکنم
همین پیامی که اینجا کامنت کردید رو بهش نشون بدید ، بهترین راهکار
سلام
تشکر می کنم از مطالبی که ارائه کرده اید. آگاهی بخش بود.
سپاس
سلام خسته نباشید ببخشید یه لطف کنیم بهم کمک کنید من یکی عزیزانم دچار افسردگی است و تمام سوالا شما انجام دادیم و تمام جواباش نمیدونمه کلا خودش هم نمیدونه چرا اینجوری شده لطفا کمک کنید
سلام خانم قاسمی خسته نباشید
دوست من به تازگی دچار افسردگی شده است .دلیلش رو پرسیدم گفت که تو خونه فقط پدرم به من میگه اسمتو از شناسنامه ام پاک میکنم و مادرش هم میگه که ایشالا جوان بمیری ایشالا بری برنگردی خونه و اینطوری اینارو میگه و فقط گریه میکنه تازگی هم میگه که من میخوام خودکشی کنم .من گفتم بره پیش دکتر اما قبول نمیکنه اگه میشه منو زود تر راهنمایی کنید تا به دوستم کمک کنم .خیلی ممنون
سلام
من درگیر یه اشتباهی شده بودم که یه نفر بهم کمک کرد تا اون اشتباه رو بشناسم و ازش فاصله بگیرم
اما حالا که بیشتر با این فرد آشنا شدم ، متوجه شدم اون حرفایی که به من میزد ، برای خودش اتفاق نیفتاده و شاید بتونم بگم اوضاعش بد تر از اون اوضاع قبلیِ منه
میخوام بهش کمک کنم تا خوب شه – اما نمیدونم چجوری
فقط میتونم بهش پیام بدم . همین | میگه از زندگی خسته س ، یه بلایی سر خودش میاره ، اگه نتیجه کنکورش بد بشه خود کشی میکنه و میگه حالم بده برم بمیرم تیکه تیکه شم میگه اصن دیوونه ام
خب اون از من بزرگتره و همچنین جنس مخالف هم هس
من نمیتونم درکش کنم و به عنوان یک دوست ، بهش کمک کنم
ولی نگرانشم و نمیخوام اوضاع جدی تر از این بشه
لطفا بهم راهکار بدید
این سوالایی هم که گفتید ازش پرسیدم . میگه هیچکس نمیتونه بهش کمک کنه . میگه هیچ اتفاق خاصی نیفتاده فقط از زندگی خسته س
سلام،چجوری میتونم به کسی ک افسرده س و دکترو روانشناسم بهش گفتن و خودشم میدونه اما دکترنمیره و گاهی اوقات خوبه و گاهی اوقات بحدی ناراحت ک هیچی نمیگه و ممکنه باشنیدن حرفت عصبانی شه؛چطوری میتونم بهش کمک کنم ؟؟وچیکارکنم حالش بهترشه
سلام خانم قاسمی ایکاش بعضی خانواده هامثل شماقدرت درک وشعور داشته باشن تامشکل عزیزشان که افسردگی هست حداقل پشتوانه عاطفی وهمدردیشان باشن نه سرکوفت بزنندبه بیمار
سلام میخواستم بگم که اگه فرد افسرده نخواد مشکلش رو به کسی بگه چطور میشه بهش کمک کرد؟
باید باهاش سر صحبت رو باز کنی اینطوری مثلا حالت چطوره حس میکنم زیاد خوب نیستی بعد یکم به علائمش اشاره کن و اگه تجربهش رو داری براش بگو شاید نظرش عوض بشه و درمورد مشکلش حرف بزنه بعد میتونی واقعا حمایتش کنی ولی در نظر داشته باشه که اگه واقعا کمک نمیخواست نباید اذیتش کنی و ب زور بخوای کمکش کنی…
سلام اگه شخص افسرده با هیچ کسی حتی یک کلمه صحبت نکنه و مدام داخل اتاق باشه و بیرون نیاد. داروی دکتر را هم مصرف نکنه. باید چیکار کنیم؟ وقتی صحبت می کنیم سرش پایینه و اصلا جواب نمیده و دستهاش رو به حالت کلافگی بهم میکشه
باید حتما ببریش پیش ی متخصص روان شناس
سلام نامزد من دچار افسردگی شده و کلا نمیخواد ک برم سمتش فقط میگه یمدت میخوام تو خودم باشم به خودم فکر کنم و کلا شرایط کاری سختیام داره دوری از خانواده و …
میشه کمکم کنید من چیکار کنم؟؟؟