گاهی برای اشاره به اختلال روانی یا روانپزشکی از اصطلاح اختلال روانشناختی استفاده میشود. به الگوهای رفتاری یا علائم روانشناختی که روی جوانب مختلف زندگی تاثیر میگذارد، اختلال روانی میگویند. این اختلالات برای فردی که آن را تجربه میکند اضطرابآور است.
فهرستی که در ادامه آمده اگرچه جامع نیست اما شامل بعضی از اصلیترین دستههای اختلالات روانی میشود که در راهنمای آماری و شناختی اختلالات روانی (DSM) ذکر شده است. آخرین نسخه از این راهنما DSM-5 است که در مه 2013 منتشر شده. DSM یکی از رایجترین نظامها برای دستهبندی اختلالات روانی و ارائهی معیارهای استاندارد تشخیص میباشد.
اختلالات رشدی عصبی
معمولا این اختلالات در نوزادی، کودکی یا بلوغ تشخیص داده میشود و شامل موارد زیر است:
ناتوانی ذهنی
این وضعیت که اختلال رشدی-ذهنی هم خوانده میشود، قبلا عقبماندگی ذهنی نام داشت. این نوع اختلال رشد قبل از 18 سالگی رخ میدهد و محدودیتهایی در عملکرد ذهنی و رفتار سازشی فرد ایجاد میکند.
محدودیتهای عملکرد ذهنی اغلب از طریق آزمون هوش مشخص میشود. اگر امتیاز آیکیو زیر 70 باشد، فرد با محدودیتهایی روبهروست. به مهارتهای عملی و روزمره، مانند مراقبت از خود، تعامل اجتماعی و مهارتهای زندگی، رفتار سازشی گفته میشود.
تاخیر تکاملی کلی
این اختلال رشد متوجه کودکان زیر پنج سال و مربوط به عملکرد شناختی، اجتماعی، گفتار، زبان و مهارتهای حرکتی است.
این وضعیت معمولا درمورد کودکانی که هنوز سنشان برای انجام آزمایش آیکیو کم است، یک تشخیص موقت حساب میشود. بهمحض اینکه کودک به سن مورد نظر برای انجام آزمایش استاندارد هوش برسد، میتوان ناتوانی ذهنی را در او تشخیص داد.
اختلال ارتباطی
این اختلالات روی توانایی استفاده، درک یا تشخیص زبان و گفتار تاثیر میگذارد. بهگفتهی DSM-5، اختلال ارتباطی چهار زیرگونه دارد: اختلال زبانی، اختلال آواهای گفتار، لکنت و اختلال ارتباط اجتماعی (عملی).
مشاهده بیشتر : رزرو آنلاین متخصص روانشناس
اختلال طیف اوتیسم
از جمله ویژگیهای اصلی این اختلال میتوان به کمبود تعامل و ارتباط در چند حوزه از زندگی و الگوهای محدود و تکراری رفتار اشاره کرد. بنابر تاکید DSM، علائم اختلال طیف اوتیسم باید در اوایل دورهی رشد وجود داشته باشد و باعث نقص قابل توجه در حوزههای مهم زندگی، مانند عملکرد اجتماعی و کاربردی، شود.
اختلال بیش فعالی، کم توجهی (ADHD)
ویژگی این وضعیت همان الگوی بیشفعالی-تکانشگری یا بیتوجهی است که در عملکرد طبیعی فرد اختلال ایجاد میکند و در دو یا چند محیط، اعم از خانه، محل کار، مدرسه و مناسبات اجتماعی، ظاهر میشود. در راهنمای DSM-5 تاکید شده که چند مورد از علائم این اختلال باید تا قبل از 12 سالگی وجود داشته باشد و روی عملکرد اجتماعی، شغلی یا تحصیلی فرد تاثیر منفی بگذارد.
اختلال دوقطبی و موارد مربوط به آن
اختلال دوقطبی از طریق دگرگون شدن خلقوخو و تغییر در فعالیت و سطح انرژی قابل تشخیص است. اغلب در این اختلال، فرد نوساناتی بین روحیهی بالا و دورههای افسردگی تجربه میکند. به این روحیات عالی و پرانرژی، جنون یا شیدایی خفیف میگویند.
شیدایی
وضعیتی که فرد در آن احساس سرخوشی و زودرنج بودن دارد و میزان انرژی و فعالیت او بیشتر میشود. از جمله ویژگیهای دورهی شیدایی میتوان به احساس حواسپرتی، زودرنجی و اعتماد به نفس بالا اشاره کرد. افرادی که شیدایی را تجربه میکنند، بیشتر مستعد انجام دادن فعالیتهایی هستند که ممکن است پیامد بلندمدت منفی داشته باشد (مثل شرطبندی و خریدهای یهویی)
دوره افسردگی
در این حالت فرد احساس افسردگی یا غم میکند و علاقهای به انجام هیچگونه فعالیت ندارد. همینطور شامل احساس گناه، خستگی یا کجخلقی است. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی حین دورهی افسردگی علاقهی خود به انجام فعالیتهایی را که قبلا برایشان جذاب بود از دست میدهند، دچار اختلال در خواب میشوند و حتی به خودکشی فکر میکنند.
دورهی شیدایی و افسردگی هم برای کسی که این علائم را تجربه میکند و هم برای خانواده، دوستان و عزیزانی که این رفتار و نوسانات خلقی را مشاهده میکنند دشوار است. خوشبختانه، روشهای درمان مناسب و موثر، که اغلب شامل دارو و روان درمانی است، به افراد مبتلا به اختلال دوقطبی کمک میکند با موفقیت علائم را کنترل کنند.
در چاپ پنجم DSM، در کنار تغییرات خلقی به تغییر در سطح انرژی و فعالیت هنگام دورهی شیدایی یا جنون خفیف توجه بیشتری شده است.
اختلال اضطراب
مواردی از قبیل ترس دائم و بیش از حد، نگرانی، اضطراب و اختلالات رفتاری مربوط به آن، جزو علائم اختلال اضطراب است. ترس شامل واکنش عاطفی به تهدید است، خواه این تهدید واقعی باشد خواه ذهنی. اضطراب یعنی انتظار برای بروز تهدید در آینده. انواع اختلال اضطراب عبارت است از:
اختلال اضطراب فراگیر (GAD)
در این حالت فرد بیش از حد بابت رویدادهای روزمره نگران است. درحالیکه بعضی از نگرانیها و اضطرابها بخش طبیعی و حتی شایع زندگی را تشکیل میدهد، اختلال اضطراب فراگیر به آن دسته نگرانیهایی گفته میشود که در سلامت و عملکرد طبیعی فرد اختلال ایجاد میکند.
بیشتر بخوانید: راه مقابله با شرم از بدن چیست؟
ترس از مکانهای شلوغ
به وضعیتی گفته میشود که فرد در آن بهطور غیرمنطقی از مکانهای عمومی وحشت دارد. افراد مبتلا به این اختلال اغلب میترسند در محیطی که فرار از آن دشوار است دچار حملهی عصبی شوند.
افراد مبتلا به این وضعیت بهدلیل این ترس اغلب از شرایطی که ممکن است باعث بروز حملهی عصبی در آنها شود میگریزند. در بعضی از موارد، این رفتار اجتنابی به مرحلهای میرسد که فرد دیگر نمیتواند از خانهی خود خارج شود.
اختلال اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی یک اختلال روانشناختی نسبتا رایج است که شامل ترس غیرمنطقی از مورد قضاوت واقع شدن میشود. اضطراب ناشی از این اختلال میتواند تاثیر مخربی روی زندگی فرد بگذارد و حضور در مدرسه، محل کار و سایر محیطهای اجتماعی را دشوار سازد.
فوبیای خاص
این فوبیاها شامل ترس شدید از یک شیء یا وضعیت خاص در محیط میشود. ازجمله فوبیاهای رایج میتوان به ترس از عنکبوت، ارتفاع یا مار اشاره کرد.
چهار نوع اصلی از فوبیای خاص عبارت است از: رویدادهای طبیعی (رعد و برق، طوفان)، پزشکی (جراحی، دندانپزشکی، تجهیزات پزشکی)، حیوانات (سگ، مار، حشره) و مناسبتی (فضاهای بسته، خارج شدن از خانه، رانندگی). افراد در مواجهه با شیء یا موقعیتی که باعث ایجاد ترس در آنها میشود، احساس تهوع، لرز، بالا رفتن ضربان قلب و حتی ترس از مرگ را تجربه میکنند.
اختلال عصبی
این اختلال روانپزشکی از طریق حملات عصبی مشخص میشود که اغلب ناگهانی و بدون دلیل رخ میدهد. بههمین دلیل، افراد مبتلا به اختلال عصبی بر سر احتمال بروز یک حملهی عصبی دیگر احساس اضطراب میکنند.
افراد کمکم از شرایط و محیطهایی که قبلا در آن دچار حملهی عصبی شده بودند یا ممکن است در آینده باعث بروز حملهی عصبی در آنها شود دوری میکنند که تاثیر منفی قابل توجهی روی جنبههای مختلف زندگی میگذارد و انجام فعالیتهای عادی روزمره را دشوار میسازد.
اختلال اضطراب جدایی
این وضعیت نوعی اختلال اضطراب است که شامل ترس یا اضطراب بیش از حد بابت جدا شدن از فردی که به آن وابسته هستید میشود. افراد اغلب با نظریهی اضطراب جدایی آشنا هستند چون به ترس کودکان بابت جدا شدن از والدین مربوط میشود اما ممکن است کودکان در سنین بالاتر و بزرگسالان نیز این وضعیت را تجربه کنند.
اگر علائم به قدری شدید شود که در زندگی فرد اختلال ایجاد کند، اختلال اضطراب جدایی تشخیص داده میشود. ازجمله علائم آن میتوان به ترس شدید از دور شدن پرستار یا فرد وابسته اشاره کرد. فرد مبتلا به این اختلال از خارج شدن از خانه، رفتن به مدرسه یا ازدواج دوری میکند تا کنار فردی که به او وابسته است بماند.
طی یک تحقیق که در آرشیو روانپزشکی عمومی به چاپ رسیده، 18 درصد از بزرگسالان آمریکا دست کم از یک اختلال اضطراب رنج میبرند.
اختلالات مربوط به اضطراب
آسیب روحی و اختلالات مربوط به اضطراب در اثر قرار گرفتن در معرض یک رویداد آسیبزا یا اضطرابآور رخ میدهد. قبلا این اختلالات ذیل اختلال اضطراب معرفی میشد اما امروزه دستهی جداگانهای برای آن در نظر گرفته شده است و شامل موارد زیر میشود:
اختلال استرس حاد
در این حالت فرد تا یک ماه بعد از سانحه، بهطور ناگهانی دچار اضطراب شدید میشود. ازجمله ضربههای روحی میتوان به بلاهای طبیعی، جنگ، تصادف و دیدن مرگ اشاره کرد.
درنتیجه، فرد علائمی نظیر تغییر واقعیت، عدم توانایی در به خاطر آوردن جنبههای مهم حادثه و تداعی آشکار وضعیت گویی رویداد آسیبزا دوباره در حال وقوع است را تجربه میکند. کاهش واکنش عاطفی، خاطرات آزاردهنده از حادثه و اختلال در تجربهی عواطف مثبت از دیگر علائم این حالت است.
اختلال سازگاری
ممکن است فرد در واکنش به یک تغییر ناگهانی مانند طلاق، از دست دادن شغل، پایان یافتن یک رابطهی صمیمی، نقل مکان یا نوع دیگری از فقدان و سرخوردگی، دچار اختلال سازگاری شود. این نوع از اختلال روانشناختی هم روی کودکان و هم روی بزرگسالان تاثیر میگذارد و علائمی نظیر اضطراب، کجخلقی، افسردگی، نگرانی، خشم، ناامیدی و انزوا را به دنبال دارد.
اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD)
زمانیکه فرد در معرض مرگ واقعی یا تهدید به آن، آسیب جدی یا خشونت جنسی قرار بگیرد، این اختلال رخ میدهد. علائم PTSD شامل تداعی یا تجربهی مجدد رویداد، پرهیز از چیزهایی که فرد را یاد موقعیت میاندازد، دلنازک شدن و داشتن افکار منفی میشود.
کابوس، تداعی اتفاق، فوران خشم، اختلال در تمرکز، بهت اغراقآمیز و دشواری در بهخاطر آوردن جنبههای رویداد ازجمله علائم احتمالی است که ممکن است افراد مبتلا به PTSD تجربه کنند.
اختلال دلبستگی واکنشی
زمانیکه کودک طی سالهای نخست کودکی با پرستار بزرگسال رابطه و دلبستگی سالم برقرار نکند، اختلال دلبستگی واکنشی رخ میدهد. علائم این اختلال شامل کنارهگیری از والدین و اختلالات عاطفی و اجتماعی است که از الگوهای مراقبت ناکافی و نادیده گرفته شدن نشات میگیرد.
اختلال تجزیه ای
به مجموعه اختلالات روانشناختی که جنبههای هوشیای، شامل هویت و حافظه، را تجزیه یا مختل میکند، اختلال تجزیهای میگویند. این اختلالات شامل موارد زیر است:
فراموشی تجزیه ای
اختلالی است که در آن حافظه درنتیجهی گسستگی بهطور موقت از دست میرود. در بسیاری از موارد، این وضعیت (که ممکن است ظرف مدت کوتاه یا چند سال طول بکشد) نتیجهی نوعی آسیب روانی است.
فراموشی تجزیهای فراتر از فراموشی ساده است. ممکن است افرادی که این اختلال را تجربه میکنند بعضی جزئیات رویداد را به خاطر آورند اما سایر جزئیات پیرامون مدت زمان مشخص را به یاد ندارند.
اختلال تجزیه هویت
این اختلال که قبلا به آن اختلال چندشخصیتی گفته میشد، وضعیتی است که فرد در آن دو یا چند شخصیت یا هویت متفاوت دارد. هریک از این شخصیتها به روش خود محیط را درک میکند و با آن تعامل دارد. افراد مبتلا به این اختلال تغییر در رفتار، حافظه، ادراک، واکنش عاطفی و هوشیاری را تجربه میکنند.
اختلال زوال شخصیت – واقعیت
فرد در این حالت حس میکند بیرون از بدن خود است (مسخ شخصیت) و از واقعیت جدا میشود (مسخ واقعیت). اغلب احساس غیرواقعی بودن میکند؛ گویی خارج از ارادهی خود از خاطرات، عواطف و ضمیر خودآگاه جدا میشود.
اختلال علائم جسمی
این دسته که قبلا اختلال روان تنی (سوماتوفرم) نام داشت، تحت عنوان علائم جسمی و اختلالات مربوط به آن شناخته میشود. این دسته از اختلالات روانشناختی شامل علائم فیزیکی قابل توجه میشود که ممکن است علت فیزیکی قابل تشخیصی نداشته باشد.
تشخیص فعلی برخلاف روشهای قدیمی که این اختلالات را براساس عدم وجود توضیح پزشکی برای علائم فیزیکی تعریف میکرد، روی افکار، احساسات و رفتار غیرعادی تمرکز میکند که در واکنش به این علائم رخ میدهد. از جمله اختلالات این دسته عبارت است از:
اختلال علائم جسمی
در این حالت فرد دچار علائم جسمانی است که عملکرد طبیعی را با مشکل همراه میکند. این وضعیت منجر به بیقراری عاطفی میشود و فرد به سختی با زندگی روزمره کنار میآید.
لازم به ذکر است که علائم فیزیکی نشاندهندهی این نیست که فرد وانمود به درد جسمانی، خستگی یا سایر علائم میکند. درواقع در این وضعیت، واکنش و رفتار فرد بیشتر از خود علائم فیزیکی زندگی را مختل میسازد.
اختلال اضطراب بیماری
حالتی که فرد در آن بیش از اندازه بابت داشتن بیماری نگران باشد، اختلال اضطراب بیماری نامیده میشود. افرادی که این اختلال روانشناختی را تجربه میکنند بیش از حد نسبت به عملکرد بدن نگران هستند، معتقدند که دچار یک بیماری جدی شدهاند یا خواهند شد و حتی با دیدن جواب منفی آزمایش اطمینان خاطر پیدا نمیکنند.
بدینترتیب فرد دچار اضطراب و استرس زیادی میشود. همچنین رفتار فرد هم تغییر میکند، مثلا به دنبال آزمایش و روشهای درمان میرود و از قرار گرفتن در وضعیتهایی که ممکن است سلامت وی را به خطر بیندازد میپرهیزد.
اختلال تبدیلی
اختلال تبدیلی شامل تجربهی علائم حرکتی یا لامسه است که توضیح پزشکی یا عصبی معقولی ندارد. در بسیاری از موارد، این اختلال منجر به آسیب جدی فیزیکی یا رویداد تنشزا میشود که واکنش عاطفی و روانشناختی را به دنبال دارد.
اختلال ساختگی
این اختلال قبلا متعلق به دستهی جداگانه بود اما حالا طبق تعریف DSM-5 ذیل علائم جسمی و اختلالات مربوط به آن قرار میگیرد. زمانیکه فرد عمدا علائم بیماری را ایجاد، تظاهر یا در آن اغراق میکند، میگوییم فرد دچار اختلال ساختگی است. سندرم مونشهاوزن، که فرد در آن وانمود به بیماری میکند تا جلب توجه کند، صورت شدید اختلال ساختگی است.
اختلال در خوردن
اختلال خوردن از طریق نگرانی شدید نسبت به وزن و الگوهای نامنظم خوردن تشخیص داده میشود که تاثیر منفی روی سلامت جسم و روان میگذارد. اختلال تغذیه و خوردن که در گذشته حین دورهی نوزادی و کودکی تشخیص داده میشد، حالا در این دسته از DSM-5 قرار گرفته است. انواع اختلال خوردن شامل موارد زیر است:
بی اشتهایی عصبی
در این حالت مصرف غذای فرد محدود میشود و کاهش وزن و وزن بسیار پایین را به دنبال دارد. افرادی که این اختلال را تجربه میکنند از اضافه وزن میهراسند و از ظاهر و رفتار خود راضی نیستند.
پرخوری عصبی
فرد در این اختلال در خوردن زیادهروی میکند و بعد برای جبران این زیادهروی تصمیمات سخت میگیرد که شامل وادار کردن خود به استفراغ، سوءمصرف مسهل یا دیورتیک و ورزش سنگین میشود.
اختلال نشخوار
علامت این اختلال بالا آوردن قضای جویده یا قورت داده شده است تا فرد آن را تف کند یا دوباره قورت دهد. اغلب افراد مبتلا به این اختلال کودکان یا بزرگسالانی هستند که از اختلال رشد یا ناتوانی ذهنی رنج میبرند.
پوسیدگی دندان، زخم نای و سوءتغذیه از دیگر مشکلاتی است که در اثر این اختلال ایجاد میشود.
پیکا
در این وضعیت فرد مواد غیر غذایی مانند خاک، رنگ یا صابون را هوس میکند یا میخورد. این اختلال بیشتر روی کودکان و کسانی تاثیر میگذارد که دچار اختلال رشد هستند.
اختلال پرخوری
اختلال پرخوری برای اولین بار در DSM-5 مطرح شد و شامل دورههای پرخوری میشود که فرد در آن ظرف چند ساعت به میزان غیر طبیعی غذا مصرف میکند. فرد در این حالت نهتنها بیش از حد غذا میخورد، بلکه احساس میکند انگار روی غذا خوردن کنترل ندارد. گاهی دورههای پرخوری در اثر شرایط خاص روحی مانند احساس شادی یا اضطراب، بیحوصلگی یا بعد از رویداد اضطراب آور رخ میدهد.
اختلال خواب
بههم خوردن الگوی خواب که باعث بیقراری میشود و روی عملکرد فرد در روز تاثیر میگذارد، اختلال خواب نامیده میشود. در ادامه نمونههایی از اختلال در خواب آمده است:
حمله خواب
فرد در این حالت میل شدیدی به خوابیدن دارد. ممکن است افراد مبتلا به حمله خواب بهصورت ناگهانی قابلیت انقباض عضلات خود را از دست بدهند.
اختلال بیخوابی
اختلال بیخوابی شامل عدم توانایی فرد برای داشتن خواب کافی و استراحت میشود. درحالیکه همهی ما گاهی دچار بیخوابی میشویم، ولی این وضعیت زمانی اختلال تلقی میشود که به مرور زمان همراه با بیقراری یا ناتوانی قابل توجه باشد.
پرخوابی
خوابیدن بیش از حد بهرغم داشتن خواب کافی، اختلال پرخوابی نام دارد. افراد مبتلا به این اختلال در روز و در شرایط نامناسب مثلا سر کار و مدرسه به خواب میروند.
اختلالات خواب مربوط به تنفس
این اختلالات شامل ناهنجاری تنفسی مانند آپنه خواب است که هنگام خواب اتفاق میافتد. این وضعیت منجر به وقفهی کوتاه در خواب میشود که مشکلات دیگری نظیر بیخوابی و خوابآلودگی هنگام روز را به دنبال دارد.
خواب پریشی
به رفتارهای غیرعادی هنگام خواب، اختلال خواب پریشی میگویند. این اختلالات شامل راه رفتن در خواب، هراس شبانه، حرف زدن در خواب و غذا خوردن در خواب میشود.
سندرم پای بی قرار
سندرم پای بیقرار یک وضعیت عصبی است که شامل احساس ناراحتی در پا و میل به تکان دادن آن میشود تا این احساس برطرف شود. افراد مبتلا به این اختلال در پای خود احساس کشیدگی، مورمور شدن و سوختگی میکنند که منجر به حرکت بیش از حد پا میشود و خواب را مختل میسازد.
اختلالات خواب مربوط به سایر اختلالات روانی و وضعیتهای عمومی پزشکی از DSM-5 حذف شده است. آخرین نسخه از این راهنما بیشتر روی شرایط دیگری که همراه با اختلال خواب-بیداری در فرد وجود دارد تاکید میکند.
اختلال ایذایی (مخرب)
به آن دسته اختلالات مربوط به ناتوانی در کنترل عواطف و رفتار که منجر به آسیب به خود یا دیگری میشود، اختلال کنترل تکانه میگویند. اعمالی که به حقوق دیگران تخطی میکند مانند تخریب اموال یا خشونت فیزیکی و یا رفتاری که با هنجار اجتماعی، مقامات و قانون تعارض دارد از جمله ویژگیهای اختلال در نظم عاطفی و رفتاری است. در ادامه انواع اختلال کنترل تکانه را برمیشمریم:
جنون دزدی
فرد در این حالت نمیتواند میل به دزدی را کنترل کند و اغلب چیزهایی را میدزد که ارزش مادی ندارد یا واقعا مورد نیاز وی نیست. افراد مبتلا به این اختلال قبل از دزدی احساس تنش و فشار زیادی میکنند که بعد از سرقت آرام میشود.
جنون آتش افروزی
فرد در این اختلال شیفته و مجذوب آتش است و درنتیجه ایجاد حریق میکند که درنهایت جان خود و دیگران را به خطر میاندازد. افرادی که از جنون آتش افروزی رنج میبرند بیشتر از یک بار عمدا ایجاد حریق کردهاند. این افراد نیز قبل از آتش افروزی فشار و حس تحریک زیادی را تجربه میکنند.
اختلال انفجاری متناوب
به فوران خشم و خشونت آنی که تناسبی با شرایط ندارد، اختلال انفجاری متناوب میگویند. ممکن است افراد مبتلا به این اختلال در واکنش به سرخوردگی یا موارد آزاردهندهی روزمره کنترل خود را از دست بدهند و دست به اقدام خشونتآمیز بزنند.
اختلال رفتاری
این اختلال در کودکان و نوجوانان زیر 18 سال تشخیص داده میشود که مرتبا از هنجارهای اجتماعی و حقوق دیگران تجاوز میکنند. کودکان مبتلا به این اختلال نسبت به افراد و حیوانات رفتار خشونتآمیز از خود نشان میدهند، اموال را تخریب میکنند، دست به حیله و سرقت میزنند و قانونهای دیگر را زیر پا میگذارند. این رفتار مشکلات قابل توجهی در عملکرد کودک در مدرسه، محل کار یا شرایط اجتماعی به وجود میآورد.
اختلال نافرمانی مقابله جویانه
این اختلال قبل از 18 سالگی شروع میشود و نافرمانی، کجخلقی، عصبانیت، خشونت و کینهورزی ازجمله علائم آن است. درحالیکه تمام کودکان گاهی سرکش میشوند، کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهجویانه تقریبا همیشه از تن دادن به درخواست بزرگسالان سر باز میزنند و اقدام به رفتاری میکنند تا عمدا باعث آزار دیگران شود.
اختلال افسردگی
اختلال افسردگی نوعی اختلال روحی است که شامل چند وضعیت میشود. احساس غم، پوچی یا کجخلقی به همراه علائم فیزیکی و شناختی از جمله ویژگیهای این اختلال است که از نظر پایداری، تناوب یا علت بروز با یکدیگر فرق دارند.
- اختلال بینظمی خلقی اخلالگرایانه. اختلالی در کودکی است که از طریق علائمی نظیر خشم و کجخلقی شدید تشخیص داده میشود. کودک در این حالت بهصورت متناوب و شدید کنترل خود را از دست میدهد.
- اختلال افسردگی ماژور. عدم تمایل به انجام فعالیت و احساس افسردگی از جمله علائم آن است که توانایی فرد در انجام فعالیتهای روزمره را با مشکل روبهرو میکند.
- اختلال افسردگی مزمن (دیستایمیا). نوعی افسردگی مداوم و مزمن که اگرچه علائم افسردگی در آن شدید نیست اما مدت زمان طولانیتری باقی میماند. برای تشخیص این وضعیت لازم است فرد به مدت دست کم دو سال در اکثر روزها احساس افسردگی داشته باشد.
- اختلالات افسردگی دیگر یا اختلالات افسردگی نامشخص. زمانیکه علائم آنقدر کافی نیست که یک اختلال افسردگی دیگر تشخیص داده شود اما هنوز در زندگی فرد و عملکرد او مشکل ایجاد میکند، این مورد تشخیص داده میشود.
- اختلال ملال پیش از قاعدگی. این وضعیت نوعی سندرم پیش از قاعدگی (PMS) است که علائمی نظیر افسردگی قابل توجه، کجخلقی و اضطراب را به همراه دارد و یک یا دوهفته قبل از شروع قاعدگی رخ میدهد. معمولا ظرف چند روز بعد از قاعدگی این علائم از بین میرود.
- اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو. هنگامی که فرد حین مصرف الکل یا مواد یا ترک آن دچار علائم افسردگی شود، این اختلال رخ میدهد.
- اختلال افسردگی ناشی از دیگر بیماریهای جسمی. زمانیکه سابقهی پزشکی فرد نشان دهد علائم افسردگی محصول بیماری فیزیکی است، این اختلال تشخیص داده میشود. دیابت، سکته، بیماری پارکینسون، بیماری خودایمنی، درد مزمن، سرطان، عفونت و اچآیوی/ایدز ازجمله بیماریهایی است که میتواند منجر به اختلال افسردگی شود.
اختلال افسردگی با علائمی چون احساس اندوه و روحیهی پایین تشخیص داده میشود. این علائم آنقدر مداوم و شدید است که روی عملکرد فرد تاثیر میگذارد. ازجمله علائم شایع در این اختلالات میتوان به بیانگیزه بودن و از دست دادن میل و رغبت، عدم تمایل به فعالیتهایی که در گذشته برای فرد لذتبخش بوده، به هم خوردن نظم خواب و تمرکز پایین اشاره کرد.
معیار تشخیص برای هر وضعیت متغیر است. برای تشخیص اختلال افسردگی ماژور لازم است فرد طی دو هفته پنج علامت زیر یا بیشتر را تجربه کند.
احساس افسردگی یا عدم تمایل به کارهایی که قبلا مورد علاقهی فرد بوده باید جزو یکی از این علائم باشد. میتوان در این زمینه به علائم زیر اشاره کرد:
- احساس افسردگی در اکثر یا تمام روزها
- بیمیلی یا کممیل شدن به انجام فعالیتهایی که قبلا از آن لذت میبردید
- افزایش یا کاهش وزن قابل توجه یا کاهش و افزایش اشتها
- اختلال در خواب (بیخوابی یا پرخوابی)
- کند شدن فعالیت فیزیکی یا بیقراری
- پایین آمدن انرژی یا خستگی که در اکثر یا تمام روزها احساس میشود
- احساس عذاب وجدان یا بیارزش بودن
- اختلال در تفکر یا تمرکز
- دغدغه ی مرگ یا فکر به خودکشی
درمان اختلالات افسردگی اغلب شامل ترکیبی از روان درمانی و دارو میباشد.
اختلالات مربوط به مواد
این اختلالات شامل مصرف و سوء مصرف مواد مختلف نظیر کوکائین، شیشه، تریاک و الکل میشود. در اثر استفاده از مواد مخدر وضعیتهایی رخ میدهد که منجر به مسمومیت، ترک، روانپریشی، اضطراب و هذیان میشود. در ادامه به تعدادی از اختلالات مربوط به مواد اشاره میکنیم:
- اختلالات مربوط به مصرف الکل. شامل مصرف الکل است که از همه بیشتر در ایالت متحده مورد استفاده (و سوء استفاده) قرار دارد.
- اختلال مربوط به مصرف حشیش. شامل علائمی نظیر مصرف بیشازاندازه، احساس ناتوانی در عدم مصرف مواد و ادامه به مصرف بهرغم تاثیرات مخرب مواد روی زندگی است.
- اختلال مصرف مواد استنشاقی. شامل فروبردن بوی موادی مانند رنگ و محلل میشود. افراد مبتلا به این اختلال، مانند سایر اختلالات مرتبط با مواد، آنقدر میل قوی نسبت به این مواد احساس میکنند که کنترل یا عدم دخیل شدن در این امر برایشان دشوار است.
- اختلال مصرف محرکها. شامل مصرف موادی نظیر شیشه، آمفتامین و کوکائین است.
- اختلال مصرف تنباکو. علائمی نظیر مصرف بیش از حد تنباکو، مشکل در کم کردن مصرف یا ترک، میل شدید و رنج بردن از تاثیرات مخرب اجتماعی در اثر مصرف تنباکو را به دنبال دارد.
اختلال قمار
DSM-5 قماربازی را هم ذیل این دستهبندی قرار میدهد. انجمن روانپزشکی آمریکا توضیح میدهد این تغییر «نشاندهندهی این مدرک روزافزون است که بعضی رفتارها، مانند قماربازی، سیستم پاداش مغز را با تاثیراتی مشابه با تاثیر مصرف مواد فعال میکند و علائم اختلال شرطبندی تااندازهای نزدیک به علائم اختلال مصرف مواد است».
اختلالات عصبی شناختی
نقص اکتسابی در عملکرد شناختی اختلال عصبی-شناختی نامیده میشود. این اختلالات شامل ناتوانی مادرزادی از بدو تولد یا در سالهای اولیهی زندگی نمیشود. انواع اختلالات شناختی عبارتند از:
دلیریوم
دلیریوم حالت گمگشتگی حاد هم نامیده میشود. این اختلال طی مدت کوتاه، معمولا چند ساعت یا چند روز، طول میکشد و هوشیاری و توجه فرد را مختل میسازد.
اصلی ترین ویژگی اختلالات عمده و خفیف عصبی-شناختی نقص اکتسابی شناختی در یک یا چند مورد شامل حافظه، توجه، زبان، یادگیری و درک است. ممکن است این اختلالات شناختی در اثر بیماری جسمی مانند آلزایمر، عفونت اچآیوی، بیماری پارکینسون، مصرف مواد/دارو، بیماری عروقی و غیره رخ دهد.
شیزوفرنی
شیزوفرنی یکی از وضعیتهای حاد روانپزشکی است که فکر، احساس و رفتار فرد را تحتالشعاع قرار میدهد. این وضعیت پیچیده و بلندمدت روی حدود یک درصد از مردم ایالت متحده تاثیر میگذارد.
طبق معیار تشخیصی DSM-5، باید دست کم یک ماه دو یا چند علامت شیزوفرنی در فرد وجود داشته باشد.
یکی از علائم باید شامل موارد زیر باشد:
- توهم: باورهای متضاد با واقعیت
- هذیان: دیدن یا شنیدن چیزهایی که وجود خارجی ندارد
- نامنظم بودن گفتار: کلمات از قواعد زبان پیروی نمیکند و درک آن غیرممکن است
ممکن است دومین علامت یکی از موارد زیر باشد:
- رفتار بهشدت مختل یا کاتاتونی: گیجی، رفتار یا حرکات عجیب
- علائم منفی: ناتوانی در شروع برنامه، صحبت، بروز احساسات یا خوشحالی
برای تشخیص این وضعیت لازم است فرد دست کم بهمدت شش ماه در عملکرد اجتماعی و شغلی خویش به مشکل بربخورد. شیزوفرنی معمولا از اواخر نوجوانی یا اوایل بیست سالگی شروع میشود و علائم مردان زودتر از زنان نمود پیدا میکند. کاهش انگیزه، روابط مشکل و عملکرد ضعیف در مدرسه از جمله علائمی است که بسیار زودتر و قبل از تشخیص رخ میدهد.
موسسه ملی سلامت روان پیشنهاد میکند که عوامل مختلفی در بروز شیزوفرنی دخیل است. ازجمله: ژنتیک، وضعیت مغز، عوامل محیطی و مصرف مواد.
اگرچه شیزوفرنی قابل معالجه نیست، اما با استفاده از چند روش درمان میتوان علائم را کنترل نمود. روشهای درمان معمولا شامل داروهای ضد روانپریشی، رواندرمانی، کنترل فردی، آموزش و حمایت اجتماعی است.
اختلال فکری عملی
وسواس فکری-عملی و اختلالات مربوط به آن دستهای از وضعیتهای روانپزشکی را تشکیل میدهد که شامل موارد زیر است:
- اختلال وسواس فکری-عملی (OCD)
- اختلال بدشکلی بدن
- اختلال احتکار (ذخیره کردن)
- اختلال کندن مو
- اختلال کندن پوست
- اختلال وسواس و اختلالات مرتبط با آن ناشی از مواد/دارو
- اختلال وسواس و اختلالات مرتبط با آن ناشی از بیماریهای جسمی دیگر
معیار تشخیص هریک از این موارد فرق میکند.
اختلال وسواس فکری عملی
برای تشخیص این وضعیت لازم است فرد دچار وسواس فکری، عملی یا هردو باشد.
- وسواس فکری: افکار، تکانهها و نیازهای مکرر و دائمی که منجر به بیقراری یا اضطراب میشود.
- وسواس عملی: رفتار تکراری و بیش از حد که فرد احساس میکند باید انجام دهد. فرد برای کاهش اضطراب یا پیشگری از وقوع یک نتیجهی وحشتناک این اعمال را انجام میدهد.
وسواس فکری و عملی باید وقتگیر هم باشد و روزانه یک یا چند ساعت طول بکشد یا بیقراری و نقص عملکردی قابل توجه در فرد به وجود آورد، منسوب به بیماری جسمی دیگر یا مصرف مواد نباشد و توسط یک اختلال دیگر روانپزشکی نظیر اختلال اضطراب فراگیر قابل توضیح نباشد.
روشهای درمان OCD حول محور تراپی و مصرف دارو میگردد. استفاده از درمان شناختی-رفتاری (CBT) یا نوعی از CBT که با نام مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP) شناخته میشود، رایج است. ممکن است برای کنترل علائم داروهای ضد افسردگی مانند کلومیپرامین یا فلوکستین تجویز شود.
اختلالات شخصیت
به الگوی بلندمدت افکار، عواطف و رفتار ناهنجار که به روابط فرد و دیگر حوزههای زندگی آسیب جدی وارد میکند، اختلال شخصیت گفته میشود. انواع اختلال شخصیت عبارت است از:
اختلال شخصیت ضد اجتماعی
به بیتوجهی و بیاحترامی نسبت به قوانین، هنجارهای اجتماعی و حقوق دیگران، اختلال شخصیت اجتماعگریز گفته میشود. افراد مبتلا به این اختلال معمولا از کودکی علائم از خود نشان میدهند، بهزحمت نسبت به دیگران دلسوز هستند و از رفتار مخرب خود احساس پشیمانی نمیکنند.
اختلال شخصیت اجتنابی
این اختلال مربوط به اجتماعگریزی و حساسیت نسبت به طرد شدن میشود. این احساس ناامنی منجر به بروز مشکلات جدی در زندگی روزمرهی فرد و عملکرد وی میشود.
اختلال شخصیت مرزی
این اختلال مربوط به علائمی نظیر عدم ثبات احساسی، روابط میانفردی بیثبات و دشوار، تصویر متزلزل از خود و رفتارهای تکانشی میشود.
اختلال شخصیت وابسته
این وضعیت شامل الگوی مزمن ترس از جدایی و نیاز مبرم به مراقبت است. افراد مبتلا به این اختلال اغلب درگیر رفتارهایی میشوند که حس مراقبت و توجه را در دیگران برمیانگیزاند.
اختلال شخصیت نمایشی
این اختلال مربوط به مجموعه رفتاری است که فرد برای جلب توجه انجام میدهد. افراد مبتلا به این اختلال در موقعیتهایی که در مرکز توجه نباشند احساس ناراحتی و عذاب میکنند، عواطفشان مرتب دستخوش تغییر میشود و ممکن است دست به اقدامات نامناسب اجتماعی بزنند تا توجه دیگران را جلب کنند.
اختلال شخصیت خودشیفته
اغراق تصویر خود، قرار دادن خود در مرکز و پایین بودن احساس همدردی از ویژگیهای این اختلال است. معمولا افراد در این وضعیت بیشتر به خود علاقه دارند تا دیگری.
اختلال شخصیت وسواسی
زمانیکه نظم، کمال، تغییرناپذیری و کنترل ذهنی و میانفردی تبدیل به دغدغه شود، اختلال شخصیت وسواسی رخ داده است. این وضعیت با اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) فرق دارد.
مشاهده بیشتر : رزرو آنلاین متخصص اعصاب و روان
اختلال شخصیت پارانوید
بیاعتمادی به دیگران، حتی خانواده، دوستان و شریک عشقی ویژگی این اختلال است. افراد مبتلا به این اختلال، حتی بدون مدرک و توجیه، فکر میکنند نیت دیگران متخاصم است.
اختلال شخصیت اسکیزوئید
علائمی نظیر فاصله گرفتن از روابط اجتماعی مربوط به این اختلال است. افراد مبتلا به این اختلال به زندگی درونی خود توجه دارند و اغلب نسبت به روابط بیتفاوت هستند. معمولا عواطفی از خود بروز نمیدهند و سرد و منزوی به نظر میرسند.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی
بیقاعدگی در گفتار، رفتار، ظاهر و افکار ویژگی این اختلال است. افراد مبتلا به این وضعیت افکار عجیب یا «جادویی» دارند و به سختی میتوانند با دیگران رابطه برقرار کنند.
[sibwp_form id=6]
۱۸ تا از اختلالات بالا رو دارم
سلام موقعیتی که یه فرد آسیب دیده میخواهد به افراد اطراف خود و جامعه بفهماند که در روابط عاطفی او پیروز است و شریک عاطفی خود را مقلوب کرده و به او ضربه عاطفی زده است و به این حالت خود اغراق و افتخار کند چه میگویند؟(آن فرد قبلا دچار شکست های عاطفی شده و این حالت برایش یک پیروزی و اعتماد بنفس تلقی میشود)
سلامهمسر من همزمان با 4زن دیگه ارتباط داره آیا این یک نوع اختلاله؟
سلام پدرم جانباز میباشد میخواسم بدونم اعصاب روان واکنشی منظور چیست
سلام
همسرم معمولا فکر میکنه از دیگران احترام لازم رو دریافت نمیکنه و دیگران از گفتار، رفتار یا شوخی هاشون نیات بدی دارن. بسیار زود رنجه و به همین خاطر ازشون فاصله میگیره که باعث میشه روابط اجتماعی من هم با اونها در خطر قرار بگیره.
اینم در دسته اختلالات قرار میگیره؟
سلام من چند سال یعنی تقریبا ۳ سال هست که خیلی میخوابم و پرخوری میکنم و دغدغه مرگ رو دارم و خیال بافی میکنم و تنهایی رو دوست دارم و جمع رو دوست ندارم خانوادم بهم اهمیت نمیدم بیشتر خواهر دوقلوم اهمیت میدن و هعییی موفقت های اونو به سر من میکوبن و واقعا نمیدونم چیکار کنم و از طرفی هم میخوام برا پایه نهم تلاش کنم و اصلا حوصله درس رو ندارم یا کاری که قبلا میکردم رو الن خیلی دوست ندارم کنم لطفا کمک کنید
بحران نوجوانیه جدی نگیر سال دیگه بهش میخندی
من کم رو هستم ودرجمع خیلی سختمه حرف بزنم وبه چهره طرف مقابل نگاه کنم واقعا رنج میکشم .موقع نگاه کردن به طرف مقابل صورتم درد میگیره ازبس اذیت میشم .چیکارکنم درمان بشم
سلام میشه بگید برای اختلال اضطراب اجتماعی چیکارکنیم که درمان بشه
سلام
من از وقتي به ياد دارم از بچگي احساس همدردي با ديگران در من وجود نداشت يعني چيز هايي كه براي بقيه دردناك بود يا هر كس عادي با شنيدنش متأثر ميشد من درك نميكردم چرا بقيه الان بايد اينجوري واكنش بدن و حتي احساس همدردي يا متأثر شدن رو تك و توك توي زنديگم تجربه كردم اونم فقط براي كسايي كه باهاشون بسيار نزديك بودم يا بهم عشق داده بودن مثل خانواده درجه يك
اينها به كنار توي روابطم فقط ميتونم به كسايي كه واقعا بهم نزديكن خود واقعيمو نشون بدم
ولي توي عمل بسيار اجتماعي هستم ممكنه خيليا فكر كنن باهاشون صميميم حتي به خاطر شخصيت اجتماعي بودنم وليكن فيك و اداس رفتارم صرفا چون از اجتماعي بودن لذت ميبرم
خيلي كم احساساتي ميشم و شخصيت ثابتي دارم حتي شده ماه ها توي شرايط سختي باشم و بخوام كه حداقل گريه كنم كه آروم شم ولي احساس غم و فشاري كه رومه باعث نميشه كه به راحتي گريه كنم و بايد حتما يه فيلم خيلي غمگين ببينم كه گريه كنم
و صرفا چيزي كه باعث به ياد آوري شرايطي كه خودم توش بودم نباشه منو احساساتي نميكنه..حس ميكنم عادي نيستم..بيست و يك سالمه..
سلام من ۱۷ سالمه و همه این چیر هایی که گفتی رو دارم تجربه میکنم تک تکش رو من هم مثل تو دنبال اینم بدونم این عادیه یا نه
سلام مشکلی که من دارم به این صورت هستش که علاقه ای به ارتباط با آدمهای اطرافم ندارم وقتی احساس میکنم که یکی از اعضای خانواده زیادی میخواد بهم نزدیک شه یا تماس زیادی میگیره یجور احساس خاصی که انگار قراره آرامشم از بین بره یا یه چیزی شبیه به این و حتی وقتی وارد رابطه عاطفی میشم وقتی فاصله زیاده همه چی خوب پیش میره ولی تا میاد رابطه نزدیک تر میشه انگاری دنبال یه بهانه یا ایراد هستم که تمومش کنم و اضطراب شدیدی بهم دست میده میشه لطفا راهنماییم کنید تا بفهمم اسم این اختلال چیه
اختلال شخصیت اسکیزوئید
علائمی نظیر فاصله گرفتن از روابط اجتماعی مربوط به این اختلال است. افراد مبتلا به این اختلال به زندگی درونی خود توجه دارند و اغلب نسبت به روابط بیتفاوت هستند. معمولا عواطفی از خود بروز نمیدهند و سرد و منزوی به نظر میرسند.
البته لاید بگم که نمیشه گفت اختلال اگه خیلی شدید بشه میشه اختلال…
یه طیفه دیگه شدیدش و بیمارگونه باشه اختلال هست
سلام اگه کسی دوست داشته باشه که در موقعیت های اجتماعی یه اتفاقی براش بیفته(حالش بد شه) و گاهی اوقات وقتی کاملا حالش خوبه و هیچیش نشده یهو به فکر خودکشی میفته و توی مکان های اجتماعی استرس میگیره و نمیتونه حرفی بزنه دچار چه اختلالی هست؟
سلام اگه کسی اعتماد به نفس خیلی کمی داشته باشه و اختلال شخصیت وسواسی داشته باشه طوری که بترسه حرف بزنه باید چیکار کنه؟:)
سلام،بهتره که در وهله اول از تراپیست کمک بگیره
بیماری پانیک یک نوع بیماری روان شناختی است ؟
سلام،پانیک یک بیماری نیست و فقط یه نشانه اس
سلام این که یه فردی یه دفعه رفتار های بچگانه و عجولانه ازش سر بزنه وبعد از یه روز از رفتارهاش پشیمون بشه درصورتی که به عقل کل بودن معروفه البته این جریان ها بعد از بی توجهی همسرش اتفاق بیفتد ایا اختلال روانی داره
خیر،فقط به دلیل اضطراب اون رفتارها ازش سر میزنم و اختلال روان نیست
کسی که علاقه داره و دوست داره اختلال های روانی مختلف رو داشته باشه و سعی میکنه توی خودش اون اختلال ها رو به وجود بیاره دچار چه مشکل و اختلالی هست؟؟؟؟
هیستری یا خود بیمار پنداری که اگه شدید و بیمارگونه باشه اختلال هست
اینکه کسی مدام میخواد در اغوش گرفته بشه، ناشی از کدوم اختلال شخصیت هست؟؟؟
ممنون
اختلال وابستگی
کمبود محبت
ببینید وقتی اختلال میشه که بیمارگونه و شدید باشه
سلتم و وقت بخیر
ممنون بابت مطالب مفیدتون
یک سوال داشتم… کسی که در رابطه میخواد مدام نزدیک طرف مقابل باشه منظورم از لحاظ جسمی هست، یعنی مدام دوست داره بچسبه به طرف مقابل و کلا میخواد در اغوش گرفته بشه چه اختلالی داره در حالی که این ادم در تصمیم گیری هایی مثل خرید و … خودش به تنهایی مشکلی نداره ولی توی رابطه میخواد مدام جسمش رو به طرف مقابل بچسبونه و اگر رابطه جنسی هم در کار نباشه ولی معاشقه داشته باشه. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید که این چه اختلالی هست و از چه حادثه یا برخوردی در دوران کودکی ممکنه شکل گرفته باشه؟؟؟
سپاس
این بیماری یا اختلال نیس سروتونین زیاد تو بدنت ترشح میشه
سلام مطالب تون مفید و خوب بود فقط اگه دسته بندی کلی بیماری های روحی و روانی رو مشخص کنید عالی تر میشه یعنی به طور کلی بیماری های روحی و روانی چند دسته اصلی دارند مثلا اختلالات شخصیتی،اختلالت عصبی و ….. همچنین تفاوت اختلالت شخصیت و ماهیت آنها با دیگر بیماری ها روحی و روانی.
یه پیشنهاد هم که دارم اینه که روش های بهروز درمان بیماری های روحی رو بزارید همچنین درصد درمان و بهبودی کامل در بیماری هایی مثل اسکیزوفرنی ، وسواس فکری و…. .
کاملا با صحبتها تون موافقم
سلام.حاد ترین اختلال شخصیت اختلال شخصیت پوششی و عدم ارتباط دو جنس مکمل با هم هست.که ارتباط جنسی زن و زن و مرد و مرد مشکلی نداره و لی زن ور کنار مرد این ایدولوژی جمهوری اسلامیست که سه ماه سه ماه تحریم میخرید و دست به سلاح میبرد سه لوله میکردندش
منظرتون جی
سلام من عادت دارم وقتی فیلم میبینم یا با کسی صحبت میکنم مدام دور یه جسم یا چهره ی فرد رو دورگیری میکنم مثل یه نقاشی که میخوایم بکشم مثلا با کسی صحبت میکنم دور ابرو ی اونو تو ذهنم میکشم یا دور دکمه لباس رو یا مثلا به فرش نگاه میکنم گل های فرش رو تو ذهنم میکشم این واقعا اذیتم میکنه حالمو بد میکنم وقتی بهش اگاه هستم کمی کنترل میکنم تا حواسم پرت میشه ذهنم این کارو باهام میکنه ممنون میشم جوابمو بدین این چه اختلالی هست و راه درمانش چیه؟
سلام،نشانه ای از وسواسه،اگه از کار و زندگی نیفتادین و فقط فکرتونو درگیر کرده اول از مشاوره درمانی کمک بگیرید