رعایت اصول مشخص لازمه داشتن یک رابطه سالم است. رعایت نکردن هر یک از این اصول میتواند رابطه عاطفی شما را دچار مشکلات فراوانی کند. برای آشنایی با اصول اساسی یک رابطه سالم در این مطلب از درمانکده همراه ما باشید.
مدیریت روابطی است که به موقع کنترل نشدهاند یکی از دشوارترین کارها است. به عنوان مثال روابطی که سلطه جو یا سمی هستند یا دو طرف اعتمادشان نسبت به یکدیگر را از دست دادهاند. در این روابط اغلب در مورد راههای کنار آمدن با خیانت یا تغییر احساس در رابطه سوال میشود و این یک تراژدی غمانگیز است. چرا که یک رابطه سالم نباید دچار چنین مشکلاتی شود.
تشخیص شکلگیری و حرکت رابطه در جهت مناسب نیز بسیار مهم است. اما متاسفانه بسیاری از افراد نمیدانند باید دنبال چه معیارهایی در یک رابطه سالم بگردند یا اصلا نمیدانند تمام معیارهای مثبتی که در یک رابطه سالم لایق وجود دارد چیست.
به عنوان مثال اگر فردی در خانوادهای بزرگ شود که والدین یا اعضای خانواده الگوی رفتار سمی از خود نشان میدهند، ممکن است این رفتار را “عادی” تلقی کند و نتواند درک درستی از یک رابطه سالم داشته باشد.
یک رابطه سالم و نرمال دارای ویژگیهایی است که آگاهی از آنها میتواند تا حد زیادی از چالشهای رابطه عاطفی بکاهد. در ادامه برخی از این ویژگیها را بررسی میکنیم.
بیشتر بدانید: راهکارهای مقابله با شکست عشقی
اصول داشتن یک رابطه سالم و آرامش بخش
۱) اعتماد شرط اصلی برقراری یک رابطه سالم
همه ما باور داریم که اعتماد مهمترین ویژگی یک رابطه است. زیرا اگر اعتماد در رابطه وجود نداشته باشد، گویا خانه از پایه ویران است و احتمال آسیب دیدن آن هم بیشتر میشود.
بدون داشتن اعتماد، انگار که مطمئن نیستید شریکتان پای شما میایستد یا نه؟ شاید حتی ندانید که حرفهایش از ته دل است یا خیر؟! راههای زیادی برای ایجاد اعتماد و یا جلب دوباره آن در یک رابطه سالم وجود دارد. اما اگر برای ایجاد اعتماد در رابطه عاطفی خود تلاش نکنید، بیشک این رابطه در برابر استرس و عدم قطعیت آسیبپذیر خواهد بود. بنابراین بهتر است قبل از اینکه دیر شود، اقدام کنید.
۲) ارتباط سالم شرط داشتن یک رابطه سالم
ارتباط صادقانه و توام با احترام، به خصوص حین حل مسائل دشوار یکی دیگر از ضروریات یک رابطه سالم است. ممکن است خیلی از ما یاد گرفته باشیم در زندگی روزمره موضوعات ناخوشایند را پنهان کنیم تا ظاهر زیبای زندگیمان حفظ شود. شاید هم هیچ وقت یاد نگرفته باشیم که احساسات ناخوشایند را به رسمیت بشناسیم.
در مجموع میتوان گفت یکی از چالشهایی که میتواند به بحث و دعوا منجر شود، ناتوانی در برقراری ارتباط سالم است. این یعنی هر حرفی را فوری به خودمان بگیریم یا وقتی احساس خطر میکنیم، از کوره در برویم. اگر این خصوصیات در شما وجود دارد، باید به صورت جدی روی خودتان کار کنید. زیرا داشتن ارتباط قوی و سالم مانند نیروی حیاتی است که به رابطه خوب جان میبخشد.
۳) صبوری لازمه یک رابطه سالم
طبیعتا هیچ کس نمیتواند همیشه صبور باشد. زیرا عواملی مانند کم خوابی، استرس یا مشکلات جسمانی ممکن است باعث شود که در مقطعهایی از زندگی به سرعت عصبانی شوید. این رفتارها بخشی از انسان بودن است.
اما کسانی که در یک رابطه سالم عاشقانه هستند، معمولا تا اندازهای برای صبر خود حد و مرز تعیین میکنند. زیرا این صبر باعث میشود که وقتی یکی از دو نفر حالش خوب نیست یا روز بدی داشته است با حفظ آرامش به صورت انعطاف پذیر و با حس حمایت رفتار کند.
اما اگر دو طرف رابطه نسبت به هم صبور نباشند، ریزبین میشوند. از این رو از هم کینه به دل میگیرند. بنابراین از نظر ذهنی مدام درحال فکر به توهینهایی هستند که طرف مقابل حواله آنها کرده است. این در حالی است که در یک رابطه سالم معمولا دو طرف رابطه بی قید و شرط به هم عشق میورزند و حالات روحی یکدیگر را به خوبی درک میکنند.
۴) همدردی در یک رابطه سالم
در بسیاری از مواقع این که گاهی خودتان را جای فرد دیگری بگذارید، بسیار موثر واقع میشود. اما این همدردی با کسی که به عنوان شریک خود انتخاب کردهاید از همه مهمتر است.
برای تمرین همدردی به این فکر کنید که آیا واقعا میتوانید حتی وقتی با نظر طرف مقابل مخالف هستید سعی کنید تا نظر او را درک کنید؟ آیا درد او آنقدری شما را اذیت میکند که برای بهتر شدن حالش تلاش کنید؟ آیا از موفقیتهای او خوشحال میشوید؟ توجه داشته باشید که تمرین همدردی برای داشتن عشق بلندمدت ضروری است.
بیشتر بدانید: ۵ تمرین زوجدرمانی
۵) علاقه و توجه در یک رابطه سالم
احتمالا نیاز به گفتن نیست که عشق باید بخشی از یک رابطه سالم، رمانتیک و همراه با تعهد باشد. زیرا عشق اساس هر رابطه عاطفی است. اما چیزی که به مهارت بیشتری نیاز دارد، نشان دادن عشق در قالب توجه و علاقه خالص است. و این تنها با دوست داشتن یکدیگر است که میتواند محقق شود.
نشانههای کوچک فیزیکی مانند بوس، بغل و نوازش باعث میشود طرف مقابل در رابطه احساس امنیت و راحتی کند. البته توجه فیزیکی در رابطه حد و اندازه معینی ندارد. اما باید به اندازهای باشد که نیاز هر دو طرف برآورده شود.
این موضوع درمورد صمیمیت فیزیکی هم صادق است. مسئله مهمی که در این میان وجود دارد این است که همواره دوست داشتن مقدم بر عشق است. یعنی بودن در یک رابطه سالم به این معناست که واقعا به یکدیگر علاقهمندید و به خاطر این علاقه و جاذبه با هم هستید نه از سر اجبار یا احساس گناه!
۶) انعطاف پذیری در رابطه
حتما این جمله تا کنون چندین بار به گوشتان خورده است که در رابطه باید کنار آمد. با اینکه این مسئله در بعضی از موارد بهترین نتیجه ممکن را نخواهد داشت.
عنصر کلیدی که در این زمینه وجود دارد و باعث مصالحه منطقی میشود و صرف نظر از همه چیز بسیار اهمیت دارد، انعطافپذیری است. بنابراین هر دو طرف باید در زندگی روزمره و تصمیم گیری انعطاف پذیر باشند. چون اگر فقط یک نفر در رابطه همیشه کوتاه بیاید، این عدم تعادل به مرور زمان رابطه را مسموم میکند.
در یک رابطه سالم هر دو طرف حاضرند تا جای لازم با رشد و تغییراتی که طی یک رابطه بلند مدت رخ میدهد کنار بیایند. همچنین هنگام اختلاف و جر و بحث تشخیص میدهند که مهمترین خواسته هر کدام از رابطه چیست و بنابراین آن را در اولویت قرار میدهند.
اگر دو نفر هیچ وقت حاضر نشوند به خاطر طرف مقابل کوتاه بیایند، خیلی زود مسیرشان از هم جدا میشود و نمیتوانند با یکدیگر زندگی مشترک داشته باشند.
۷) قدردانی در رابطه
قدردانی در رابطه یکی از مهمترین ارکان است. زیرا باعث میشود که از شریک خود راضیتر باشیم و احساس امنیت بیشتری کنیم. هر چه حس قدردانی را بیشتر تجربه کنیم، بیشتر احساس میکنیم طرف مقابل قدر ما را میداند. همین هم باعث میشود که در نهایت رابطه سالمتری را شکل دهیم.
حتی تلاشهای کوچکی که برای نشان دادن حس قدردانی هستند، باعث افزایش رضایت از رابطه میشود. پس این بار که فکر کردید تشکر کردن بعد از کاری که شریکتان انجام داده اهمیت ندارد، نظرتان را تغییر دهید. شاید هم بهتر باشد به احساس منفی که بعد از تشکر نکردن کسی از ما به همه ما دست میدهد فکر کنید.
بیشتر بدانید: مشاوره درمان خیانت چگونه است؟
۸) امکان رشد در رابطه
روابط به مرور کهنه میشود. دلیل این کهنگی فقط به این خاطر نیست که زمان زیادی از آنها سپری میشود. بلکه افراد به مرور احساس میکنند که در روابط گیر افتادهاند و نمیتوانند هیچ پیشرفتی بکنند.
اینکه انتظار داشته باشیم دو نفر بعد از گذشت چند ماه، سال و چند دهه از رابطه همان آدمهای قبلی باشند، غیر واقعی و البته ناسالم است. ترس، ناامیدی، اهداف و علایق ما پیوسته درحال تکامل است و این بسیار خوب است.
بنابراین تا زمانی که دو طرف امکان رشد را برای هم فراهم کنند، جلوی موفقیت یکدیگر را نگیرند، نسبت به یادگرفتن مسائلی که برای طرف مقابل اهمیت دارد علاقه نشان دهند و توقع بیجا نداشته باشند، نیازی به پایان یا زجر کشیدن رابطه به خاطر این مسائل وجود نخواهد داشت.
۹) احترام در رابطه سالم
ما معمولا عادت داریم احترام را به افراد یا مفاهیمی نسبت دهیم که صمیمیتی بین آنها نیست. به عنوان مثال احترام به بزرگتر، احترام به باورهای مذهبی یا احترام به قانون. اما اگر اهمیت احترام در یک رابطه از صمیمیت بیشتر نباشد، دست کم به همان اندازه است.
در یک رابطه سالم افراد طوری با یکدیگر صحبت میکنند که باعث تحقیر یا نامعتبر کردن طرف مقابل نشود. آنها همان قدر که برای زمان و نظر خود ارزش قائلند، به نظر و زمان طرف مقابل اهمیت میدهند. بنابراین از حریم خصوصی یکدیگر محافظت میکنند، از هم به عنوان سوژه جوک یا مستخدم برای تمیز کردن آپارتمان یا درست کردن شام بدون یک تشکر خشک و خالی استفاده نمیکنند.
مهمترین مسئله این است که اگر احترام در یک رابطه از بین برود، پروسه کسب دوباره آن طولانی و دشوار است. همچنین تخریب احترام بسیار آسانتر از جلب دوباره آن است.
۱۰) عمل متقابل در یک رابطه
در روابط سالم، چرتکه انداختنی که در ابتدای رابطه وجود دارد به مرور جای خود را به یک توازن جدید و قابل اعتماد میدهد. به این ترتیب هر دو طرف در صورت نیاز خالصانه به هم کمک میکنند. در حالت ایدهآل نیز عمل و عکسالعملبه مرور زمان تقریبا مساوی میشود و هیچ یک از دو طرف از هم دلخور نمیشوند.
البته در برخی از روابط این تعادل هیچوقت مساوی نمیشود. زیرا شرایط رابطه نیز در این امر بسیار موثر است. اما تا زمانی که هر دو طرف از این میزان عمل متقابل رضایت داشته باشند، مشکلی پیش نمیآید.
۱۱) حل اختلاف به روش سالم
طبق اطلاعات به دست آمده از تحقیقات نحوه مشاجره زوجها، عامل مهمی در پیش بینی میزان موفقیت رابطه آنها است. در فرهنگ آمریکاییها معمولا به روابط عاشقانه با عینک گل رز نگاه میشود. یعنی اول از تنش استقبال میشود.
یعنی به عنوان مثال پسر با دختری آشنا میشود، او را از دست میدهد، بعد دوباره قلبش را تصاحب میکند و سالیان سال کنار هم به خوشی زندگی میکنند. این موضوع در بسیاری از فیلمهای محبوب متداول است. اما اینکه انتظار داشته باشیم به محض اینکه زوجین در افق محو شدند، شرایط برایشان عالی و فوقالعاده پیش برود، غلط است.
جالب است بدانید که زوجهایی که ناراحتی خود را از هم پنهان میکنند تا توهم بی عیب بودن شرایط را حفظ کنند. نسبت به زوجی که احساس خود را بروز میدهند و سعی میکنند مشکل خود را به هر قیمتی حل کنند بیشتر به بن بست میخورند.
در مجموع در روابط سالم هنگام مواجهه با مشکل و تفاوت عقیده زوجین دور خود دیوار نمیکشند و موضع دفاعی نمیگیرند بلکه با احترام، همدردی و درک متقابل مشکل را برطرف میکنند.
۱۲) فردیت و حفظ حد و مرز رابطه
احتمالا دو نفر که کاملا شبیه هم هستند به مرور زمان حرف زیادی برای گفتن ندارند. از آنجایی که نقطه نظرات طرف مقابل را از قبل میشناسند، زحمت شنیدن آن را به خود نمیدهند.
البته، اگر دو نفر آن قدر متفاوت باشند که ارزشها یا روش زندگیشان یکسان نباشد، علاقهای نیز به هم نشان نمیدهند. اگر هم علاقهای در ابتدا باشد، با هم سازگاری ندارند و در ابتدای رابطه از هم متنفر میشوند.
حد تعادل رابطه سالم این است که شباهتها راهی برای برقراری ارتباط ایجاد کند. اما تفاوتهای فردی هم مورد احترام و ارزش باشد. به علاوه، هر دو طرف باید آزادی زندگی فردی را به خصوص درمورد رفاقت، اهداف حرفهای و سرگرمی، حفظ کنند.
یک رابطه سالم و محکم یادآور نمودار ون است. یعنی همپوشانی کافی برای قوی نگه داشتن رابطه وجود دارد. اما زندگی هر فرد دارای جنبههای شخصی نیز هست که مختص خود اوست و هر دو طرف به این حد و مرزها احترام میگذارند.
۱۳) صداقت و بی پرده بودن
میزان بی پرده بودن در بین شریکهای عاطفی مختلف متفاوت است. به عنوان مثال بعضی از افراد از باز گذاشتن در دستشویی وحشت میکنند. در حالی که برخی دیگر بدون حس نگرانی خصوصیترین مسائل و جزئیات فیزیکی خود را هم با طرف مقابل شریک میشوند.
صراحت درمورد امید، آرزو و حتی جزئیات روز کاری هم همینطور است. اما صرف نظر از اینکه کجای طیف بی پرده بودن قرار میگیرید، باید بدانید که در رابطه سالم یک نقطه مشترک به نام صداقت وجود دارد. صداقت زیربنای تمام افشاگریهای شماست.
افرادی که خود واقعیشان را مخفی میکنند، در واقع روی احساس واقعی خود سرپوش میگذارند یا شریک عاطفی خود را درمورد رفتار و سرگرمیهای خود فریب میدهند. با این کار نیز اساس اعتماد را که هر رابطه به آن نیاز دارد ویران میکنند.
[sibwp_form id=1]
شما عزیزان برای داشتن یک رابطه سالم و کسب اطلاعات در مورد اصول یک رابطه سالم میتوانید از راهنماییهای روانشناس و روانپزشک استفاده کنید. البته برای دریافت این راهنماییها لزومی ندارد که صبر کنید تا در زمان ممکن مراقبتهای درمانی مورد نیاز خود را به دست آورید. میتوانید آن را در یک چشم بر هم زدن به صورت آنلاین از طریق درمانکده انجام دهید.
تیم درمانکده پس از بررسی نیازهای بیماران مختلف و پزشکان، امکان نوبت دهی از متخصصان روانشناس و متخصصان اعصاب و روان تهران را در سایت خود فراهم کرده است. برای انتخاب روانپزشک یا روانشناس مورد نظر خود بدون نیاز به مراجعه حضوری و تماس با مطب، میتوانید برای دریافت نوبت به لیست بهترین پزشکان روانشناس مراجعه کرده و با توجه به اولین نوبت خالی پزشک، نظرات بیماران، تلفن مطب و آدرس مطب، نوبت خود را به صورت آنلاین رزرو کنید.
منبع : Psychologytoday
عشق فقط عشق بخدا….
واقعا
به نظرم صداقت مهمترین امر توی رابطست،شما اگر صادق باشید قطعا صداقت رو جذب میکنید ,،چون هر رفتاری که شما در میابل پارتنرتون انجام میدین مثل تیر هواییه که در نهایت به خودتون بر میگرده !
من تو یه رابطه ام که وابسته ام از جدا شدن میترسم میدونم آدم هم نیستیم سعی میکنیم باهم بسازیم محبت کنیم ولی فکر نمیکنم عاشق هم باشیم و دقیقا از فرهنگ خانوادش بدم میاد ولی رابطه ام باهاش خیلی نزدیکه تو بحرانی ترین شرایط کنارم بوده به شدت از جدایی میترسم میترسم بعدش اون موفق بشه من نشم و احساس کم بودن بکنم میترسم
بیچاره اون که تو کنارشی به گفته خودت اون همجوره کنارت وایستاده ولی تو میترسی که اگه جدا بشی اون به یه جایی برسه تو نرسی در حالی که اون بخاطر پیشرفت تو کنارت وایستاده متاسفم واست لیاقتشو نداری متاسفانه
شما دخترا چرا اینطوری میکنید مگه میخواهید با خانواده طرف زندگی کنید؟ بابا اون همه جوره پات وایساده اینکه بگی هم تیپم نیست و اینا واقعا نمیفهمم چیه افتاده تو ذهنتون! طرف گناه کرده دوستت داره؟ تقصیر اونه خانوادش شبیه خانوادت نیست؟ نکنید این کارو..
تیپ خیلی مهمه فیس و بدن مغز هم همینطور بعدشم شما با خانواده طرف ازدواج میکنید دلایل داره گفتنی نیست و در آخر کلمه پارتنر برای کسایی استفاده میشه که در رابطه حرفه ای هستن نه ازدواج رسمی
این ربطی نداره که تو اگه واقعا بخاییش باهمه چیش کنار میایی
از تموم دوستان گرامی با نهایت وجود و احساسم تقاضا میکنم اگه در ابتدای رابطه عشق و علاقه باطنی و قلبی نسبت به طرف مقابلون ندارید یا از ظاهر,شخصیت،اعتقادات و فرهنگ خانوادگی و.. طرف قلبا حس خوبی نمیگیرید و نداریدخواهش میکنم تمنا میکنم تو معذوریت قرار نگیرید و رابطه رو ادامه ندید قطعا خیلی از اشخاص تو یه مدت کوتاه واقعیت خودشون و شخصیتشون رو نشون نمیدن در واقع شخصیت نمایشی دارن پس لطفا اگه برنامه ای برای ازدواج دارید خیلی خیلی محتاطانه هرگونه رابطه ای رو ادامه بدین البته با چشم باز و صرفا جهت شناخت نه اینکه وابسته طرفتون بشید متاسفانه خیلیها خطوط قرمز رو رد میکنن و از همون ابتدا میان تا بمونن چطور میشه بدون شناخت میرید تا زندگیتونو بسازین و عدم رعایت این موضوع باعث میشه روز به روز فقط وابستگی زیاد بشه نکته مهم مخصوصا برای دخترای عزیز اینکه فکر نکنید اگه طرفتون مخصوصا اوایل رابطه خیلی محترمانه صحبت میکنه یا از نظر عاطفی ابراز احساساتی نسبت بهتون داره یا هدیه هایی بعضا گران قیمت براتون میخره دلیل بر این نمیشه که عاشقتونه در خیلی از مواقع در حقیقت هدف طرف مقابلتون اینه که سعی میکنه شما رو در معذوریت قرار بده حتی اگر هم واقعا عاشق شما باشه مهم اینه که شما هم متقابلا عاشقش باشید تاکید میکنم عاشق و دابستش باشید نه وابسته متوجه این مسایل حتما باشید چیزی که مهمه صداقت طرف مقابلتون و جذابیت شخصیت اونه ممکنه طرف مقابل ویژگیهای مثبت زیادی هم داشته باشه ولی مهم اینه که شما میخواهید تا آخر عمر روز و شب کنار هم زندگی کنید مطمن باشید به مرور هیچ عشق و علاقه ای بوجود نمیاد ممکنه وابستگی بخاطر ارتباط و تعامل بوجود بیاد ولی قطعا اون عشق اهورایی که آرزوی قلبیتونه محقق نمیشه از همون ابتدا اگه عشقی نسبت بهم داشتید که هیچ در غیر اینصورت مطمن باشید فقط وابستگیه و به مرور سرخورده و احساس بی ارزشی و نا امیدی تموم وجودتون رو تسخیر میکنه لطفا تو رابطه ناسالم نمونید قطع به یقین دیر یا زود خودتون متوجه میشید لطفا زمان و جوونیتونو با ادامه رابطه ناسالم تباه نکنید حرمت نفس داشته باشید و مطمن باشید شما لایق و شایسته عشق واقعی هستید و همچنین مطمن باشید تو هر سن و سالی میتونید عشق واقعیتونو پیدا کنید و ترس از بالا رفتن سن و یا ترس از تنهایی نباید باعث بشه که رابطه سمی رو ادامه بدید تنهایی اصلا مانع نیست به شرطی که به اون خودشناسی رسیده باشید قطعا تنهایی بهتر از بودن با کسیه که عاشقش نیستید
پارتنر یعنی جفت کامل چجوری کامل میشه اگر مثل هم باشن حالا دی دی آر وان با دی دی آر فایو جفت کن کار قشنگ و زیبایی هستش
لطفا تا زمانی که دوران سوگ را که حداقل خوش بینانه ترین زمانش یکسال پس از جدایی اعم از طلاق یا شکست عشقی از رابطه قبلتون هست وارد به هیچ عنوان وارد هیچ رابطه جدیدی نشید چون بدون شناخت منطقی وارد رابطه جدید شدید و معیارهای انتخابتون کاملا تحت تاثیر هیجانات و احساسات منفی رابطه قبلیتونه حالا یا بخاطر خلاء عاطفی یا ترس از تنهایی یا ترس از آینده مبهم و… وارد رابطه جدید شدید و قطعا عشقی نسبت به پارتنر جدیدتون ندارید و صرفا بخاطر فرار از ناکامی و محرومیت و احساساتی مثل طرد شدگی و حس بی ارزشی و عدم وجود عزت نفستون وارد این رابطه ناسالم و سمی شدید پس بهترین کار اینه که بجای فرار از شکست با پارتنر قبلیتون حضورا صحبت کنید و سریعا از رابطه ناسالمی که داخلش هستید خارج بشید چون قطعا در آینده نه چندان دور خودتون متوجه رابطه اشتباهتون میشد لطمات ماندن در چنین رابطه ناسالمی به مراتب بیشتر از صدمات تنهاییه و اگه میبینید تصمیم به جدایی عجولانه بوده و بر مبنای احساسات منفی چنین تصمیمی گرفته بودید با پارتنر قبلیتون رو راست باشید و مجددا به آرزوی قلبیتون برسید و در جهت کسب مهارت و ارتقای رابطتون اقدام کنید کاری نکنید که عمری آه و حسرت بخورید
سلام اوقات شریف بخیر…من ۶سالی هست که ازدواج کردم قبل از این ۶سال یک سال دوست بودیم تو اون مدت خیلی خوب بود و فکر میکردم قابل اعتماد و تکیه گاه خوبیه اما بعداز ازدواج به مرور زمان بهم ثابت کرد لیاقت منو نداره الان یه دختر دارم۵سالشه و واقعا نگران آیندشم چون پدر به شدت انحرافی از لحاظ اخلاقی داره و از طرفی هم خودمم تصمیم گرفتم جدا بشم….میون زپین و هوا موندم و اصلا نمیدونم چیکار کنم….میشه راهنماییم کنید
سلام وقت بخیر منو پارتنرم رابطه خوبی باهم داریم یعنی در کنار احساسات قوی که بهم داریم از نظر عقلانی هم رابطمون خوبه فقط محدودیت تو دیدار هم دیگه پیدا کردیم در صورتی که قبلا هر موقع اراده میکردیم همو میدیدیم و الان پارنترم همش میگه میترسم این دوری باعث فاصله بشه و حسم بهت کمتر بشه از جانب من این اتفاق قرارنیست بیفته حتی هرروز حسم بهش بیشتر میشه با اینکه نمیبینمش ولی چی کار کنم که اون هم دیگه همچین حسی و نداشته باشه
در مورد پسری ۴۳ ساله که بعد از دو جلسه دیدار بوس و بغل میخواد
سلام من یک سال میشه ک تو رابطم و راستش رابطم با رلم لانگ هست و اون از وقتی ک باباش فوت شده خیلی تغیر کرده و خیلی کم برام وقت میزاره و تا کوچکترین بحثی پیش میاد شروع میکنه به داد زدن و.. بعدشم بلاکم میکنه منم چون خیلی دوسش دارم نمیتونم ازش فاصله بگیرم و میشه گف من همشه بعد دعوا رفتم یمتش درخالی ک بیشتر مواقع اون مقصر بودا و خیلی مغروره این اواخر حتی در طول روز نیم ساعتم برام وقت نمیزاشت و خب سر کارم میره سعی میکردم درکش کنم ولی یک ماه میشه و هر یک روز درمیون دلوامون میشد و اون بعد از فوت پدرش میگه ک دیگ نمیتونم ازدواج کنم و همیشه بعد دعواهامون میگه ک ما سهم هم نیستم و نمیتونیم بهم برسیم این حرفارو در حال گریه میزد یعنی طوری نیست ک بگم داره باهام بازی میکنه و من الان ۱۱روزه ک بلاکم و به هرکی گفتم پیش قدم شه اونو بلاک کرده واقعا عاشقشم و نمیتونم ازش جدا شم میشه یه راهکار بهم بدین
اینم بگم ک باباش جلو چشماش جون داد و اون سر این موضوع خیلی ناراحته ولی داره یه طوری رفتار میکنه ک من از اینور حس میکنم مقصرم
عشقم بعضی وقتا حالش اصلا خوب نیست و اعصابش ک بهم میریزه میگه هیشکی حتی من بهش آرامش نمیدم چیکار کنم اینجوری نگه چون میدونم و میشناسمش ک من امیدمش
یک نفر 10سال شده حس دارم هر موقع میبنمش ضربان قلبم میره بالا و حسی سکته کردن بهم میده
خیلی دوسش داری
سلام رل خود را بکنید.
در طول روز برام یکی دو ساعت وقت میزاره هنوز ۵ ماه باهم استیم و فقط در حد تماس و پیام بعضا میگم کات کنیم ولی میگه نه نمیفهمم چیکار کنم
دلیل نبودنشو بپرسید..منطقی نبود جدا شید
شاید هنوز دلیله تو رابطه بودنو نمیدونید
برای مثال تو روز با یه دوست نه رفیقت تو خیابان ملاقات میکنی آنچنان رقبتی برای حرف زدن نداری
من شریک احساسیم رو دوست دارم ولی بعضا درکش نمیتونم و از ترک کردنش هم میترسم ولی فقط ازش میخام برام وقت بزارد که هردوی ما رو این لج کردیم خیلی استرس دارم بیشتر عصبی میشم و درکش نمیکنم و نمیتونم خودم هم ناراحت میشم خاب ندارم فکرم درگیر هست هرکاری میکنم خودمو کنترول کنم در مقابلش نمیتونم میشه لطفا یک راه حل درست بهم نشون بدین
منکه خودم تا الان رابطه نداشتم با پسر همسطح خودمم نبودم در حالت کلی فکر نکنم خیانت کرده باشم
آره حتما خیلی بهتره
سلام من با سخصی وارد رابطه شدم دوسال از من کوچیکتره ولی همه موارد بالارو درمورد هم رعایت میکنیم اون منطقیو احساسیه ومن یکم از منطق دور واحساسیم اون از لحاظ احساسی خیلی خوب درکم میکنه ولی یه مشکلی که داریم این که از لحاظ جنسی زیادی سرد مثلا بغل اینارو میکنه ولی برایه مسائلی خجالت میکشه یه چیزاییو بلد نیست گاها دربروز احساساتش مشکل داره به نظرتون چطور حل کنیم مشکلمونو؟
سلام من هم مهدی هستم و با دوست دخترم دقیقا همین روابطی که گفتید رو دارم من ازش خواستم که کوچیکترین احساساتیو که داره بروز بده بهم حتی اگر ناراحتم میکنه و اینم بهش گفتم که از دستت هیچوقت ناراحت نمیشم و توی مسائل جنسی خیلی سرده کللا و من یجورایی تصمیم گرفتم جوری باشم که خودش میخواد و کم کم دارم اون حس رو تو بدنم کور میکنم و زیاد توی رابطه بهش مانور نمیدم و اینو بهش میگم و اینکارو میکنم تا ببینم حرفش چیه و ایا خودشم نظری داره در این باره.(چند روز اینده اگر سایتو پیدا کنم همین پست رو ریپلی میکنم و میگم که چی شد).
چقدر جالبه ک اسم رل منم مهدی عه و منم دقیقا این خصوصیاتی ک این گفت رو دارم و اونم دقیقا مثل ایشونه
سلام، به رابطه جنسی ختم شد، خدافظ.
دهنت سرویس میذاشتی دوروز بگذره
آخی خودت یادش بدی خب
با مشاور جلو برو،معمولا این اختلاف سنی این شکلی سالهای بعد از ازدواج خودشو نشون میده
هعی خدا
رابطه مجازی قابله قول نیس ؟
ممنونم از مطالب مفید این مقاله خیلی کمکم کرد خداروشکر
عشق واقعی فقط عشق بخدا ……
مابقی همه از روی هوس و اینکه جدایی و داغون شدن طرفین مخصوصا جنس مونث….
سلام من 5سال هست که با یک آفا رابطه دارم قرار ازدواج داشتیم من کمی بدهی دارم بهم اهمیت نمیده من به مجازی میرم که شاید بتوانم از کسی کمک بگیرم اما بهم میگه تو خراب هستی میری اونجا میگم مشکلم و رف کن نرم اهمیت نمیده بهم زنگ میزنه 22ساعت گوشی رو قطع نمی کنه ن میخوابه ن میزاره من بخوابم چند وقت پیش گفتم من کار خونه رو بکنم بیام وقتی برگشتم گوشی و برداشتم تا گفتم الو گفت داشتی با کی سکس میکردی بنظر شما من چیکار کنم کمکم کنید لطفا
اعتمادشو جلب کن حتما کاری کردی که ذهنیتش خراب شده نسبت بهت! و کاری کردی که حساس باشه روت الکی
سعی کن اعتمادش جلب کنی، حتما کاری کردی که ذهنیتش نسبت بهت عوض و خراب کردی! که اینهمه حساس هست
ولش کن اعتماد نباشه این رابطه بدرد نمیخوره …. واقعاً برای چنین. مردایی متاسفم فقط. فکر خودشون هستن
عزیزم این طرف تو پارانویید داره روانیت میکنه کات کن باهاش که درست بشو نیست
کات کن فایده نداره اینها مریض هستن آینده ات هم خراب میکنن
آره
مال من دوس دخترم که هی میگف بیا خاستگاری یکی از فامیلامون میمیرد خودشم خاستگار زیاد داره میخوان به پسر عموش بدن خیلی واسش جنگیدم بهم مدتی شک میکرد میگفت از تماسات پیامات شات بده مدام هی گیر میداد حساس میشد که کم کم فقط در حد یک جایی رفتیم با پسر عموم که این خیلی منو ناراحت میکنه دوبار دلمو شکسته اما نمیتونم ازش دل بکنم بنظرتون چیکار کنم
همگامسازی یا کم بوده یا اصلا نبوده یا خیلی بوده یا اصلا مچ نمیشه نتیجه گیری یهویی
من احساس میکنم همه گزینه هارو دارم و عشق رو ندارم اعتماد به نفس کم و بودن توی شرایط بحرانی زندگیم مث بحران شغل باعث شده نتونم جدا بشم قدرت ندارم اصلا نمیدونم چه کار کنم
به نظرم رابطه فقط با خدا تضمین شده هست بقیه روابط خطر تهدید و آسیب رو داره
بنابراین باید خیلی معقول و با وسواس نسبت به طرف مقابل رابطه فکر کرد و تصمیم گرفت و بعد از تمایل عاقلانه به داشتن رابطه ، در جهت حفظ رابطه نطقی و با انصاف انتظار داشت