ما میتونیم براتون هزار تا دلیل بیاریم که چرا فکر میکنیم خوندن روانشناسی ارزشش رو داره. با این وجود، یک دلیل هست که همشون رو یکجا در بر میگیره. اینکه هیجانانگیزه! تعداد کمی از رشتهها هستند که دستاوردهاشون فراتر از صرفا پیشرفت در حرفه است و ما رو به عنوان یک انسان، غنی و پرمایه میکنند، به ما اجازه میدهند تا رشد کنیم و دید بسیار وسیعتری از واقعیت داشته باشیم.
با وجود اینکه روانشناسی مبحث راحتی برای خوندن نیست، یک ماجراجوییست که قطعا ارزشش رو داره. وقتی که وارد کلاس های رشته روانشناسی در دانشگاه بشید، متوجه خواهید شد که مدرک روانشناسی شامل چه تعداد وسیعی مباحث میشه.
مشاهده بیشتر : لیست پزشکان روان شناس
شاید مقداری شوکه بشید وقتی میبینید که چقدر کتاب برای خوندن هست که همشون هم دارای نظریهها و رویکردهای مختلفی هستند که میخواهید اونها رو بفهمید و از هم تمایز بدید.
“شخصیت تو رو کاری که انجام میدی میسازه، نه کاری که میگی میخوای انجام بدی.”
اگر در لحظات حساسی در زندگیتون هستید که باید تصمیم بگیرید که تو چه زمینهای کار کنید، یا اگه فکر میکنید وقتشه که تغییر کنید و یه چیز متفاوت یاد بگیرید، مطالعهی روانشناسی همیشه گزینهی خوبی هست. باید به دو نکتهی مهم فکر کنید: یکی اینکه دنبال چی میگردین و دیگری اینکه میخواین چه چیزی به دیگران ارائه کنین. روانشناسی رشتهای هست که در اون میتونیم در حین تمرین، رشد کنیم تا بتونیم به خاطر منافع دیگران، بهترین خودمون رو ارائه کنیم. حال با هم ببینیم که خوندن روانشناسی چه منافعی میتونه برای ما داشته باشه.
1. روانشناسی به ما کمک میکنه تا خودمون را بهتر بشناسیم
همینطور که به طور عمیقتری وارد تمام نظریههای روانشناسی از قبیل رویکردهای مختلف در قبال شخصیت، ارتقای انسان و اینکه فرهنگ چگونه بر رفتار ما اثر میگذارد، میشیم، مجبور میشیم که به زندگی خود و بقیه انسانها نیز توجه کنیم.
مطالعهی روانشناسی ما رو وادار میکنه تا از خودمون کلی سؤال بپرسیم. سوالهایی که همیشه هم جواب ندارن. ولی به ما کمک میکنند تا مدام در حال جستوجو و اکتشاف باشیم. یک ماجراجویی خواهد بود وقتی که روز به روز خودمون و افراد اطرافمون را بهتر میشناسیم و میتونیم نگرشها و ایدههای خاصی را که در گذشته برای ما خیلی مهم بودن، کنار بگذاریم.
2. یاد میگیریم که برای روشهای علمی ارزش قائل شویم
روانشناسی، جادوگری نیست. ما نه ذهن میخوانیم نه راداری در ذهنمون داریم که در پنج ثانیه برامون ضبط کنه که آدمی که جلومون نشسته از چه مشکلاتی رنج میبره. یا اینکه از چی میترسه یا نقطهی قوتش چیه. ما همچنین قطع به یقین توسط دوستان، خویشاوندان یا آشنایان متهم میشویم به اینکه “اونها رو آنالیز میکنیم”.
همانطور که همه میدونیم، بسیاری از افسانهها به غلط به روانشناسی ربط داده میشوند. و ما، چه بخوایم چه نخوایم، باید در بسیاری زمینهها با آن مقابله کنیم. با این حال، یک نکته وجود دارد که باید از ابتدا آن را به وضوح درک کنیم. اینکه روانشناسی یک علم اجتماعی است که بر پایهی روشهای علمی بنا شده.
ما باید این را بفهمیم که برای رسیدن به نتایج، دادهها، و بینشهای مشخص باید به طور پرزحمت، بیطرفانه و صبورانه کار شده است. این کارها همیشه بر مبنای یک سری روشهای تحقیق هستند و این تنها راه رسیدن به موفقیت به عنوان یک روانشناس حرفهای است. در طرف دیگر، “روانشناسی پاپ (عامهپسند)” قرار میگیرد که عامهی مردم آن را بسیار دوست دارند و ما آن را، به طور روزانه، در مجلات و شبکههای اجتماعی مشاهده میکنیم. اما این با واقعیت ارتباط کمی دارد یا حتی هیچ ارتباطی ندارد.
3. تفکر انتقادی خود را پرورش میدهید
بسیاری از مصالح، نظریهها، روشها و زمینههایی که مطالعات روانشناسی را تشکیل میدهند، به ما کمک میکنند تا تفکر انتقادی خود را پرورش دهیم. چه دوست داشته باشیم چه نه، اگه میخوایم تبدیل به یک روانشناس حرفهای کار بلد بشیم و اگه میخوایم آدمهای بهدردبخوری باشیم که صداقت و عزتمون رو از دست ندیم، داشتن تفکر انتقادی برای ما امری ضروری است. فقط اون موقع هست که میتونیم چوب رو از درخت تمایز بدیم، شفافیت رو از فریب و واقعیت رو از دروغ.
“هیچ وقت فکر نکن همه چی رو میدونی. به همون اندازه که برای خودت ارزش قائلی، همیشه شجاعت این رو داشته باش که به خودت بگی: من نادانم.”
ایوان پاولف
4. درک بهتر روابط انسانی
مطالعهی روانشناسی انسانها رو به طور ناگهانی به آدمی سالمتر از نظر روحی، موفقتر و شادتر تبدیل نمیکنه (حداقل برای اکثریت افراد که اینجوری نیست). حتی روانشناس ها هم از افسردگی و مشکلات عصبی رنج میبرند. اونها از شکست در روابط احساسی مصون نیستند و ترسها و محدودیتهای خودشون رو دارند.
با وجود اینها، داشتن تمام این دانشها اونها رو از اتفاقاتی که داره برای خودشون و اطرافشون میافته خیلی آگاهتر میکنه. بهشون کمک میکنه تحرکات ارتباطی رو بهتر درک کنند. بهشون کمک میکنه بدونن که چه زمانی درخواست کمک کنند که بتونن به بهترین شکل به خودشون و بقیهی مردم کمک کنند.
5. تکامل انسان را مرحله به مرحله درک میکنید
فهمیدن اینکه چطور تکامل پیدا میکنیم و چگونه به عنوان یک انسان در طول زندگی تغییر میکنیم فقط به ما دانش ارزشمند نمیده. به عنوان یک قانون، همچنین ما رو نسبت به مشکلات دیگران و دردها و تردیدهاشون حساستر و بازتر میکنه.
یک نکتهی دیگه هم هست که میگه روانشناسی یک سری موارد خاص مربوط به مراحل مشخصی از تکامل ما رو افشا میکنه، مانند دوران کودکی و پیری. ما، همچنین، ممکنه نسبت به اون مراحل زندگی مشتاق بشیم و تصمیم بگیریم که وقتمون رو صرف گروه خاصی بکنیم.
6. دید جدیدی نسبت به بیماریهای روانی پیدا میکنید
خواندن روانشناسی به شما این اجازه رو میده که بسیاری از افسانههای راجع به بیماریهای روانی رو، که مردم اونها رو باور کردند، از بین ببرید. به عنوان مثال، فرق بین یک سندروم، اختلال و بیماری رو میفهمید. متوجه میشید که تجویز دارو، بعضی بیماریها رو درمان نمیکنه، بلکه فقط “اونها رو تسکین میده”. خودتون پیچیدگیهای دادن یک تشخیص پزشکی و نکات ظریف موجود در افسردگی، اضطراب و اسکیزوفرنی رو کشف میکنید.
7. هر بخشی تخصص خاص خودش رو داره
همهی روانشناسان، روانکاو نیستند یا اصول فروید رو دنبال نمیکنند. حتی میتوان گفت تعداد افرادی که اونها رو دنبال نمیکنند خیلی بیشتر از اونهایی هست که دنبال میکنند. همهی اونها کار هیپنوتیزم انجام نمیدن و مطب ندارن. مطالعهی روانشناسی به ما این فرصت رو میده تا بعدا روی بازهی وسیعی از تخصصها کار کنیم، تا بتونیم انتخاب کنیم که کدومشون رو بیشتر دوست داریم. انتخابها زیادن:
- روانشناسی بالینی
- روانشناسی تحصیلی
- روانشناسی ورزشی
- روانشناسی جنایی
- روانشناسی سلامت
- روانشناسی سازمانی
- روانشناسی کودک و نوجوان
- روانشناسی جوامع و اجتماعات
8. روانشناسی – یک مکمل عالی برای بقیهی رشتهها
تعدادی کمی از رشتههای تحصیلی هستند که به اندازهی روانشناسی، رشتههای دیگه رو تکمیل میکنند. ما، به عنوان مثال، میتونیم مدرکی در یکی از زمینههای روزنامهنگاری، پزشکی، پرستاری، داروسازی، زبانشناسی، انسانشناسی، هنر یا اقتصاد داشته باشیم و در عین حال، تصمیم بگیریم که روانشناسی رو مطالعه کنیم تا بتونیم تمرینات غنیتر، کاملتر و در عین حال جذابتری رو پشت سر بگذاریم.
“حتی وقتی یک هدف والاتر کاملا در دسترس نیست، ما میتونیم در تلاش برای دنبال کردن آن، بهتر شویم.”
ویکتور فرانکل
بسیار فراتر از مطالعه کردن، روانشناسی ما رو به وسیلهی درک بسیار بهتر رفتار انسان، با تمام تعاملات اجتماعی، زبان، ارتباطات، انگیزهها، احساسات و تصمیمگیریاش غنی میکند. اغلب اوقات، این فرایندها برای داشتن یک دید بهتر از بقیهی علمها ضروری هستند.
مشاهده بیشتر : لیست پزشکان روان پزشک
9. یاد میگیرید که خیلی بهتر ارتباط برقرار کنید
این جنبهایست که همیشه راجع به آن صحبت نمیکنیم. با این وجود، چیزی که یک دانش آموز روانشناسی در مطالعات روزمرهاش کشف میکند این است که به دست آوردن مهارتهایی در مدیریت احساسات یا فهم زبان بدن با تمام ظرافتهایش، در واقع توانایی بیشتری در ارتباطات شخصی به او میدهد.
ما صرفا دربارهی ارتقای تواناییمان در صحبت برای عموم حرف نمیزنیم، بلکه دربارهی اینکه چطور میتونیم با افراد اطرافمان ارتباط برقرار کنیم، نیز، صحبت میکنیم. ما افراد مقابل خود را از طریق ارتباطات غیرکلامیشان، لحن صدایشان و طرز بیانشان میفهمیم، و قادر خواهیم بود که با آنها یک مکالمهی تأثیرگذارتر و با همدلی بیشتری داشته باشیم.
10. خواندن روانشناسی میتونه قدم اول به سوی بهترین مرحلهی زندگیتون باشه
در ابتدای متن گفتیم که میتونیم براتون هزار دلیل برای خوندن روانشناسی بیاریم، ولی یک دلیل هست که بر بقیه برتری داره. اینکه این علم خیلی جالبه و میتونه برای ما یک مرحلهی کاملا جدید از زندگی رو گشایش کنه. ما همیشه چیزی رو پیدا خواهیم کرد که در همون لحظهی خاص، جوری ما رو تحت تأثیر قرار میده که به خودمون میگیم “این که منم!”. این چیزیه که من میخوام روش عمیقتر کار کنم. این زمینهایه که میخوام توش به آدمها کمک کنم.
دنیای روانشناسی اونقدر وسیعه که هرکسی، بالاخره یه موقعی، پیدا میکنه که میخواد تو چه جنبهی مشخصی از اون بیشتر اطلاعات کسب کنه. و در همون لحظهست که همهچیز تغییر میکنه و همهچی معنیدار میشه.
سلام من فرد بازنشسته فرهنگی هستم.ومیخوام دوباره تحصیل کنم آیا میتونم بازم کارپاره وقت داشته باشم
واقعا لذت بردم
چقدر صحبت هاتون حس خوب بهم داد
بسیار مفید
روان انسان باید مطالعه شود
بسیار مفید
روان انسان باید مطالعه شود