ازدواج بخش جداییناپذیر زندگی عاطفی و جنسی انسانها است. به همین دلیل، جدایی و پایان رابطه هم امری محتمل است که ممکن است برای هر فردی رخ دهد. کنار آمدن با طلاق مانند هر مشکل دیگری به زمان نیاز دارد. بنابراین نباید انتظار داشته باشید که بلافاصله بعد از آن به روال عادی زندگی برگردید. با این حال، با رعایت یک سری نکات میتوانید راحتتر بر غم ناشی از جدایی غلبه کنید.
اگر به تازگی از همسرتان جدا شدهاید و در شرایط روحی خوبی بهسر نمیبرید، توصیه میکنیم این مقاله از مجله درمانکده را تا انتها بخوانید. در این مقاله درباره دلایل جدایی صحبت میکنیم و به این سوال که چگونه با طلاق کنار بیایم پاسخ میدهیم.
فهرست محتوا
انواع طلاق
طلاق ممکن است از سوی یکی از زوجین یا هر ۲ نفر درخواست شود. از این نظر جدایی به سه دسته تقسیم میشود:
- طلاق از طرف مرد یا طلاق به درخواست زوج
- طلاق از طرف زن یا به درخواست زوجه
- طلاق توافقی
همچنین از نظر امکان رجوع ۲ نوع جدایی وجود دارد:
- طلاق رجعی: مرد تا پایان مدت عده میتواند بدون عقد مجدد به زندگی مشترک برگردد.
- طلاق بائن: مرد حق رجوع به زن را ندارد و نمیتواند بدون عقد مجدد به زندگی مشترک برگردد. جدایی قبل از شروع رابطه جنسی، طلاق زن یائسه و طلاق خلع از نوع بائن است. در طلاق خلع، زن به همسر خود علاقه ندارد و با بخشیدن مهریه یا مال دیگری به او طلاق میگیرد.
دلایل طلاق چیست؟
دلایل شکست زندگی زناشویی بسیار متنوع و پیچیده است، اما معمولا شامل موارد زیر میشود:
- اختلاف در سبک زندگی، اهداف، ارزشها و باورها
- مشکلات اقتصادی
- عدم ارتباط موثر و ناتوانی در حل تعارضات
- طلاق برای خیانت و بیوفایی
- اختلالات روانی و رفتاری مثل سوء مصرف مواد مخدر
- عدم رضایت جنسی
- تغییرات شخصیتی یا رشد فردی که به تفاوت در اهداف و نیازها منجر میشود
- خشونت خانگی
عوارض طلاق برای مردان و زنان
جدایی برای هر ۲ طرف عوارض زیادی دارد. اما این عوارض میتوانند به شکل متفاوتی زنان و مردان را تحت تاثیر قرار دهند. از عوارض طلاق برای زنان میتوان به مشکلات مالی، مشکلات سلامت روان (افسردگی و اضطراب)، تنهایی، انزوای اجتماعی و مواجهه با قضاوتهای نادرست جامعه اشاره کرد.
مردان هم بعد از جدایی با مشکلات متنوعی مثل کاهش اعتمادبهنفس، ناتوانی در برقراری ارتباط موثر با زنان، سوء مصرف مواد مخدر و الکل، کاهش انگیزه و مشکلات جنسی روبهرو میشوند.
کسانی که در گذشته یک بار از همسر خود جدا شدهاند بهتر است برای ازدواج مجدد با مشاور صحبت کنند. چون طلاق برای بار دوم یا حتی طلاق برای بار سوم با مشکلات پیچیدهتری همراه است و عوارض روانی شدیدتری را به همراه دارد.
درد طلاق از چه چیزی ناشی میشود؟
جدایی میتواند یکی از پراسترسترین تجربههای زندگی باشد. حتی هنگامی که رابطه خوب پیش نمیرود یا به بنبست میرسد، این اتفاق ممکن است انواع احساسات دردناک و ناخوشایند را در شما ایجاد کند. چون نشاندهنده از دست دادن است؛ نه فقط از دست دادن شریک عاطفی، بلکه از دست دادن رویاها و تعهدات مشترکی که داشتهاید. روابط عاشقانه با هیجان زیاد و امید به آینده آغاز میشوند. بنابراین وقتی رابطه به شکست ختم میشود، احساس ناامیدی، استرس و اندوه میکنید.
جدایی میتواند شما را به قلمرو ناشناختهای سوق دهد. در این شرایط همه چیز شامل روال کاری و مسئولیتها، روابط خانوادگی و حتی هویت شما مختل میشود. جدایی همچنین عدم اطمینان در مورد آینده را به همراه دارد. زندگی بدون شریک زندگیتان چگونه خواهد بود؟ آیا شخص دیگری را پیدا خواهید کرد؟ آیا در نهایت تنها خواهید ماند؟
کنار آمدن با طلاق؛ چگونه با غم جدایی کنار بیاییم؟
کنار آمدن با جدایی یک فرآیند پیچیده و چالشبرانگیز است. با این حال، با استفاده از تکنیکهای زیر میتوانید به تدریج به آرامش برسید:
۱. با احساسات خود مبارزه نکنید
تجربه احساسات متناقض از جمله عصبانیت، کینه، غم، آرامش، ترس و گیجی پس از جدایی طبیعی است. شناسایی و پذیرش این احساسات اهمیت زیادی دارد. اگرچه این احساسات اغلب دردناک هستند، اما تلاش برای سرکوب کردن یا نادیده گرفتن آنها فقط باعث طولانی شدن روند سوگواری میشود.
۲. درباره احساسات خود صحبت کنید
صحبت کردن درباره احساساتی که دارید ممکن است دشوار باشد؛ اما توصیه میشود راهی برای انجام این کار در هنگام سوگواری بیابید. دانستن اینکه دیگران از احساسات شما آگاه هستند باعث میشود کمتر با درد خود احساس تنهایی کنید. نوشتن احساسات هم میتواند یک راه حل مفید برای کنار آمدن با غم و اندوه باشد. صحبت کردن با مشاور هم بیفایده نخواهد بود.
بیشتر بدانید: در ازدواج دوم چه سوالاتی بپرسیم
۳. به یاد داشته باشید که هدف نهایی حرکت کردن است
ابراز احساسات باعث آزاد شدن شما از غم و اندوه میشود. اما مهم است که درون احساسات منفی باقی نمانید یا اوضاع را بیش از حد تجزیه و تحلیل نکنید. گرفتار شدن در احساسات آسیبزا مانند سرزنش، عصبانیت و کینه، انرژی زیادی از شما میگیرد و از بهبودی و حرکت روبهجلو جلوگیری میکند.
۴. به خود یادآوری کنید که هنوز آینده را دارید
وقتی به شخص دیگری متعهد میشوید، آرزوهای بسیاری برای زندگی مشترک خود تعریف میکنید. پس از جدایی، سخت است که این آرزوها را کنار بگذارید. همانطور که با فکر کردن در مورد از دست دادن آینده مورد علاقه خود غمگین میشوید، به این موضوع هم فکر کنید که در نهایت امیدها و رویاهای جدیدی جایگزین آرزوهای قدیمی شما خواهند شد.
۵. تفاوت واکنش طبیعی نسبت به جدایی را با افسردگی بدانید
غم و اندوه پس از جدایی میتواند فلجکننده باشد، اما به تدریج باید از بین برود تا شما به سمت زندگی عادی حرکت کنید. اگر هیچ حرکت روبهجلویی را احساس نمیکنید، ممکن است دچار افسردگی شده باشید.
۶. به فرزندان خود کمک کنید
جدایی والدین میتواند برای کودکان فواید و عوارض متعددی داشته باشد. از فواید طلاق برای فرزندان میتوان به کاهش تنش و استرس و رفع مشکلات سلامت روان اشاره کرد. افسردگی، اضطراب، مشکلات رفتاری و افت تحصیلی هم از عوارض طلاق برای فرزندان هستند. شما به عنوان پدر یا مادر باید با رسیدگی کردن به نیازهای فرزندتان به او در کنار آمدن با شرایط جدید زندگی کمک کنید.
۷. از دیگران کمک بگیرید
برخورداری از حمایت اطرافیان برای غلبه بر مشکلات بعد از طلاق ضروری است. پس از جدایی ممکن است احساس تنهایی کنید، اما انزواطلبی باعث تشدید مشکلات شما میشود. بنابراین بهتر است:
- با اعضای خانواده و دوستان مورد اعتماد خود ارتباط حضوری برقرار کنید. بهویژه صحبت کردن با افرادی که جدایی را تجربه کردهاند میتواند مفید باشد. آنها میدانند که این حس چگونه است و به شما اطمینان میدهند که امید به بهبودی و روابط جدید وجود دارد.
- وقت خود را با افرادی سپری کنید که از شما حمایت میکنند و به شما انرژی میدهند.
- با افراد خوشبین ارتباط برقرار کنید. مهم است که بدون نگرانی از قضاوت یا انتقاد بتوانید در مورد احساسات خود صحبت کنید.
- دوستیهای جدید را پایهگذاری کنید. اگر احساس میکنید پس از جدایی ارتباطات اجتماعی خود را هم از دست دادهاید، سعی کنید با افراد جدید آشنا شوید. برای این منظور میتوانید به باشگاه بروید یا در یک کلاس ثبتنام کنید.
- در صورت نیاز از کمک حرفهای استفاده کنید و نزد روانپزشک یا روانشناس بروید.
نحوه مراقبت از خود پس از جدایی و طلاق
جدایی یک اتفاق بسیار استرسزا است. هنگامی که وارد یک جنجال احساسی میشوید، خودمراقبتی بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا میکند. فشار و ناراحتی ناشی از جدایی میتواند شما را از نظر روانی و جسمی آسیبپذیر کند. بنابراین لازم است برای محافظت از خود نکات زیر را رعایت کنید:
- بخشی از وقت خود را به انجام فعالیتهای آرامشبخش و تسکیندهنده اختصاص دهید. به عنوان مثال، با دوستانتان وقت بگذرانید، به پیادهروی در طبیعت بروید، به موسیقی گوش دهید، ماساژ بگیرید، کتاب مورد علاقهتان را بخوانید، در کلاس یوگا شرکت کنید یا یک لیوان چای گرم بنوشید.
- در هر لحظه به آنچه که نیاز دارید توجه کنید. به آنچه که به نظرتان درست و مناسب است احترام بگذارید، حتی اگر با خواستههای دیگران متفاوت باشد. بدون احساس گناه و عصبانیت به آنچه که برایتان مناسب نیست «نه» بگویید.
- به یک روتین مشخص پایبند باشید. جدایی یا قطع رابطه تقریبا همه جنبههای زندگی شما را مختل میکند و به استرس، عدم اطمینان و هرج و مرج منجر میشود. بازگشت به یک روال عادی میتواند حس آرامش و راحتی ناشی از سازماندهی را در شما ایجاد کند.
- به خودتان زمان بدهید. سعی کنید در چند ماه اول پس از جدایی تصمیمهای بزرگ نگیرید. در صورت امکان، صبر کنید احساسات شما فروکش کنند تا بتوانید با فکر بازتری تصمیم بگیرید.
- از پرخوری یا مصرف الکل و مواد مخدر برای کنار آمدن با جدایی بپرهیزید. زمانی که درگیر جدایی هستید ممکن است وسوسه شوید برای غلبه بر تنهایی دست به هر کاری بزنید. بنابراین مهم است که راههای سالمی برای کنار آمدن با احساسات آزاردهنده بیابید.
- به دنبال علایق جدید باشید. جدایی یک آغاز و همچنین یک پایان است. از فرصت استفاده کرده و علایق و فعالیتهای جدیدی را کشف کنید. فعالیتهای جدید به شما این فرصت را میدهند که گذشته را پشت سر بگذارید و در لحظه حال زندگی کنید.
کلام پایانی
در این مطلب به بررسی نحوه کنار آمدن با مسئله جدایی پرداختیم. اگر با مشکل دودل بودن در طلاق مواجه هستید یا میخواهید زندگی زناشویی خود را بهبود بخشید، به روانشناس یا مشاور ازدواج مراجعه کنید. شما میتوانید به وبسایت درمانکده سر بزنید و با بهترین پزشکان متخصص از جمله روانشناس آنلاین مشورت کنید. همچنین، درمانکده این امکان را برای شما فراهم کرده تا از طریق سیستم نوبتدهی اینترنتی جهت مراجعه حضوری روانشناس از روانشناس مورد نظر خود نوبت بگیرید.
سوالات متداول
احساسات خود را سرکوب نکنید و درباره آنها با دیگران صحبت کنید. همچنین برای خودتان وقت بگذارید و سعی کنید فعالیتهای جدید و آرامشبخش انجام دهید. اگر به تنهایی نمیتوانید بر مشکلات ناشی از جدایی غلبه کنید، از روانشناس کمک بگیرید.
جدایی عاطفی زمانی رخ میدهد که زوجین به سردی در کنار هم زندگی میکنند، اما به طور قانونی از یکدیگر جدا نمیشوند. تقویت مهارت گوش دادن، صداقت داشتن و کنار گذاشتن دیدگاههای منفی برای رفع این مشکل مفید است. صحبت کردن با مشاور هم میتواند کمککننده باشد.
از آسیب های اجتماعی بعد از طلاق میتوان به کمارزش شدن نهاد خانواده و افزایش آسیبهای اجتماعی مثل اعتیاد اشاره کرد.
از بین رفتن صمیمیت فیزیکی، بیاعتمادی، از بین رفتن حس عزیز بودن، رنج عاطفی (که اغلب از تنهایی ناشی میشود) و دید منفی نسبت به خود (به دلیل احساس طرد شدن از سوی شریک زندگی) از نشانههای اتمام زندگی زناشویی هستند.
پایان رابطه طی چند مرحله از جمله تامل (فکر کردن در مورد تغییر اوضاع)، آمادگی (آماده شدن برای تمام کردن رابطه)، اقدام (شروع جدایی) و حفظ (رها نکردن تصمیم) اتفاق میافتد. البته یکی از زوجین یا هر ۲ نفر ممکن است قبل از پایان رابطه دودل شود و نظرش را درباره جدایی تغییر دهد.
منابع: helpguide, psychologytoday
سلام. در زمان حال با توجه به این که خانم ها از نظر اقتصادی کم کم در حال مستقل شدن هستن،در خواست طلاق و جدایشون هم بیشتر شده ، به نظر من مردها در زندگی بر اساس منطق تصمیم می گیرند ولی خانم ها با احساساتشون تصمیم می گیرند .بر خلاف آنچه تصور می شود متاسفانه زن ها بیشتر از مردها بی وفایی می کنند و راحت تر زندگی را بر باد می دهند.
نامزدم میگه دیگه منو نمیخواد چطور با این موضوع کنار بیام چطور اجازه بدم بره اون دوروزه منو نمیخواد اگه سکوت کنم بر میگرده حتی التماسش کردم خودمو دشنام دادم بر میگرده یا تموم شده
سلام عزیزم زمان بهترین راه حل برای شما ست کمی صبور باشید و به رابطه تون زمان بدهید با اصرار کردن و پافشاری کردن از سوی شما حس ارزشمند بودن خودتون رو در نگاه نامزدتان کمرنگ میکنید و از بین می برید اجازه بده که رابطه به آرامش برسه و بعد تو شرایط مساعد و هموار با نامزدتان صحبت کنید و هرگز پیش هیچ شخصی از همسرتون هیچگونه صحبتی نکنید چون این امر موجب میشه مشکلات تون بیشتر بشه
من واقعا داغونم .. خیلی برادرم را دوست دارم خیلی داره اذیت میشه و کاری از دستم برنمیاد و این حالمو بد میکنه. خیلی حالم بده هرروزوهرشب فقط توی فکرم. نمیدونم باید چکار کنم واسش
برای برادرم اتفاق افتاده و داره جدا میشه بعد از یک سال. متاسفانه بد رکب خورد .. اون زن از خونه برادرم و پدرم سرقت کرد و صحنه سازی کرد که کار اون نبوده و بعد که فهمیدیم گذاشت و رفت . ما و برادرم هنوز توی شوک هستیم
برای منم اتفاق افتاد بعد از ۸ سال رابطه
و بعد یک سال منتظر موندن تازه پذیرفتم که دیگه برنمیگرده و الان در مرحله پرخوری و افسردگی ام نمیدونم کی تموم میشه
برا من تازه اتفاق افتاده دارم دیونه میشم شبو روزم شده گریه که چرا این اتفاق برا من افتاد منی که با تمام وجود دنبال بهتر شدن زندگیم بودم خدایا آخه چراااااا ها چرا
بعضیها زندگی کن نیستن
هرچقدرم براشون زحمت بکشی بیفایده س
خودتو سرزنش نکن،بعضی آدما و خانواده هاشون قدر محبتو نمیفهمن..
دوست عزیزم واقعیت طلاق و جدایی رو بپذیر .خیلی ها در این جهان مثل شما این تجربه ی سخت و تلخ رو تجربه کردن.
نگران غم و بحران های بعد این جدایی نباش.
احساسات خودتو بروز بده ممکنه عصبانی بشی غمگین بشی بترسی و نگران بشی
هیچ اشکالی نداره این بحران ها رو باید پست سر بزاری
توی قلبت خدا رو ببین و مطمئن باش خداوند از رگ گردن بهت نزدیکتره و کمکت میکنه
تمام ناراحتی هایی که توی ذهنت میاد رو بنویس رو کاغذ و بعد پاره کن بریز دور
شروع کن به توجه آگاهانه کردن به یه هدف جدید تا نجواهای ذهنی کمتر سراغت بیاد
به مرور زمان این واکنش ها کمتر میشه
توانایی ها و خوبی های خودتو هر روز بنویس و خودتو تحسین کن و به خداوند اتکا داشته باش
سعی کن با توجه به زیبایی های اطرافت از غم این اتفاق در زندگیت کم کنی
هر چقدر بیشتر به گذشته توجه کنی از خودت دورتر میشی و کنترل احساساتت سخت تر میشه
یه برنامه ی مورد علاقه واسه خودت جور کن و هر روز با برنامه ریزی درست اونو پیش بگیر تا این بحران طی بشه
در پناه خداوند باشی.
شوهرم را دوست ندارم و ميخوام طلاق بگيرم چگونه بايد طلاق بگيرم ؟
کنار امدن باهاش خیلی سخته یک لحظم نمیشه بهش فک نکرد:)
سلام
من الان۳ماه هست درگیر شدم رابطه مشترک مون بخاطر یه اشتباه از طرف من که به همسرم اجازه کار کردن دادم و بهش پرو بال دادم که کار کنه و تشویقش کردم که تو میتونی حالا واسه خودم شده دردسر و داره به جدایی ختم میشه اونم زندگی که۱۲سال واسش شب و روز جون کندن بعد از۱۲ سال بهم گفت من تورو دوست ندارم و جالب تر اینکه۳ساله داره با خودش تمرین میکنه زندگی بدون من رو و منم تو این۳سال تلاشم رو واسه آینده بهتر میکردم و فکر میکردم زنم منو دوست داره
لیاقتتو نداره بذار بره
فکر کن سرطانی بوده از دستش خلاص شدی...
سلام تو واقعا زندگیت شبیه زندگی منه
منم دقیقا همینطوری بهش پر و بال دادم و اینطوری اونقدر بزرگ دید خودشو که من براش کم بودم
گذاشت و رفت ۱۱ سال زندگی مشترک و دوتا دختر بچه زندگیشون خراب شد
دقیقا بلایی که سرمن اومد
خدایا خودت شاهدی من ازجون مایه گذاشتم
خونه وماشینموهم برد رفت
برادر شماها نباید میزاشتی به این راحتی برن باید با همون ماشین از روش رد میشدی هم دیه را میگرفتی هم با زندگیت بازی نمیشد
چرا خیلی از مردا به همین راحتی تن به این جدایی های تلخ میدن و ضربه میخورن
به روانشناس مراجعه کن حالت خرابه و برای جامعه خطرناکی
واقعا سخته جدایی
واقعا سخته
چی سخته